زیر آسمان شهر
مردم همان حرفهای جناح ما را میگویند
اسماعیل امینی | شاعر و استاد دانشگاه:
ـ مردم کتاب نمیخوانند.
ـ مردم برای خرید کتاب صف میکشند.
به نظر میرسد که این دو جمله با هم تناقض دارد اما اینگونه نیست و هر دو جمله صحیح است؛ فقط فاعل هر دو جمله، یعنی کلمه «مردم» مبهم است.
تعابیری مانند مردم، مردمی، خواسته مردم، اعتراضات مردم، ضدمردمی و نظایر آن، اغلب بدون دلالت دقیق معنایی و اصطلاحیاست. این نوع تعابیر کلی و نامشخص اگر در جملات تبلیغاتی و نوشتههای هیجانزده رسانهها و بولتنها، کارآمد باشد در شناخت علمی و تحلیلی، کاملا ناکارآمد است. در جملات و سخنرانیهای تبلیغاتی، گزارههای منطقی و مستدل، نقش چندانی ندارد و هر چه هست، شور و هیجان و شعار و برانگیختگی و برافروختگی است.
این جناح میگوید: مردم از فشار اقتصادی به تنگ آمدهاند و رفع مشکلات اقتصادی برایشان اولویت دارد.
آن جناح میگوید: مردم آزادیهای فردی و فضای باز رسانهای را به دریافت یارانه و پاییننگهداشتن قیمتها ترجیح میدهند.
آن یکی جناح میگوید: وای بر شمایان! نه اقتصاد و یارانه مهم است و نه آزادیهای فردی و رسانهای؛ مردم، تشنه معنویت هستند!
حالا ممکن است کسی هم پیدا بشود و بگوید: گروهی از مردم، برایشان مشکلات اقتصادی مهم است و گروهی دیگر، در پی آزادیهای فردی و رسانهای هستند.
اما نه اهمیت حل مشکلات اقتصادی بهمعنای بیاهمیتبودن آزادیاست و نه اهمیت ایندو به معنای چشمپوشی از معنویت و اخلاق است.
این نگاه منطقی را البته کسی تاب نمیآورد؛ چون خطکشیها و مرزبندیها را از میان برمیدارد و شور و هیجان و جدال را از بین میبرد و طبعا مانع کسب است.
اما از اینها مهمتر آن است که برای سخنگفتن از واقعیتهای اجتماع، به جای تکیهزدن بر خیالات فردی و صنفی و جناحی که مانع دیدن واقعیت است، اتکا به نتایج مطالعات علمی و تحقیقات روشمند، مناسبترین شیوه است؛ همان مطالعات و تحقیقاتی که در قفسههای دانشگاه و پژوهشگاه، بایگانی میشود و کسی سراغش نمیرود.
تلویزیون که خیال خودش را راحت کرده است؛ یک دوربین برمیدارد و به کوچه و خیابان میرود و مثلا نظرسنجی علمی و پژوهشی میکند و الحمدلله همیشه به نتایج دلخواه خود میرسد و نفسی به راحتی میکشد که مردم در کوچه و خیابان همان چیزهایی را میگویند که بخشهای خبری تلویزیون میگویند و کارشناسان همیشگی میزگردهای تلویزیونی میگویند و سخنران این جناح در دانشگاهها میگوید و سخنران آن یکی جناح در مساجد میگوید و کامران نجفزاده در نیویورک میگوید و حمید معصومینژاد در رم میگوید؛ یکجور هماهنگی و همدلی خیالبرانگیز و رؤیایی که حس سبکبالی و پرواز بر بالای ابرها را در آدمی ایجاد میکند!