همایون شهنواز، راوی رئیسعلی دلواری
محمد ولیزاده ـ روزنامهنگار و نویسنده کتاب «تاج سر کرانه»*
چند دههای میشود که تا صحبت از «تنگستان» و تنگستانیها به میان میآید، در ذهن همه ما یک نام بیش از هر نام دیگری برجسته میشود و آن کسی نیست جز «رئیسعلی» فرزند زایرمحمد (کدخدای روستای دلوار، از توابع تنگستانِ استان بوشهر) که حدود 137سال پیش در همین روستا به دنیا آمد و 33سال بعد در چنین روزی (12شهریور ماه) در دلوار به شهادت رسید. به همین دلیل، کمتر از یک دهه هست که با مصوبه شورایعالی انقلاب، این روز را به نام «روز مبارزه با استعمار انگلیس» نامگذاری کردهاند. دستمریزاد. پس اینکه چرا تنگستان، ما را به یاد این مرد میاندازد هم ـ به همین سادگی ـ واضح و مبرهن شد اما اینکه چرا یک نام (رئیسعلی جوان) ذهن همه ما را به تنگستان گره میزند، بهحتم به روحیه مردهپرستی و جوانمرگپسندی ما ایرانیان برنمیگردد؛ چراکه اگر این بود، همان ایام رشادتها و دلاوریهای زایرخضرخان (ملقب به «امیر اسلام» و حاکم اَهرَم) که هم سن و سالی بیش از رئیسعلی داشت و هم بهنوعی مافوق او بهحساب میآمد، باید بیش از رئیسعلی جوان بر سر زبانها میافتاد؛ یا دیگر همرزم آن دو، شیخحسینخان چاهکوتاهی(ملقب به «سالار اسلام»)که با مرگش نهتنها جنوب، بلکه خون مردم پایتخت را هم به جوش آورد و حتی باعث شد تا ملکالشعرای بهار در سوگش بسراید:
در دست کسانی است نگهبانی ایران/ کاصرار نمودند به ویرانی ایران
کشتند بزرگانرا و ابقا ننمودند/ بر شیخحسین و به خیابانی ایران...
گه قتل مهین شیخحسینخان را در فارس/تصویب نمودند به صد عذرتراشی...
دلیل این پیوند جای دیگری است و من بهدلیل محدویت جا، شتابزده، طرح موضوع میکنم و درمیگذرم: «دلیران تنگستان»، سریال ماندگار زندهیاد همایون شهنواز است که اگر او را راوی رشادتهای رئیسعلی بنامم، سخن گزافی نگفتهام. (البته که منکر کتاب «دلیران تنگستان» محمدحسین رکنزاده آدمیت نیستم؛ که خود تنها منبع ساخت همان سریال بود و اگر این متن و نوشته پیش روی شهنواز قرار نمیگرفت، ما امروزه نه صاحب سریال «دلیران تنگستان» بودیم و نه تا این اندازه رئیسعلی دلواری را میشناختیم.) به حافظه و تاریخمان اگر رجوع کنیم، تا پیش از ساخت و پخش این سریال در سالهای نخست دهه 50، شهرت تنگستان و دلیران آن تا این اندازه در بین مردم و جامعه فراگیر نبود. شناختی اگر بود، در بین مورخان، علاقهمندان به تاریخ، دانشگاهیان و مردمان بومی منطقه بود که مبارزات نفسگیر مردم جنوب کشور و حتی فارس را در برابر اشغالگریهای نظامیان انگلیسی در بوشهر و سواحل جنوب روایت میکردند. نام مبارزی هم اگر به میان میآمد، رئیسعلی دلواری تنها نبود، شاید در مواردی نام زایرخضرخان اهرمی، شیخحسینخان چاهکوتاهی، خالوحسین بردخونی، غضنفرالسلطنه برازجانی، سیدعبدالحسین لاری، سیدمرتضی مجتهد اهرمی، شیخمحمدحسین برازجانی، باقرخان و احمدخان تنگستانی به دلایلی پررنگتر هم میشد، اما این همایون شهنواز بود که به مدد جادوی فیلم و تصویر، نام رئیسعلی دلواری را بلندآوازه ساخت. شکی نیست که شناخت اغلب ما از زندگی این جوان مبارز و دلیر و دیگر دلاوران دلوار، مدیون هنرنمایی همایون شهنواز است و عوامل مجموعه خاطرهسازش (دلیران تنگستان) که در پیش و پس از انقلاب، بارها و بارها دیده شده است و چند نسل از آن خاطرهها دارند. کوتاه سخن اینکه رئیسعلی دلواری به واسطه فهم و درک همایون شهنواز، معرفی و مطرح شد و به جایگاهی که شایسته اوست رسید اما اینکه برخورد مسئولان و متولیان صدا و سیمای ما با سازنده «دلیران تنگستان» و راوی رئیسعلی دلواری چه بوده است، خود حدیث دیگری است که در این مختصر نگنجد!
* روایتی داستانی از زندگی و مبارزات رئیسعلی دلواری و کتاب برتر نخستین دوره جایزه ملی کتاب خلیجفارس