وقتی شبهنگام در یخچال گم میشوید
حسین درخشان/مدیر هماهنگی عملیات امداد و نجات هلالاحمر
«کوه فقط زمستانها خطرناکه، تابستان که مثل جاده خاکیه، دنبال بقیه کوهنوردها میریم و عصر برمیگردیم». این بهنظرم مرگآفرینترین باوری است که کوهنوردان غیرحرفهای را در نقاط مختلف کشور در فصل تابستان به اعماق درهها، به لبه پرتگاهها، به داخل یخچالها و به زیر چندین تن خاک، برف و یخ و یا در آبهای خروشان میکشاند، متأسفانه درصد بالایی از این گرفتارشدگان طبیعت افرادی هستند که تجربه، اطلاعات و وسایل حرفهای لازم برای این ورزش را ندارند و با این شرایط حتی گاهی خانوادگی به دل کوه زدهاند.
بهعنوان یک مربی تیمهای ویژه و امداد کوهستان، در تمام روزهای تابستان با افسوس شبکه داخلی سازمان که ثانیه به ثانیه اطلاعات کامل مربوط به حوادث مختلف کشور در آنجا ثبت میشود را رصد میکنم و هربار هنگام رصد اخبار حوادث کوهستان، به غم هموطنانی فکر میکنم که عزیزترین آدمهای زندگیشان در کوه اسیر شدهاند و دوستان و همکارانم در مسیر رسیدن به او و نجاتش هستند. ما اینجا هر روز اخبار تلخی را مرور میکنیم که با آنکه هر روز برایمان تکرار میشوند اما غم و دردشان هیچوقت برایمان «عادی» نمیشوند.
همیشه فکر میکنم که تمامی این حوادث میتوانست رخ ندهد اگر تنها 10 توصیه مهم رعایت شده بود. این نکات هشدارهای پیش از حرکت و بعد از وقوع حوادث و گمشدگی در کوهستان است که برای کوهنوردان غیرحرفهای که قصد رفتن به کوهستان را دارند بسیار حیاتی است.
اول: بدون تجهیزات، قید کوهنوردی را بزنید. یکی از دلایل مهم حوادث مربوط به سقوط از کوه، گم شدن در کوهستان و حتی یخزدگی، نداشتن وسایل و تجهیزات لازم کوهنوردی است، در این مورد تنها یک توصیه دارم و آن اینکه اگر تجهیزات لازم را ندارید قید کوهنوردی در ارتفاعات را حتی در تابستان بزنید.
دوم: به دیگران بگویید کجا میروید، کی برمیگردید و تنها به کوه نروید. متأسفانه خیلی از ناپدیدشدگان کوهستان که مدتها بعد اجسادشان یکه و تنها در کوهستان یافت میشود، کسانی هستند که به خانواده یا دوستانشان نگفتهاند که کجا میروند و تا کی برمیگردند و برای همین کسی منتظرشان نبوده که گمشدنشان را به سازمانهای امدادی خبر بدهد.
سوم: آب و هوا چطور است؟ بیشتر کوهنوردان حادثهدیده کسانی هستند که هیچ اطلاعی از وضعیت آب و هوایی نداشتهاند و به دل کوه زدهاند و غافلگیر شدهاند. غافلگیر شدن در کوهستان خودش استرسی را به کوهنوردان وارد میکند که باعث میشود پشت سر هم اشتباه کنند. این را یادتان باشد که شرایط جوی کوهستان با شرایط جوی در شهر تفاوت دارد پس حتما قبل از شروع کوهنوردی، وضعیت جوی کوه را بررسی کنید.
چهارم: یک روز بیشتر!!! حتی اگر قصد دارید همان روز برگردید به اندازه یک روز بیشتر خوراکی و آب همراه خود بردارید، همکاران من خیلی از گمشدگان یا حادثهدیدگان کوهستان را در شرایطی پیدا میکنند که از گرسنگی و تشنگی ضعف کرده یا حتی بیهوش شدهاند.
