برشهایی از واقعیت برای القائات دروغین
فرامرز قراباغی ـ مدرس روزنامهنگاری
مردم در مواجهه با رسانههای رسمی و حرفهای و آنچه در فضای اینترنتی میگذرد با 2 شیوه متفاوت روبهرو هستند.
در رسانههای رسمی، مطبوعات کاغذی و مطبوعات آنلاین در فضای مجازی و خبرگزاریهای ثبتشده بستههای اطلاعاتی براساس مفاهیم تعریفشده در رسانهها به خبر، گزارش خبری، گزارش، گفتوگو، سرمقاله، مقاله وارده، یادداشت و... تقسیم شدهاند.
اما در رسانههای غیررسمی که فعالیت رو به گسترشی نیز دارند، چنین تقسیماتی مشاهده نمیشود. چون در این رسانهها اساسا تولید محتوا و انتشار اخبار، بدون برنامهریزی و پیشبینی نشده است. خبر، عکس یا فیلم و رویدادی توسط شاهدان عینی ارسال و بازتاب داده میشود. حتی ممکن است کسانی که داعیه کار خبری دارند و در این رسانههای غیررسمی فعالند، تخصصی در این باره نداشته باشند.
به این ترتیب در این رسانهها که دیداری، شنیداری یا دیداری- شنیداریاند، محتوا دستهبندی ندارد. با این اوصاف مخاطبی که به دنبالکردن اخبار از طریق مجاری رسمی و حرفهای عادت دارد، با این ابهام دست به گریبان خواهد بود که مطلبی که در رسانههای فاقد دستهبندی میخواند، در چه قالبی است؟ خبر است؟ بخشی از یک متن یا اظهارنظر است؟ منبعی آن را تأیید کرده است؟
چنین ابهامی فقط در مطالب رسانههایی از این دست در کشور ما مشاهده نمیشود، بلکه در همه جای جهان رسانههای غیررسمی فعالیت خود را با چنین نقصی ادامه میدهند.
پوشش رویدادها بدون وضوح کامل در واقع انتشار ناقص یک رویداد است. بازتاب برشی از یک واقعیت با هدف ایجاد سوگیری و سمتگیری له یا علیه یک موضوع خاص. چنان که اشاره شد این وضعیت، فراگیر و جهانی است و منحصر به کشور ما نیست. در آخرین انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا، تودههای وسیع رأیدهنده زیرضرب و تأثیر رسانههای محافظهکار، اطلاعاتی را دریافت کردند که در موضعگیری و انتخاب آنها تأثیر مهمی داشته است.
بعدها مشخص شد که ماجرا ربطی به آمریکا نداشته و مربوط به کشور چک است.
گذشته از اینکه منبع مخابره اطلاعات نادرست روسیه بوده است یا نه؟ انتقال این اطلاعات به آمریکا و بازنشر آنها توسط محافظهکاران با وجود تأثیری که در نتیجه انتخابات داشته است به دلیل ابهام فراوان و همیشگی در حلقههای تولید و توزیع هرگز به طور واقعی و مؤثر قابل پیگرد و پیگیری قانونی نخواهد بود.
چنین رسانههایی که هر مطلبی را در پوشش خبر بازنشر میدهند بدون گذاشتن ردپایی مهارت ایجاد چنین پدیدههایی را حتی با غلظت بیشتر در سایر نقاط جهان نیز دارند.
حتی ممکن است در آمریکا یا سایر نقاط، بنگاههای خبری با همین شیوه غیررسمی و با هدف کسب درآمد وارد نزاع طرفها و جریانهای معارض شوند و نوعی اقتصاد سیاه و کسبوکار غیرمشروع و غیرقانونی را رقم بزنند.
ضمن اینکه یکی از دلایل کاهش اقبال به روزنامههای کاغذی و در پی آن خبرگزاریهای رسمی پایبندی آنها به موازین اطلاعرسانی، دستهبندی بستههای اطلاعاتی و ورودنکردن به چنین فضاهایی است که اتفاقا مخاطب و طرفدار فراوانی دارند.
در عوض رسانههای غیررسمی با انتشار اطلاعات درست در کنار اطلاعات نادرست یا اطلاعات درست آمیخته با اطلاعات نادرست فعالیت بیشتری از خود نشان میدهند.