گزینه نظامی از روی میز برداشته شده است
حشمتالله فلاحتپیشه _ عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
در پی حملات نیروهای یمنی به تاسیسات نفتی عربستان، بار دیگر مقامات آمریکایی ایران را به حمله نظامی تهدید کردهاند؛ با وجود این تهدیدات، این سؤال مطرح است که آیا در واقعیت آمریکا امکان حمله و درگیری نظامی با ایران را دارد؟ در پاسخ باید تأکید کرد که آمریکاییها تنها در صورت اشتباه محاسباتی میتوانند وارد جنگ با ایران شوند. سرنگونی پهپاد آمریکایی در خلیجفارس توسط ایران، نقطه عطفی بود که بهطور مستقیم منافع آمریکا را مورد هدف قرار میداد اما با این حال آمریکاییها با وجود تهدیدات برای حمله و رجزخوانیهایی که در این زمینه داشتند، به این نتیجه رسیدند که هرگونه درگیری نظامی با ایران میتواند نتایج پیشبینینشدهای برای آنها در پی داشته باشد.
تا قبل از سرنگونی پهپاد استراتژیک آمریکایی، در جنگهایی که آمریکا در منطقه راه انداخته است، قدرت هوایی این کشور اعم از بمباران هوایی و حملات موشکی بهعنوان برگ برنده آمریکا تلقی میشد که توازن جنگ را به نفع این کشور شکل میداد. اما سقوط پهپاد، برتری نظامی آمریکا در این حوزه را با چالش مواجه کرد. در جلسهای که 2ماه پیش از سرنگونی پهپاد آمریکایی در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برگزار شد، مختصات توان آفندی و پدافندی جمهوری اسلامی ایران توسط فرماندهان سپاه پاسداران برای اعضای کمیسیون تشریح شد. فرماندهان این اطمینان را به ما دادند که هیچ پرنده آمریکاییای در آسمان ایران مصون نخواهد بود. ما پیش از آن هم بارها به دولت ترامپ هشدار داده بودیم که هیچگاه توان نظامی ایران را به آزمون نگذارد. نتیجه این بود که پس از هدف قرار دادن پهپاد، دولت آمریکا نهتنها توان پاسخ نظامی به ایران را نداشت، بلکه پس از آن موضوع مذاکره و کاهش تنش با ایران را مطرح کردند.
این راهبرد جمهوری اسلامی است که در دوره پس از جنگ تحمیلی وارد هیچ جنگ دیگری نشد؛ اما محوریت این راهبرد تکیه بر توان و دستاوردهای داخلی خود در حوزه دفاعی بود، نه صرفا اتخاذ موضع بیطرفی. ایران هماکنون کشوری است که قدرت بازدارندگی آن برای پیشگیری از حملات بیگانگان بسیار مؤثر است. بر این اساس میتوان به جرأت گفت که امروز گزینه اقدام نظامی علیه ایران عملا از روی میز برداشته شده است. آنچه امروز مطرح میشود عمدتا در قالب جنگ روانی است. آنچه در ارتباط با حملات یمنیها به آرامکو روی داد، تحولی است که جنگ فرسایشی میان عربستان و یمن را به سمت تعادل و توزان پیش میبرد. هرچند سعودیها برای پیروزی در این جنگ تلاش میکنند اما این درگیری نمیتواند برندهای داشته باشد؛ درحالیکه یمنیها به چنان توانی دست یافتهاند که میتوانند نقاط استراتژیک عربستان را مورد هدف قرار دهند. لذا تنها راه پایان این جنگ، روشهای دیپلماتیک است که براساس آن موضوع یمن را باید در خود یمن حل و فصل کرد. متهم کردن جمهوری اسلامی ایران در این زمینه، جز پیچیده کردن مسئله، کمکی به آن نمیکند. رویکرد متهمسازی ایران در چارچوب جنگ روانی قابل تفسیر است. آنها شاید امیدوارند که بهواسطه متهم کردن ایران و تلاش برای اجماعسازی علیه این کشور، بتوانند تصمیماتی را در شورای امنیت سازمان ملل اتخاذ کنند. این در حالی است که جامعه جهانی چندان با ادعاهای دوگانه آمریکاییها و ادعاهای سعودیها بهعنوان یک بازیگر «مرعوب» همراهی نکرده است. در شرایطی که آمریکا و متحدان منطقهایاش ایران را متهم و تهدید میکنند، ضرورت دارد که جمهوری اسلامی ایران، توان بازدارندگی خود را به رخ بکشد؛ نامه هشدارآمیزی که وزارت امور خارجه از طریق سفارت سوئیس برای آمریکاییها فرستاده، در همین راستاست. بنابراین درصورت آغاز هرگونه درگیری نظامی با ایران، پیامدها و نتایج آن در کنترل و مدیریت آغازکنندگان آن نخواهد بود.