قوت دولت در پایبندی به تصمیمات عاقلانه بود
محسن تولایی، روزنامه نگار : حامیان و هواداران اصلاحطلب یا اعتدالگرای دولت روحانی در انتهای مسیر انتقادهای گاه و بیگاه خودشان از دولت تدبیر و امید هنوز از امضای خودشان پای برگههای رأی به روحانی دفاع میکنند. مفهوم دولتمداری از نظر آنان به آنچه در دولتهای یازدهم و دوازدهم اتفاق افتاده خیلی نزدیکتر است تا دولتهای نهم و دهم؛ عقلانیت و استانداردهایش باعث میشود بحرانها بهتدریج به سمت مشکلات و مسائل سوق یابند، کنترل شوند و از درجه اهمیتشان کاسته شود. همین ویژگی دولت روحانی نیز سبب شده تا دولت روحانی را از منظر سیاستورزی حرفهای مورد بررسی قرار دهند. داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری در گفتوگو با همشهری ایرادات به دولت روحانی را به بوته نقد گذاشت.
دولت آقای روحانی در دور دوم 2 شعار مشخص و پررنگتر از بقیه شعارها یکی لغو باقیمانده تحریمها و دیگری پایان فقر مطلق در کشور داشت. در نیمه راه فکر میکنید چقدر تحقق این اهداف واقعی بهنظر میرسند؟
بنده کلیت عملکرد دولت آقای روحانی را با توجه به شرایط بینالمللی و محیط داخلی کشور به قضاوت مینشینم. ما در دور نخست دولت ایشان شاهد ثبات اقتصادی، مهار تورم و رونق اقتصادی در کشور بودیم و بحرانهای سیاست خارجی که آقای روحانی نقشی در آن نداشت در حال حل شدن بودند. واقعیت این است که بدشانسی موجبات روی کار آمدن فردی مانند دونالد ترامپ در کاخ سفید را رقم زد. این عامل بیرونی باعث شد تا موفقیتهای دولت تحتالشعاع قرار بگیرد. به تعبیر آقای روحانی کاروان دولت تدبیر و امید در حال حرکت بود که با دستبرد یک راهزن به این کاروان مواجه شد و آن هم آقای ترامپ بود که موانعی را ایجاد کرد. البته نقش دلواپسان داخلی را هم نباید در این اوضاع و شرایط نادیده بگیریم.
برخی معتقدند کارنامه و عملکرد دولت از جسارت و انسجام مدیریتی کافی برخوردار نبوده است. این انتقاد را میپذیرید؟
تا آنجایی که مسائل مربوط به مدیریت و تصمیمات دولت آقای روحانی و شخص ایشان است، بهنظر من از ناحیه تصمیمات دولت مشکلی برای کشور ایجاد نشده است و آقای روحانی با احساس تعهد نسبت به منافع ملی تلاش کرد که کشور به سمت و سوی مناسبی حرکت کند. در 4سال اول به خوبی موفق شد و در 4سال دوم در محدوده عوامل خارجی و دلواپسان داخلی گرفتار آمد. مهمترین نقطه قوت دولت آقای روحانی را باید در تصمیمگیریهای علمی و تعهد ایشان نسبت به منافع ملی دانست. برخی الان دارند به دولت میتازند، نقدش میکنند و حتی در قالب نقد تخریبش هم میکنند. این دسته از افراد میخواهند دولت را مسبب اوضاع نابسامان فعلی اقتصادی جلوه دهند. این در حالی است که بهنظر من این اوضاع نابسامان نتیجه تصمیمات دولت نبوده است و از بیرون به دولت آقای روحانی تحمیل شده است.
دولت دوم آقای روحانی را از حیث نتایج سیاست خارجی با دولت دوم محمود احمدینژاد مقایسه میکنند که گرهی از تحریمها نگشوده است. پاسخ شما چیست؟
دولت اصولگرای قبل از آقای روحانی بهانه به دشمنان ما داد تا ایران را تحت فصل7منشور ملل متحد ببرند و کشور را تحریم کنند. برخوردی که دولت قبلی داشت از سر احساس تعهد به منافع ملی نبود و تصمیماتش عاقلانه و عالمانه نبود. ولی الان فرق کرده است. آقای روحانی بهانهای نداده که ما تحریم شویم. آنچه اتفاق افتاده بیمنطقی طرف مقابل است که از برجام خارج شده است. این بیمنطقی را ما نمیتوانیم بهحساب دولت بگذاریم. دشمن ما بهدنبال زیادهخواهی است و نمیتوانیم پلهپله کنار بیاییم چون چیزی از کشور باقی نمیماند. جاهایی باید مقابل زورگویی ایستاد و دولت هم به خوبی مقابل این زورگوییها ایستاده است. وقتی دزدی به خانهای میزند صاحبخانه را زیر سؤال نمیبرند، دزد را زیر سؤال میبرند. دولت دارد عاقلانه اقتدار کشور را نشان میدهد.
