ولی الله خلیلی| روزنامهنگار:
بیل گیتس که بدونشک باید او را یکی از مؤثرترین مردان قرن اخیر دانست، در بخشی از سخنرانی خود در جلسه اهدای دکترای افتخاری از دانشگاه هاروارد- دانشگاهی که زمانی دانشجوی آن بود ولی درسش را نیمهکاره رها کرد- گفت: «یکی از خاطره انگیزترین لحظههای من در دانشگاه هاروارد به زمانی بازمیگردد که از خوابگاه دانشجویی به یک شرکت در مکزیکو زنگ زدم که بهتازگی شروع به ساخت نخستین کامپیوترهای شخصی جهان کرده بود.
من به آنها پیشنهاد خرید نرمافزارم را دادم و نگران بودم بفهمند که من از خوابگاه دانشجویی زنگ میزنم و قطع کنند ولی در عوض جواب دادند که ما هنوز آماده نیستیم و یکماه بعد برای ملاقات به شرکت بروم که البته برای من هم خوب بود، چون هنوز نرمافزارم را اصلا ننوشته بودم.
بعد از آن یک ماه شبانهروز کار کردم تا برنامه را بنویسم و در نهایت این موضوع مسیرم را عوض کرد و به دوران تحصیلم پایان داد، هاروارد را رها کردم و در مسیری افتادم که به راهاندازی شرکت مایکروسافت ختم شد.» همانطور که در این جملات بیل گیتس هم میتوان دید حتما برای زندگی موفق و رسیدن به بهترینها 3چیز لازم است؛ امید، حرکت و ریسک کردن؛ نکاتی که همچون اضلاع یک مثلث هستند که باید در کنار هم جای بگیرند تا یک شکل هندسی را بسازند و به نتیجهای مناسب ختم شوند.
مهم نیست در کجای دنیا و با کدام جبر جغرافیایی و غیرجغرافیایی زندگی میکنید، مهم نیست در کدام سبک از خانواده بزرگ شدهاید و....؛ مهم این است که بدانیم که از زندگی چه چیزی میخواهیم و چه انتظاری داریم، اگر تکلیفمان در زندگی با خودمان و خواستههایمان روشن باشد، آن زمان حتی ممکن است همچون بیل گیتس تحصیل در دانشگاه هاروارد- مهمترین و برترین دانشگاه جهان- را هم رها کنیم و بهدنبال علاقههایمان برویم و خطشکن باشیم.
پیشنهاد مارک زاکربرگ بنیانگذار فیسبوک هم به کسانی که میخواهند کاری را شروع کنند، البته همین است: «بزرگترین ریسک، ریسکنکردن است. در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، بهترین و تنها راه برای شکست، ریسک نکردن است.» او همچنین میگوید: «سریع حرکت کن و همهچیز را به هم بریز؛ تا وقتی که مرتب و منظم بخواهید در بازار پیشروی کنید، رقبا اجازه پیشرفت به شما را نمیدهند.
اگر به حد کافی اوضاع را به هم نریزید، به حد کافی سریع حرکت نمیکنید.» ترسیدن و حرکتنکردن یکی از مهمترین چالشهایی است که در زندگی روزمره میتوان شاهدش بود؛ موضوعی که همه را زمینگیر میکند و افسردگی را به مرور بهدنبال دارد؛ حتما وقتی در مسیر کاری خاص میافتید و حرکت را شروع میکنید اگر راه را هم اشتباه بروید میتوانید دوباره به مسیر اصلی بازگردید و از اشتباهاتتان هم درس بگیرید ولی اگر حرکت را کلید نزنید اصلا چشماندازی از مسیر هم نخواهید داشت و ترس حتما شروع را سخت و سختتر برایتان میکند؛ اتفاقی که میتواند باعث شود یا در مسیر قرار نگیرید و یا آنقدر دیر حرکت را آغاز کنید که دیگر به سرانجامی نرسد. بهتر است به جای اینکه نگران آینده باشید، خودتان تلاش کنید تا آن را بسازید.