بیژن کیامنش| عضو شورای سردبیری:
نوسان مداوم قیمت کالاها که در ماههای گذشته با شیب صعودی، بازار را دستخوش نابسامانی کرده بود، در هفتههای گذشته ناگهان از شتاب ایستاد.
روند افزایشی تغییر قیمتها متوقف شد و دستاندرکاران توانستند برنامه تثبیت نرخ ارز را با چشماندازهای روشنتری مهار کنند، اما تحولات بازار نرخ ارز که در هفتههای گذشته روی داده است، تاثیرات دیگری مانند خوشبینی فعالان اقتصادی را در پی داشته است.
به طوری که بسیاری از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، برنامههای هوشمندانه مهار و تثبیت نرخ ارز را سرآغازی برای ورود اقتصاد کشور به مرحله رشد صنعت و تولید ارزیابی میکنند. اما نوسان کنترل شده نرخ ارز که با اتکا به سیاستهای دقیق به اجرا در آمده است، باید به شکلی ادامه یابد که انگیزههای اقتصادی و سرمایهگذاری کشور تقویت شود.
فروریختن یکباره نرخها اگر به بنیه اقتصادی سرمایهگذاران و صنعتگران آسیب وارد کند، این آسیبها، مجموعه اقتصاد را هدف قرار خواهد داد، زیرا برخی از فعالان اقتصادی، نیازهای تولیدی و صنعتی خود را با قیمتهایی تهیه کردهاند که نرخ ارزهای خارجی در آن زمانها، بسیار بالاتر از نرخ کنونی بود.
حتی برخی از شهروندان، اندوختههای مختصر خود را در بخشهایی از اقتصاد سرمایهگذاری کردهاند که نوسان نزولی نرخها، میتواند آنها را متضرر کند. بنابراین فروریختن ناگهانی نرخها، آسیبهای جدی به همراه دارد، اما بخش امیدوارکننده ماجرا آن است که بانک مرکزی، مسیر و اندازه تغییرات را به شدت زیر نظر دارد.
مشاهده مدیریت بازار در 3 هفته گذشته نشاندهنده سیاستهای دقیق برای مهار سطح قیمتها و روند کند نزول نرخ ارزهاست. بهطوری که اگر روند آغاز شده طی هفتههای گذشته که به کاهش و ثبات نرخ ارز منجر شد، برای مدت 3 ماه ادامه یابد، قیمت کالاها در افق روشنتری روند کاهشی مییابد.
البته پیداست که از ابتدای سال گذشته تاکنون، بازار ارز نوسانهای بسیاری به خود دیده است. حتی بسیاری از فعالان اقتصادی و صنعتگران نمیدانستند که نرخ ارز تا چه اندازه و چگونه تغییر خواهد کرد و به اصطلاح نمیدانستند که نرخ ارز در کدام کانال خواهد ایستاد. همین نکته باعث شده بود که برنامهریزی فعالان اقتصادی برای زمانهای پیش رو بسیار دشوار باشد.
هر چند که در هفتههای گذشته این روند متوقف شد و دلار ثبات نسبی یافت، اما در بازار ایران همواره 2 عامل به شکل ساختاری اثرگذار بوده است. نخست تاثیر عوامل روانی جامعه بر بازار است.
وقتی خبرهایی همچون احتمال بهبود روابط سیاسی شنیده میشود، بازار نسبت به این اتفاق واکنشی مثبت نشان میدهد. در مقابل، تنشها و ارزیابیهای غیر خوشبینانه از آینده، واکنش روانی منفی پدید میآورند.
عامل دوم نگرش فعالان اقتصادی به آینده است. بازار هنگامی که قادر نیست تغییر نرخها را با منطق اقتصادی پیشبینی کند، دچار احتیاطها و ملاحظات محافظهگرانه میشود که این اتفاق ممکن است برخی از فعالان بازار را به جستوجوی مسیرهای فرار از قانون وا دارد. البته دلیل شکلگیری این نگرانیها، پیشینه تلاطم بازار در ماههای گذشته است. بدین ترتیب، بازار برای کاهش قیمتها، به زمان بیشتری نیاز دارد.
اگر روندی که در هفتههای گذشته آغاز شده و به کاهش و ثبات نرخ ارز انجامیده با نگرش اقتصادی ادامه یابد، بازار این سیگنال مثبت را دریافت میکند که ثبات به بازار بازگشته و در این شرایط قیمتها با شتاب معقولتری روند نزولی خود را طی خواهند کرد.
به هر حال سیاست مثبت برنامهریزان در کنار افقهای روشنی که در چشماندار اقتصادی کشور نشسته است، این تحلیل را در جامعه به وجود آورد که گشایشهای ملموسی در ساختارهای اقتصادی و به دنبال آن تثبیت نرخ ارز در بازار اقتصادی کشور در حال وقوع است.
خوشبینی ملموس بازار
در همینه زمینه :