حق بر شهر و مبارزه با فساد
محمد سالاری _ رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران
صدای مطالبه مبارزه با فساد مدتهاست که از سوی جامعه بلند شده است، اما پاسخ درخوری به آن از سوی مراجع مرتبط در کشور داده نشده. با روی کار آمدن رئیس جدید قوه قضاییه و موج دستگیریها و محاکمههای مفسدان اقتصادی این انگاره که برگ جدیدی در ایجاد نظام حکمروایی عادلانه و سالم آغاز شده است در فضای عمومی و رسانهای مطرح و تبلیغ میشود. واضح است که همه امیدواریم این اتفاق بیفتد، اما این نگرانی وجود دارد که اگر با مقوله فساد بهصورت ریشهای و علمی برخورد نشود، ممکن است برخوردهای قضایی و همچنین شعارهای مقامات اجرایی در سطح مانده و به زدن سرشاخههای ظاهری فساد محدود بماند، درحالیکه گلوگاهها و زمینههای فساد با حذف برخی افراد همچنان باقی میمانند و دائما به تولید مفسدانی جدید مشغول هستند، اما راه مبارزه علمی و ریشهای با فساد اقتصادی و اداری چیست؟
شفافیت یکی از ارکان اصلی حکمروایی خوب است؛ همچنین این مفهوم با عنوان حق دسترسی آزاد به اطلاعات جزو مؤلفههای حق بر شهر محسوب میشود. تجربه کشورهای موفق در زمینه کاهش فساد هم نشان میدهد که راهبرد اصلی مبارزه با فساد باید شفافیت باشد، کلیدواژهای که این روزها از زبان مسئولان مختلف زیاد میشنویم، اما کمتر در مورد معنا، ویژگیها و مابهازای عینی آن توضیح داده میشود.
از لحاظ لغوی، شفافیت بهمعنای امکان نگاه کردن به درون یک چیز است بهمنظور فهمیدن آنچه در آن میگذرد. شفافیت به مفهوم پیروی تصمیمهای گرفته شده از مقررات و قوانین است و بدین مفهوم است که اطلاعات آزادانه در دسترس و مستقیما در اختیار کسانی قرار گیرد که از این تصمیمات و اجرای آن تأثیر میپذیرند. همچنین شفافیت یعنی اطلاعات کافی که به شکلی قابل فهم فراهم شده باشد. برای حفاظت از اصل شفافیت سازمانها و کشورها باید ساختار سازمانی را در جهتی شکل دهند که مسئولیت خدمتگزاران و دولتمردان عمومی و تصمیمگیران و تصمیمسازان بهطور مؤثری مورد قضاوت شهروندان قرار بگیرد. علاوه بر این کشور میبایست سیاستهای هماهنگ و کارآمد علیه فساد مالی را تنظیم و اعمال کند که مشارکت جامعه را ارتقا و اصل حاکمیت قانون، یکپارچگی اجتماعی، شفافیت و حساب پسدهی را بازتاب میدهد.
شفافیت یک هدف متعالی یا آرمان است که همواره میتوان به سمت آن حرکت کرد و این حرکت پایانپذیر نیست. شفافیت، دیوارهای ضخیم و بتنی را که به دور سازمانها کشیده شده است، برمیدارد و به جای آن دیوارهایی از جنس شیشههای ساده و روشن به دور آن میکشد تا همه اتفاقاتی که درون آن میافتد و همه تصمیمات و اقدامات سازمانها در معرض چشم همگان قرار گیرد. علاوه بر مبارزه با فساد، شفافیت نقش بسزایی در کارایی، مشارکت و پاسخگویی در یک جامعه ایفا میکند. جوهره شفافیت حق مردم است به دانستن، دانستن هر آن چیزی که بر زندگی آنان مستقیم و غیرمستقیم اثر میگذارد.
آنچه از جمع این تعاریف برمیآید ایناست که حق دسترسی به اطلاعات، مهمترین وجه مفهوم گسترده شفافیت است. البته اطلاعات باید دارای ویژگیهایی باشد، ازجمله اینکه مرتبط، معتبر، دردسترس، قابل فهم، کافی، بهنگام و دقیق باشد. اگر شفافیت در سازمانی محقق شود میتوانیم ویژگیهای زیر را در آن
مشاهده کنیم:
1- دسترسی آزاد ذینفعان به اطلاعات مورد نیازشان.
