وقت فضیلت خون
سیداکبر میرجعفری از تجربه تازه عاشورایی خود در مجموعه شعر «اماننامه» میگوید
مرتضی کاردر/روزنامهنگار
سیداکبر میرجعفری تجربههای گوناگونی در حوزه ادبیات داشته است؛ از شاعری و پژوهش در حوزه شعر معاصر تا خاطرهنگاری و عضویت در شورای تألیف کتابهای درسی. «گندم و بلدرچین» (شعر)، «حرفی از جنس زمان» (پژوهش)، «ریحانهایی که مادرم دوست میداشت» (زندگینگاره)، «چارپاره» (پژوهش) از جمله کتابهای اوست اما کتاب او در حوزه ادبیات عاشورایی مجموعه شعر سپیدی است با عنوان «چند مجلس از دهه اول» که در سال1392 منتشر شد. بهتازگی نشر «قو» کتاب دیگری از او با عنوان «اماننامه» منتشر کرده که محصول تجربههای تازه او در حوزه شعر عاشورایی است؛ کتابی که در قالب شعر آزاد و به شکل نامه سروده شده است؛ نامههایی از شخصیتهای گوناگون واقعه به یکدیگر یا نامههایی به امروز. به مناسبت انتشار «اماننامه» با سیداکبر میرجعفری گفتوگو کردیم:
چه شد که قالب نامه را برای سرودن شعر انتخاب کردید؟
هر کسی که چیزی درباره واقعه عاشورا خوانده باشد میداند که نامهها چه اهمیتی در واقعه دارند؛ از نامههای کوفیان به امام و پاسخ امام به آنها تا نامههایی که سفیران امام به ایشان مینوشتند و... . حقیقتش این است که بعد از کتاب «چند مجلس از دهه اول» همچنان انرژی داشتم که شعر عاشورایی بگویم. چند شعر اولی که در آن دوره گفتم در قالب نامه بود؛ مثل از حبیببن مظاهر اسدی به سلیمانبن صرد خزاعی. آقای سیداحمد نادمی پیشنهاد کرد که مجموعه را در قالب نامه ادامه بدهم. من گمان میکردم که بعد از مدتی سرودهها به تکلف میافتد. مدتی از کار فاصله گرفتم تا اینکه در محرم سال گذشته دوباره سراغ نامهها رفتم و چند شعر در قالب نامه سرودم. «اماننامه» بهجز 8-7شعر محصول محرم سال گذشته است.
شعرهایی هم هست که با عنوان پیوست در خلال نامهها آمده است.
بعضی از آنها سرودههای عاشورایی گذشته من است که فکر میکردم میتواند در کتاب بیاید و بعضی دیگر از پیوستها نیز محصول سال گذشته است؛ منتها شعرهایی است که در قالب نامه نیستند.
اقبال منتقدان به مجموعه نخست چگونه بود. آیا واکنش آنها در ادامه ماجرا تأثیر گذاشت؟
منتقدان، کتاب را پسندیدند و ستودند. کتاب، جایزه کتاب فصل را گرفت و در جایزه کتاب سال جزو کتابهای تقدیر شده بود. همچنین نامزد جایزه دعبل نیز شد. میخواهم بگویم واکنشها به کتاب دستکم منفی نبود و همین شاید بر ادامه کار تأثیرگذار بود.
در بخش انتهایی کتاب صفحاتی هست بهنام «نامنامه» که به توضیح شخصیتها پرداخته است. معمولا در شعرهای عاشورایی ارجاعات به شخصیتها توضیح ندارد و خیلیها اگر اطلاعات تاریخی نداشته باشند، نمیدانند که مثلا ضحاکبن عبدالله مشرقی یا طرماح بن عدی چه نقشی در واقعه داشتهاند.
بله، نامنامه این کتاب شبیه بخش اعلام کتابهای دیگری نیست. شخصیتها و تأثیر و جایگاهشان در وقایع روز عاشورا تبیین شده و روایتهای مربوط به آن از منابع آمده است. نامنامه کتاب کار دوست فرهیخته و عاشوراپژوهم یاسین حجازی است که ویراستار و تدوینگر کتاب«آه» بوده است.
چقدر تجربههای پیشین عاشورایی در حوزه شعر سپید مثل کارهای علی موسوی گرمارودی و سیدحسن حسینی و دیگران بر کار شما تأثیر گذاشته است؟ از این جهت میپرسم که بهنظرم نوع ترکیبسازیها و بعضی سطرها تداعیکننده گنجشک و جبرئیل سیدحسن حسینی است.
طبیعی است که من بهعنوان شاعر بیشتر شعرهای عاشورایی را دیدهام؛ حتی شعرهایی که باب میل من نبوده است. بهطور طبیعی تأثیر تجربههای دیگران در کلام آدم نمود دارد. اما اینکه بگویید ترکیبسازیهایی بهطور مشخص از دیگران آمده است، نمیدانم. اگر حواسم بوده حتما به شکلی اشاره کردهام؛ مثلا جایی از ترکیب «سینه بیکینه» استفاده کردهام. کسانی که مقتلهای فارسی را خواندهاند حتما با این ترکیب آشنا هستند.
نام شماری از شاعران و پژوهشگران حوزه عاشورا در انتهای کتاب آمده است. آنها چه نقشی در کتاب داشتهاند؟
کتاب، حاصل کوشش من بهتنهایی نیست. دوستانی که در آخر کتاب نامشان را آوردهام کتاب را پیش از انتشار خوانده و نکاتی را تذکر دادهاند؛ هم کسانی که تخصصشان شعر است و هم کسانی که در حوزه تاریخ عاشورا تخصص دارند. این نخستین کتاب شعر من است که پیش از انتشار چند منتقد و صاحبنظر آن را خواندهاند و نکتههایی که دوستان گفتهاند در ویرایش و ارتقای کتاب تأثیر داشته است.