• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 6 شهریور 1398
کد مطلب : 75287
+
-

اهالی کلمه و روان

استقبال از کتاب‌های روانشناسی، چهره‌ها را به ترجمه آنها وسوسه کرده است

اهالی کلمه و روان

سیدکریم محمدی/فعال فرهنگی

کتاب‌های روانشناسی، به‌خصوص با گرایش‌های روانشناسی موفقیت، همواره مورد استقبال قرار می‌گیرند. در این میان، متد این‌ دسته از کتاب‌ها هر قدر مجهز به وجهی راهنماگون و سرراست باشند و به همین فراخور هر قدر رویکردی زرد را اتخاذ کرده باشند، استقبال از آنها تضمین‌شده‌تر است. حالا این را به‌حساب داغ‌ترشدن بازار روانشناس‌ها و روان‌کاوها بگذاریم یا نگذاریم، واقعیتی است که در یکی دودهه اخیر صنعت نشر با آن روبه‌رو بوده است.
حتی اگر بنا بر واپسین آمار اعلامی خانه کتاب، عرضه ترجمه فارسی کتاب‌های علوم طبیعی ازجمله روانشناسی، رتبه نخست را به دیگر حوزه‌ها واگذار کرده باشد و سلطه چندین و چندساله‌اش را دست‌کم به لحاظ عرضه ازدست داده باشد، واضح است که تعداد مخاطبان این حوزه، همچنان چشمگیر است. اگر کتاب‌های ادبیات به لحاظ تعداد عناوین و تیراژ از کتاب‌های روانشناسی پیشی گرفته‌اند، می‌دانیم که در واقع، مخاطبانی بیشتر از کتاب‌های روانشناسی ندارند. حتما شما هم در پیرامون‌تان داستان‌نویس‌ها یا شاعرانی را می‌شناسید که همان 300 یا 500نسخه کتاب‌های‌شان روی دستشان باد کرده، اما این اتفاقی نیست که برای مترجمان کتاب‌های روانشناسی هم معمول باشد. شاید به همین دلیل است که حالا ادبیاتی‌ها به لحاظ عرضه از روانشناسان پیشی گرفته‌اند؛ اما بدیهی است که در ماجرای فروش و به‌دست‌ مخاطب ‌رساندن کتاب‌ها، دسته دوم همچنان پیشتازند.
همین ماجرا باعث شده که هم مترجم‌های حرفه‌ای، یعنی کسانی که کارشان برگردان متن مبدا به مقصد است و هم آنها که می‌‌خواهند کتابی هم به کارنامه‌شان افزوده شود، بیش از پیش سراغ این کتاب‌ها را بگیرند. جالب اینکه در دهه اخیر، بین مترجم‌های گروه دوم، نام چهره‌های سرشناس هم دیده می‌شود که چهره‌شدن را جز از راه گام‌ برداشتن در مسیر کتابت تحصیل کرده‌اند. عادل فردوسی‌پور شاید سرآمد این دسته از مترجمان آثار روانشناسی باشد. البته او پیش از اینکه به همراه 2تن از دانشجویانش در دانشگاه صنعتی شریف دست بگذارد روی کتاب پرفروش «هنر شفاف ‌اندیشیدن»، 2کتاب فوتبالی هم ترجمه و منتشر کرده بود، اما با ترجمه کتاب معروف رولف دوبلی در سال 1394 بود که به فهرست کسانی پیوست که وسوسه ترجمه کتابی پرفروش در حوزه روانشناسی را رسمیت بخشیده‌اند. هنر شفاف‌اندیشیدن طی 4سالی که از انتشار آن می‌گذرد، 83بار چاپ شده است. فردوسی‌پور و همکارانش دقیقا یک سال پس از انتشار کتاب در سوئیس آن را ترجمه کردند و به بازار کتاب فرستادند؛ کتابی که ۹۹ خطای رایج هنگام اندیشیدن را در ۹۹ فصل کوتاه توضیح می‌دهد؛ آن‌قدر سرراست و راهنماگون که به درد همه بخورد و سریع پرفروش شود. موفقیت این ترجمه باعث شد آقای گزارشگر، مجری و تهیه‌کننده برنامه تعطیل‌شده «نود» سراغ دیگر کتاب رولف دوبلی یعنی «هنر خوب زندگی‌کردن» هم برود و طی کمتر از 2سال حالا این کتاب، 30بار تجدید چاپ را هم سپری کرده است.
اما تازه‌ترین چهره‌ای که سودای ترجمه کتابی پرفروش در حوزه روانشناسی اسیرش کرده است، بازیگری است از سینما و تلویزیون؛ شیلا خداداد که 2هفته پیش از کتاب «بعضی رازها را نباید نگه داشت» رونمایی کرد. البته ترجمه فارسی او از کتابی که جینین ساندرز نوشته است قابل مقایسه با کاری که فردوسی‌پور صورت داده نیست؛ نه دقت او را دارد و نه ظرافت‌های زبانی متن را. البته خود کتاب هم چندان در بحثی که به راه انداخته، یعنی درباره کودک‌آزاری، کتابی جدی محسوب نمی‌شود. با این حال باید منتظر پرفروش‌شدن این اثر نیز باشیم. انتشارات ابوعطا آن را با طرح جلدی نه‌چندان جذاب و شکل و شمایلی غیرحرفه‌ای به بازار فرستاده است. خداداد با خود نویسنده وارد مذاکره شده و از او حق امتیاز ترجمه و انتشار دیگر کتاب‌هایش را هم گرفته است. این بازیگر البته مترجم مجموعه کتاب‌های «من و مهارت‌های زندگی» برای کودکان و نوجوانان بوده است.
2سال پیش، میترا حجار هم طی گفت‌وگویی اشاره کرده است که کتابی را در حوزه روانشناسی ترجمه کرده و در دست انتشار دارد. او را به کتابخوانی و معاشرت با اهالی ادبیات می‌شناسیم، اما درباره کیفیت کاری که کرده و چند و چون کتابی که به فارسی برگردانده چیز چندانی نمی‌دانیم. حجار درباره این کتاب گفته: «موضوع این کتاب که به‌دست یکی از دوستان من در آمریکا نوشته شده درباره تبهکاران و مجرمان است. در این کتاب آمده افرادی بزهکار می‌شوند که نتوانسته‌اند در مدرسه و دانشگاه‌های خوب درس بخوانند و در نتیجه در زندگی‌شان تصمیم اشتباه گرفته‌اند. این کتاب 12قدم را معرفی می‌کند که به افراد کمک می‌کند تا تصمیمات درست در زندگی بگیرند». از حرف‌های حجار اینطور برمی‌آید که باید منتظر کتاب سرراست راهنماگون دیگری باشیم که به‌دست چهره‌ای جدای از عالم کلمه ترجمه می‌شود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید