جای خالی حمایت عملی از آموزش و پرورش
علیاصغر فانی _ وزیر اسبق آموزش و پرورش
چالش اصلی آموزش و پرورش کشور، کوچک دیده شدن آن توسط مسئولان و نهادهاست؛ بهرغم اینکه بزرگان کشور در گفتههایشان تعابیری مثل «هزینهکردن در آموزش و پرورش، بزرگترین سرمایهگذاری است» را بهکار میبرند و یا اینکه حضرت امامخمینی(ره) قبل از پیروزی انقلاب به حکومت پهلوی پیشنهاد در اختیار گرفتن و اداره کردن دستگاه تعلیم و تربیت را دادند و امام(ره) «معلمی» را شغل انبیا و وظیفه معلم را هدایت جامعه بهسوی الله میداند، اما با وجود این تعابیر وقتی پای حمایت عملی از آموزش و پرورش پیش میآید، آموزش و پرورش کوچک دیده میشود. این پدیده شاید به این دلیل که موضوع کار آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان است، در ذهنها نقش بسته است.
این نگرش به بزرگترین و بااهمیتترین دستگاه کشور- که زیرساخت منابع انسانی کشور را تأمین میکند- چالشها و مسائلی را به دنبال داشته که ذیلا به برخی از آنها اشاره میشود:
کسری بودجه در هر سال: وزارت آموزش و پرورش همه ساله با کسری بودجه مواجه بوده است و بخشی از مطالبات فرهنگیان و پرداختها به سال بعد منتقل میشود. پاداش پایانخدمت بازنشستگان فرهنگی، حقالتدرسی، حقالزحمه امتحانات، اضافهکاری کارکنان اداری و... از جمله این مطالبات است.
سهم بودجه آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی و یا سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه دولت از میانگین جهانی کمتر است.
دخالت افراد و نهادهای بیرونی در آموزش و پرورش: بعضا تصمیمات و برنامههای آموزش و پرورش تحت تأثیر نظرات افراد یا نهادهای غیر مسئول و در بیرون آموزش و پرورش قرار میگیرد.
عدول از استانداردها: پاسخگویی به مطالبات مردم از یک سو و کمتوجهی به آموزش و پرورش از سویی دیگر باعث افزایش تراکم دانشآموز در کلاس درس، به کارگیری فضاهای آموزشی غیراستاندارد و بعضا غیر ایمن، استفاده از سیستمهای گرمایشی غیرایمن و افت آموزشی شده است. به عبارت دیگر میتوان گفت در آموزش و پرورش کشور، استانداردها رعایت نمیشود.
بیثباتی مدیریت: میانگین عمر وزرای آموزش و پرورش کمتر از 2.5سال است.
کمانگیزگی نیروی انسانی: کمتوجهی به دستگاه تعلیم و تربیت و کمبود امکانات و بودجه اختصاص یافته به آن باعث ایجاد مشکلات معیشتی و منزلتی فرهنگیان شده و در نتیجه موجب کمانگیزهشدن منابع انسانی - که مهمترین رکن در فرآیند تعلیم و تربیت است- شده است.
تمرکز بالا و عدم تصمیمگیری مبتنی بر پژوهش: آموزش و پرورش سازمانی است با تمرکز و رسمیت بالا. نوعا تصمیمات فردی بوده و کمتر براساس پژوهش و نظرات کارشناسی اتخاذ میشود.
سهم اندک بودجه غیرپرسنلی از کل بودجه: در سالهای اخیر کمتر از 2درصد از بودجه آموزش و پرورش به امور غیرپرسنلی (که شامل کلیه هزینهها به جز حقوق و مزایا میشود) اختصاص یافته است.
توزیع نامتناسب نیروی انسانی: نیروی انسانی به لحاظ رشته، موقعیت جغرافیایی و جنسیت متناسب توزیع نشده است؛ مثلا ممکن است در منطقهای معلم در رشته علوم انسانی با تورم مواجه بوده و در منطقه دیگر با کمبود.
امید است نهادهای مسئول به خصوص سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری و استخدامی، آموزش و پرورش را کوچک نه انگارند و یقین کنند که امروز آموزش و پرورش، آینه تمامنمای آینده کشور است.