یعنی حداقل کار دولت آقای روحانی در دور دوم مدیریت تنشها و جلوگیری از تبدیل شدن آن به یک بحران بزرگ بود؟
بله. ببینید آقای روحانی تصمیمی نگرفت یا اقدامی نکرد که برای کشور هزینه داشته باشد. آقای روحانی نیامد عنوان کند آنقدر قطعنامه تحریم بدهید که قطعنامهدانتان پاره شود. آقای روحانی فضایی ایجاد نکرد که کشور به سمت قطعنامههای تحریم برود. آنچه الان در دوره آقای ترامپ در آمریکا اتفاق افتاده، از بیرون دولت بر دولت تحمیل شده است و نتیجه فشارهای خارجی، روی کار آمدن ترامپ و تلاش آنها برای تضعیف ملت و حاکمیت ایران است. اتفاقات 2سال اخیر نتیجه سیاستهای دولت آقای روحانی نبودند. مشکلات اقتصادی فعلی برمبنای قطعنامههای تحریمی است که از گذشته علیه ملت ایران صادر شده است. اگر ترامپ با یک فرمان موفق میشود تحریمها را در مقیاس کنونی برگرداند، زمینه این تحریمها قطعا در گذشته و ناشی از قطعنامههای تحریمی است که از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد اعمال شده بود و تاحدودی برمبنا و بستر همان تحریمهایی که از گذشته صورت گرفته، این اتفاقات دوباره برای کشور پیش آمده است.
نقدهای جدی حامیان آقای روحانی نسبت به عملکرد مدیریت سیاسی داخل کشور را ناشی از چه میدانید؟
آقای روحانی در ارتباط با آزادیهایی که در داخل وعده داده بودند، قدمهای خوبی برداشت و منشور حقوق شهروندی را تدوین کرد. نه تنها هیچ حزب سیاسیای در دولت آقای روحانی تعطیل نشد، بلکه بسیاری از احزاب فعالیتهایشان را مجددا از سر گرفتند. احزابی که تعطیل شده بودند یا به تعطیلی کشیده شده بودند، دوباره فعالیت خودشان را آغاز کردند. حتی احزاب اصولگرایی که بهخاطر نامهربانی دولت آقای احمدینژاد عملا فعالیتی نداشتند، مجددا فعالیت خودشان را آغاز کردند.
آقای احمد خرم میگفتند رئیسجمهور در دور اول شعارهای تیزوتند اصلاحطلبانه میدادند ولی در دور دوم گویی نگاهش از مردم به دوردستها و پس از 1400 چرخید؟
من آنچه در شرایط کنونی ایجاد شده را ناشی از موضوع تحریمها میدانم نه عقبنشینی دولت. اینکه آقای روحانی برای بعد از 1400برنامه دارد و پشت به منافع مردم کرده است را قبول ندارم. من معتقدم دولت همچنان از سر تعهد خود به منافع مردم و شعارهایش حرکت میکند. اما واقعیتی که وجود دارد یک موضوع خارجی است که همه باید درخصوص وضعیتی که پیش آمده است وحدت داشته باشند. شاید بهصورت مصلحتی درخصوص برخی مسائل مربوط به آزادیها و حقوق شهروندی کمتر صحبت شود، اما توجه همه گروهها نسبت به وحدت درونی برای برخورد با موضوع تحریمها باید جلب شود. درقبال این وضعیت مشخص است که باید برخورد دیگری هم داشته باشیم. هیچ کشوری را سراغ نداریم که در شرایط فوقالعاده بتواند آزادیها و حقوق شهروندی را هم گسترش بدهد. درصورتی که در دولت آقای روحانی محدودتر نشدند و افزایش هم یافتند.