طی کردن باقی راه
سعید سفیری/ کارشناس شهری
عمر شورای پنجم از نیمه خود گذشته است. در مدت باقیمانده چه اقداماتی میتوان انجام داد؟ برنامههایی که فرصت آنها در کمتر از دوسال آینده مهیاست. با توجه به حساسیت شورای پنجم در پاسخگویی به شهروندان، باقی عمر این شورا بدون توجه به نیازها و درخواستهای شهروندان قابلتصور نیست. برای پاسخ به سؤال «چه باید کرد؟» نیازی به حرکت درنظریههای پیچیده نداریم. کافی است به شهر نگاه دقیقتری انداخت، به روزهای تقویم عمر گذشته نظری داشت. از نخستین مسئلهای، که چندی قبل گریبان مدیریت شهری را گرفت، آغاز میکنم. فیلمی از سگکشی پیمانکار سابق شهرداری در فضای مجازی پخش شد و پس از آن اعتراض رادیکالی در مقابل ساختمان شهرداری مرکز و شورای شهر به درگیری انجامید. چرا اعضای شورای شهر قبل از تجمع نتوانستند با مسئولان یا سازمانهای مردم نهادی که این گردهمایی را تشکیل دادند، گفتوگو کنند؟
یا حتی معترضان را به صحن شورا دعوت کنند و صحبتهای آنان را بشنوند. بهنظر میرسد که شورای پنجم نیازمند تعریف مجددی از ارتباط مؤثر با شهروندان است. توجه به سازمانهای مردم نهاد، اصناف، انجمنهای علمی و هنری و افرادی که نقش فعالی در دیده بانی از شهر دارند. شورای شهر باید در این روابط نقش فعالی داشته باشد و با رصد فعال مواردی که در رفتار سازمانهای مردم حساسیت برانگیز است، بهموقع اقدام کند. غفلت از فضای مجازی و پیامهای آن در این دوران میتواند تلاشهای مدیریت شهری را نادیده قلمداد کند؛ با اینکه مسئولان شهرداری پیمانکار خاطی را پیشتر از آنکه فیلم سگکشی منتشر شود، از کار برکنار کرده بودند. اما شورای شهر در این میان، توجه جدی خود را به برنامه سوم شهرداری تهران معطوف و پایش برنامه سوم، اجرای احکام و تهیه اسناد پشتیبان آن را با دقتی مضاعف پیگیری کند.
از مدتها قبل برخی از کارشناسان شورای شهر تهران در پی راهاندازی سامانه اجرای مصوبات شورای شهر بودند. راهاندازی این سامانه علاوه بر پیگیری اجرای مصوبات شورا، میتواند برنامه سوم شهرداری را هم رصد کند. اصلاح ساختار و منابع انسانی شهرداری تهران، تعیین تکلیف معاونتهایی که در حال ادغام هستند و حدود وظایف ایشان، از برنامههایی است که به سرعت باید به سرانجام برسد. البته این مورد را میتوان در ماده 12 برنامه سوم دید. در اینجا بد نیست، گریزی به مسائل داخلی و حقوقی شورای شهر بزنیم. تدوین آییننامه داخلی شورای شهر، اصلاح آییننامه مکاتبات، بازنگری در برخی از مواد قانون شوراها و ارائه به شورایعالی استانها، همکاری نزدیک و تنگاتنگ با کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی از اقداماتی است که میتوان در این فهرست گنجاند.
از اقدامات دیگری که مدیریت شهری در این دوره به شهروندان قول آن را داده بود، کاهش آلودگی هوای تهران بود که در این کار هم تا حدی موفق عمل کرد. اما اقدامی که میتواند این وضعیت را به پایداری برساند، حفظ شعار کاهش آلودگی در مطالبات شهروندان از مدیریت شهری است. شورای اسلامی شهر، باید محیطزیست و کاهش آلودگی هوا را همچنان در فهرست مطالبات شهروندان حفظ کند. برگزاری مراسم، دادن هشدارهایی در زمینه کاهش آلودگی، دعوت از شهروندان برای همکاری و رصد آلودگی در شهر، تقدیر از زنان و مردانی که در حفظ محیطزیست کوشا هستند و...
تمامی اینها به ارتقای سطح مطالبات شهروندان میانجامد؛ مطالباتی که باید از شوراهای شهری بعدی بخواهند. در این صورت میتوان امید داشت، شهروندانی که در انتخابات شوراها شرکت میکنند آگاهانه از گروههایی حمایت خواهند کرد که به مطالبات آنان بیتوجه نخواهند بود. دوچرخه سواری شهردار تهران و سهشنبههای بدونخودرو، حرکتی است که به ما یادآوری میکند، پایداری شهر را در حفظ محیطزیست، پیادهروی در شهر و کاهش تقاضای سفر با وسایلنقلیه موتوری هم میتوان جستوجو کرد. با افزایش تقاضای سفر دوچرخه، معابر برای حرکت عابر پیاده و دوچرخه بیشتر از گذشته باز میشود و آینده توسعه شهر در این مسیر مهیا میشود. اگر شهر تهران در جهت جنوب به شمال از شیب بالایی برخوردار است اما در حرکت شرق به غرب با این مشکل کمتر روبهروست. در عین حال انجام خریدهای روزانه با دوچرخه یا حرکت گروهی دانشآموزان با دوچرخه یا پیاده (اتوبوس پیاده مدرسه) از طرحهایی است که باید به آنها توجه کرد. شهرهای امروزی تنها با تکنولوژیهای پیشرفته، هوشمند نمیشوند. افزایش کیفیت زندگی شهروندان در شهر، یکی از اهدافی است، که تمام این تلاشها آن را جستوجو میکند.