2- انتشار مرتب اطلاعات برای عموم.
3- رویههای روشن و مشخص تصمیمگیری و اقدام.
4- وضوح وظایف و آشکارسازی آگاهانه برنامهها و فعالیتها.
5- مسیرهای ارتباطی روشنی بین ذینفعان و ادارهکنندگان امور.
بنا بر آنچه گفته شد مشخص میشود برخوردهای قضایی با برخی از سرشاخههای فساد اقتصادی و اداری اگر همراه با یک برنامه جدی و عملیاتی برای شیشهای کردن اتاقهای تصمیمگیری و اجرایی در همه مقیاسهای شهری و ملی نباشد، تنها به جابهجایی مهرههای مفسد ختم میشود. اما قوه قضاییه یا نهادهای نظارتی دیگر نمیتوانند به تنهایی از عهده این مهم برآیند. دلیل آن هم این امر بدیهی است که سازوکارهای اداره یک کشور بهخصوص کشور بزرگی مثل ایران آنقدر گسترده و وسیع هستند که هیچ دستگاه نظارتی و قضایی نمیتواند به همه اجزا و ابعاد آن نظارت کافی کند. چاره کار بازگذاشتن دست رسانهها و خبرنگاران و جامعه مدنی است. بدون وجود فضای امن برای اهالی رسانهای که میخواهند بر زوایای تاریک کشور پرتو بیفشانند و نارساییها را آشکار کنند مبارزه با فساد به یک شعار توخالی سیاسی یا نهایتا یک آرزو بدل میشود؛ بنابراین لازم است جامعه مدنی و رسانهها بهعنوان چشمان بیدار و همهجا حاضر در مبارزه با فساد مشارکت داده شوند. تجربه ما در دوره پنجم شورای شهر نشان داد که حرکت به سمت شفافیت و اصلاح ساختاری، با مقاومتهای زیادی از سوی بدنههای اداری و محافل قدرت روبهرو میشود و تنها راه عبور از این مانع مطالبه مردمی و فشار افکار عمومی است. اگر قرار است کارزار مبارزه با فساد قوه قضاییه هم به جایی برسد پیشنهاد میکنیم بهمعنای واقعی راه را برای مشارکت مردمی باز کنند؛ بهنحوی که منجر به تحقق نظارت همگانی بر تمامی حوزههای تصمیمگیری شود. مشارکتدادن واقعی مردم مستلزم این است که قوانین حمایتی از افشاگران و پرسشگران تصویب شود تا چشمان ناظر همگانی با احساس امنیت و قوت دل بتوانند در امر نظارت همگانی مشارکت کنند. مجموعه مدیریت شهری تهران در دوره شورای پنجم از ابتدا با درنظر داشتن این ضرورت، رویکرد خود را بر ایجاد شفافیت حداکثری در تصمیمات قرار داده است. تجربه دوساله، این واقعیت را آشکار ساخت که در ابتدا مقاومت زیادی در برابر شفافسازیها صورت میگیرد، اما با اراده سیاسی میتوان اقدامات بزرگی را به ثمر رساند. از مهمترین دستاوردهای مدیریت شهری در زمینه شفافسازی میتوان به ایجاد سامانه شفافیت شهر تهران اشاره کرد که در آن اطلاعات مربوط به حقوق مدیران شهرداری، سفرهای خارجی کارکنان شهرداری، اطلاعات قراردادهای شهرداری، لایحه بودجه و عملکرد آن و لیست خبرنگاران گیرنده طرح ترافیک بارگذاری شده است. البته این سامانه هنوز در ابتدای کار خود است و لازم است سایر اطلاعات مهم شهری در آن وارد شود. این تغییر رویکرد اثرات ملموس خود را در آینده، بسیار بیشتر از امروز نشان خواهد داد. از دیگر اقدامات میتوان به سالمسازی بدنه، شــفافیت در حوزه شهرســازی، شفافیت سازمانی، شفافیت در حوزه شورا از طریق انتشار دســتور جلسات و مذاکرات و طرحها، لوایح و مصوبات و حسابرسی به حسابهای شــهرداری اشاره کرد.