روستای 100 سالهها
اهالی روستای «تنغوت» در استان هرمزگان از راز طول عمر خود میگویند
پدرام مجیدی/ بندرعباس-خبرنگار
میخواستم از نزدیک «تنغوت» را ببینم. شنیده بودم در این روستای کم جمعیت افراد زیادی هستند که بیشتر از 100 سال عمر کردهاند. راز سلامتی آنها برایم جالب بود. از زیبایی طبیعیاش هم تعریف بسیاری شنیده بودم. میگفتند تنغوت درنزدیکی شهر «فین» از شهرهای بندرعباس واقع شده است. با این حال میخواستم قبل از رفتن به منطقه اطلاعات بیشتری داشته باشم. در اینترنت اطلاعات چندانی موجود نبود. با یکی از پیرمردهای خوشسخن فین تماس گرفتم تا اطلاعات بیشتری کسب کنم. این شاعر و تاریخپژوه هرمزگانی درباره «تنغوت» میگوید: این روستا درون تنگهای واقع شده است که فقط یک راه ورودی دارد. تنغوت نام قومی بود که در گذشته در این منطقه زندگی میکردند. بنا بر اظهار محمود سالاری فینی، مردم این منطقه قد بلندی داشتهاند و کارشان از گذشتههای دور شترداری بوده است. او ریشه لغوی نام این روستا را هم اینطور حدس میزند که تنغوت «تنگوت» است که بعد از تسلط اعراب تنغوت شده. یعنی تنگ گُت یا همان دهنه گُت به معنای دهنه بزرگ. البته خود مردم «تنگ آزغوت» هم میگویند.
عکسبرداری ممنوع
راه فین و جاده باریکش، راهی عادی است، اما بعد از فین خطرناک و نامناسب میشود. با هر مشقتی به تنغوت میرسیم. فقر از دور هویداست. چند قدمی بیشتر وارد روستا نشدهایم که روستایی جوانی به نام علی به پیشوازمان میآید. علی، شنیدههای ما درباره عمر بالای 100 سال برخی از ساکنان روستا را تایید، اما تاکید میکند نباید از 100 سالهها عکسبرداری شود، زیرا این موضوع با باورهای آنان سازگار نیست. علی میگوید: تنغوت یا «تنگ نخود» روستایی با قدمت 500 ساله و زادگاه و زیستگاه تعدادی از اهالی با عمر بیش از یک قرن است. روستای ما بیش از 100 کیلومتر تا بندرعباس فاصله و در حصار کوههای مرتفع فین قرار دارد. او با بیان اینکه تنغوت روستایی پر آب و روی یک سفره زیرزمینی قرار گرفته است ، توضیح میدهد: تنغوت به دست قومی عشایر قابل سکونت و زندگی شده است. آنطور که شنیدهایم اجداد ما در کنار دامداری و شتربانی به کاشت نخود برای تامین مایحتاج زندگی میپرداختند و همین موجب شده است این روستا تنگه نخود نامگذاری و امروزه به اسم تنغوت شناخته شود.
5 یک قرنی در 10 خانوار
مادر علی، کبری نام دارد؛ زنی حدودا 60 ساله. او تعداد خانوارهای ساکن در تنغوت را 10 خانوار عنوان میکند و میگوید: 5 نفر که بیش از 100 سال عمر دارند، در تنغوت زندگی میکنند.
وی توضیح میدهد: مردم روستا به ویژه زنان و دختران هر روز عزم کوه و صحرا میکنند و حیوانات و دام خود را به چرا میبرند و هنوز به جای کپسول و گاز از چالههای آتش برای پخت و پز استفاده میکنند. کبری صحبتهایش را اینطور به پایان میبرد که: خودم چند بار به شهر رفتهام و زندگی زنان شهری را دیدهام، اما هنوز فرهنگ شهرنشینی در این روستا باب نشده است و ما هم علاقهای به آن نداریم. غیر از عمرطولانی مردم خانهها هم در تنغوت بسیار جالب است. خانههای روستا شامل یک کوتوک (اتاق با برگ درخت خرما) و یک طویله است. کل روستا را یک بادگیر، چاه آب، یک مدرسه 2 کلاسه، یک منبع آب و یک اتاق به عنوان مهمانخانه تشکیل میدهد. آقای محمدی، معلم روستاست. او میگوید: ٩ کودک محصل در این مدرسه تا مقطع ششم درس میخوانند و بعد از پایه ششم باید به شغل آبا و اجدادیشان روی بیاورند، وی توضیح میدهد: شغل مردم روستا دامداری و شتربانی است و زن و مرد در چند نوبت هر کدام وظیفه بردن دام به کنار رودخانه را بر عهده دارند. غذای مردم این روستا را هم همین حیوانات تامین میکنند که شامل شیر شتر و ماست، دوغ و پنیر بز است. معلم ما را به مهمانی یوسف خدیر از بزرگان روستای تنغوت هم میبرد. خدیر، راز سلامت مردم و طول عمر آنها را نوشیدن شیر شتر و خوردن سایر محصولات دامی و پیادهروی در کوه میداند و با لبخندی میگوید: زندگی ما با شهریها فرق میکند و برای همین بیشتر از آنها عمر میکنیم. هوا پاک است و قسط و اجاره خانه هم نداریم.