پنجم: شما کریستف کلمب نیستید. شاید برایتان باور کردنی نباشد اما در گفتوگو با خیلی از نجاتیافتگانی که در نقاطی خطرناک مانند لبه پرتگاهها، اعماق درهها یا اوج کوههای بلند و دیوارههای سنگی گیر افتادهاند متوجه شدهام که درصد بالایی از آنها میخواستهاند به خیال خودشان به «مناطق بکر» قدم بگذارند و مکان جدیدی را که حتی محلیها و افراد بومی جرأت رفتن به آنجا را نداشتهاند کشف کنند!
ششم: قهرمانبازی ممنوع. در هفتههای گذشته، با حوادث مربوط به سقوط غارهای یخی و برفی در استانهای مختلف مواجه بودیم. اینها غارهایی هستند که از تجمع برف در تنگههای کوهستانی بهوجود میآیند و بعد از آنکه یخ و برف آنها شروع به ذوب شدن میکند، آب حاصل از ذوب یخها، از زیر آنها شروع به رد شدن میکند و غار بزرگ و بزرگتر میشود تا جایی که تنها پوستهای از برف و یخ باقی میماند، در این شرایط گاهی کوهنوردان آماتور و یا طبیعتگردان برای نشان دادن جرأت و شهامت خود روی این غارها شروع به راه رفتن میکنند که سقوط این غارهای طبیعی هر ساله کشتهها و مجروحانی برجا میگذارد.
هفتم: ارسال لوکیشن را یاد بگیرید. «زمان» مهمترین عنصری است که من و همکارانم در هنگام انجام عملیات امداد ونجات همیشه با آن در رقابتیم، گاهی شاید حتی یک ربع زودتر رسیدن ما میتواند از مرگ یک انسان جلوگیری کند اما متأسفانه هنوز هم با این همه پیشرفت تکنولوژی، همکاران من وقت زیادی را در تلاش برای یافتن محل ناپدیدشدگان و مصدومشدگان کوهستان از دست میدهند چرا که بیشتر گمشدگان حتی نمیدانند که کجا هستند و در چنین شرایطی امدادگران باید آنها را پیدا کنند! یافتن آنها دربسیاری از موارد با نشانههای ناقصی که میدهند گاهی ساعتها زمان میبرد درحالیکه تنها با ارسال یک لوکیشن به سادگی میتوانند امدادگران را به نقطهای که در آنجا گرفتار شدهاند برسانند. اگر نرمافزارهای لازم برای ارسال لوکیشن را ندارید همین الان دانلود کنید و در هنگام صعود حتما به نشانههای اصلیای که در کوه وجود دارد دقت کنید.
هشتم: مهارتهای بقا در کوهستان را یاد بگیرید.
نهم: اگر خودتان یا یک فرد از گروهتان مصدوم شده است، بدانید که حرکت کردن خصوصا در شرایطی که ستون فقرات آسیب دیده است صدمه غیرقابل جبرانی را دربرخواهد داشت پس حرکت نکنید و منتظر رسیدن امدادگران بمانید، نکته مهمی که باید بهخاطر داشته باشید این است که در این شرایط گاهی برای فرار از تیغ آفتاب یا دور شدن از سرما و یخ زدگی، مجبورید به غارها و یا شکافهای کوه پناه ببرید اما مسئله اصلی این است که از مسیر اصلی یا همان «پاکوب» نباید زیاد دور شوید چون چنانچه حادثهای برایتان رخ دهد و مثلا بیهوش شوید امدادگران نمیتوانند شما را به راحتی پیدا کنند.
دهم: در دامنه، غرورت را چال کن. اگر قرار باشد بهعنوان کسی که بهطور مستمر حوادث کوهستان را رصد میکند و عملیات امدادرسانی در صدها و شاید هزاران حادثه کوهستانی را در هر سال از نزدیک دنبال میکند یک توصیه داشته باشم این است که کوه، آنقدر بزرگ و پرعظمت است که باید با او دوست باشی وگرنه تمامی کوهنوردان مغرور را به زیر میکشد. من در این سالها بزرگان کوهنوردی را دیدهام که با وجود فتح قلههای دشوار دنیا، یکبار که گرفتار غرور شدهاند و مثلا در وضعیت جوی بد، عازم کوه شدهاند، دیگر هرگز بازنگشتهاند.