مدیریت تنش نیاز امروز دستگاه دیپلماسی کشور
جلال میرزایی _ نماینده مجلس شورای اسلامی
در شرایطی که تنشها در جایجای منطقه خاورمیانه رو به فزونی رفته است، وظیفه دیپلماتهاست که وارد عرصه شده و با مهارتهای دیپلماتیکشان به حل و مدیریت تنشها بپردازند؛ بهخصوص که دشمنان ایران مترصد فرصتی برای ضربه زدن به منافع و امنیت ملی کشورمان هستند و دنبال بهانهای برای ائتلافسازی علیه ایران برای تحریم و ایزولهسازی بیشتر هستند.
برای همین نشست پیش روی مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصتی بینظیر برای دستگاه دیپلماسی کشورمان جهت نشان دادن حقانیت ایران و برملاسازی برنامههای مخرب و تهدیدزای جبهه دشمن است. دکتر روحانی بهعنوان رئیسجمهوری کشورمان باید از فرصت حضور در سازمان ملل برای تبیین سیاستهای اصلی جمهوری اسلامی ایران جهت آگاهسازی و اقناع افکار عمومی جهان استفاده کند. این نکته باید از زبان رئیسجمهوری به نحو هوشمندانهای جاری شود که ترامپ برخلاف گفتهها و ظاهرسازیهایش مرد دیپلماسی و مذاکره نیست. درست است که هنگام مواجهه با خبرنگاران و رسانهها از آمادگیاش برای مذاکره سخن میگوید اما در عمل مجری سیاستهایی است که تنش را تشویق میکند.
برای همین باید این مسئله بهخوبی برای افکار عمومی جهان تبیین شود که تحریمهای غیرانسانی و ظالمانه آمریکا، مردمان عادی ایران را نشانه گرفته است. دسترسی به دارو بر اثر تحریمهای ترامپ سخت و دشوار شده است؛ این در حالی است که ترامپ مدعی این است که تحریمها اثری بر مردم عادی نگذاشته است. باید چهره و ماهیت واقعی آمریکا را به جهانیان نشان داده و ترامپ را در موضع ضعف و پاسخگویی قرار دهیم. از سوی دیگر برخلاف تبلیغات رسانهای طیف مخالفان برجام در آمریکا و اسرائیل، ایران کشوری است که در طول تاریخ پایبندیاش را به تعهدات و معاهدات چندجانبه نشان داده و امروز هم با وجود اقدام ضدبرجامی آمریکا، کماکان وفادار به توافق برجام است. البته دلیل وفاداری ایران نه بهخاطر ترس از تحریمهای بیشتر، بلکه بهدلیل باور و دکترین صلح نهادینه شده در ساختار سیاسی ایران است. در این راستا ایران اصل گفتوگو و دیپلماسی را بهعنوان گزینه کمهزینه و پایدار برای حل مناقشات قبول دارد. تنها مشکل اینجاست که طرف مقابل ایران، کشوری است که رویگردانی از نهادهای بینالمللی را در دستور کارش قرار داده و به تهدیدی برای صلح و امنیت بینالملل تبدیل شده است. درواقع ترامپ با اقدامات و سیاستهای ایذاییاش خود تهدید و منشأ نگرانیهای بینالمللی است؛ برای همین است که صدای ترامپ خواهانی در دنیا ندارد و متحدین دور و نزدیک ترامپ سعی در تبری و دوری از سیاستهای ترامپ دارند.
مسئله مهم دیگری که باید در دستور کار دیپلماسی دولت در سازمان ملل قرار گیرد، تبیین درست واقعه آرامکوست. اخیرا بحث حمله به شرکت بزرگ نفتی آرامکو مطرح است و این مخزن بزرگ نفتی جهان هدف حمله موشکی نیروهای یمنی قرار گرفته است. حوثیها مسئولیت این حملات را برعهده گرفتهاند. جالب اینجاست که در شرایطی که عربستان در جنگ و نزاع همهجانبه با یمنیها به سرمیبرد و طبیعی است که در این منازعه احتمال برخوردهای متقابل هم وجود دارد و یکی از این برخوردها، حمله موشکی به آرامکو از سوی حوثیهاست، جریانهای قدرت در آمریکا در تلاش برای ربط دادن ایران به این موضوع هستند. اینجاست که دیپلماسی دولت باید با برجستهسازی نزاع جنگی عربستان و یمن و اینکه سعودیها طی 5سال اخیر هزاران مرد و زن بیگناه یمنیها را کشتهاند و از این جهت اقدام متقابل حوثیها بهعنوان نماینده ملت یمن، پاسخی کاملا طبیعی و منطقی است، فعال شود. عربستان به بهانه حمله به آرامکو سعی در پوشاندن اقدامات ضدانسانیاش در یمن دارد و برای همین دیپلماسی کشور روی این موضوع مانور میدهد که حمله آرامکو، نتیجه سیاستهای توسعهطلبانه و غیرانسانی عربستان در یمن است.