• پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 1 ذی القعده 1445
  • 2024 May 09
یکشنبه 3 شهریور 1398
کد مطلب : 74437
+
-

دریاچه ارومیه را فقط کشاورزان می‌توانند نجات دهند

برداشت بی‌رویه آب، تالاب‌های اقماری دریاچه ارومیه را شور کرد

زهرا رفیعی/خبر‌نگار

 هرگونه تصمیم برای بهبود معاش مردم که یک سر آن به محیط‌زیست مرتبط باشد، می‌تواند به‌طور غیرمستقیم باعث تخریب محیط‌زیست در مقیاسی بزرگ‌تر شود. افزایش کشت در زمین‌های حوضه آبریز دریاچه ارومیه نیز با تخریب دریاچه ارومیه و تالاب‌های اقماری همراه بوده است.
افزایش برداشت از منابع آبی این حوضه به همراه گرم شدن هوا باعث تسریع در فرایند خشک شدن دریاچه‌ای شد که هزاران سال رنگ خشکسالی را به‌خود ندیده بود. احیای دریاچه با انجام پروژه‌هایی مانند لایروبی رودخانه‌های منتهی به دریاچه، مدیریت یکپارچه آبیاری، تغییر الگوی کشت و مسدود کردن چاه‌های غیرمجاز راه را برای احیای شکننده دریاچه فراهم کرد. اما این پروژه‌ها عوارض ناخواسته‌ای دارند که بر محیط اطراف دریاچه کم‌کم خود را نشان می‌دهند. ادریس وهابی، فعال محیط‌زیست و عضو یک تشکل محیط‌زیستی به همشهری گفت: پروژه لایروبی ستاد احیا از میان 2‌تالاب «گرده‌قیط» و «میمند» عبور کرده و آنها را به 2 قسمت تقسیم کرده است. زیستگاه گراز و گرگ با این کار تخریب شده و آنها دچار سرگردانی شده‌اند. او که مهندس ژئوتکنیک است، گفت که با ستاد احیا و دفتر توسعه سازمان ملل (UNDP) نامه‌نگاری‌های بسیاری انجام داده است و افزود: در این پروژه‌ها به بهانه آبرسانی به دریاچه ارومیه حقابه تالاب‌های اقماری پرداخت نمی‌شود. این پروژه‌ها اگرچه باعث بالا رفتن سطح زیست‌تابی دریاچه ارومیه می‌شود ولی در درازمدت در منطقه تأثیر می‌گذارد. ضربه اصلی را ما از مدیریت آب در منطقه خورده‌ایم. مصوبات ستاد احیا فقط روی کاغذ است. 7500هکتار زمین دیمی را آبی کرده‌اند و آب در این منطقه لب‌شور است. زهکشی که به برای سد حسنلو زده‌اند سالانه 5میلیون مترمکعب آب را از زمین‌های اطراف به‌خود جذب می‌کند و عملا تالاب یادگارلو که در کنوانسیون رامسر ثبت شده را خشک کرده است.

چاره‌ای جز این نیست


خشک شدن تالاب‌ها عوارض زیست‌محیطی زیادی برای ساکنان اطراف آن دارد؛ با کمترین وزش باد، خاک‌های تالابی به حرکت درآمده و تبدیل به ریزگردهایی می‌شوند که خاکش به چشم ساکنان اطراف تالاب و حتی شهرهای دوردست می‌رود. برهان ریاضی، متخصص محیط‌زیست و پژوهشگر تالاب‌ به همشهری گفت: اقداماتی که در اطراف دریاچه ارومیه برای احیای آن صورت می‌گیرد، اجتناب‌ناپذیر است؛ هر چند این اقدامات نمی‌تواند به‌طور همیشگی آب را به دریاچه بازگرداند. یکی از راه‌های اصلی برای احیای دریاچه صرفه‌جویی مصرف آب در حوضه آبریز بالادست است. الگوی کشت باید آرام‌آرام به دهه‌های قبل بازگردد. سد‌سازی‌های مکرر در این حوضه متوقف و سهم دریاچه از آنها داده شود.
وی با اشاره به اینکه صرفه‌جویی در مصرف آب در این مناطق مشکلات اجتماعی را ایجاد می‌کند، گفت: قرار است پساب تبریز و ارومیه را به این دریاچه بدهند و راه‌های مختلفی را برای احیا اجرا کنند اما مشکل اینجاست که تمامی اراضی اطراف این دریاچه، به‌دلیل استفاده بیش‌از حد از آب‌های زیرزمینی به سمت شوری و لب شوری رفته است. در سفره‌های زیرزمینی، آب شیرین همیشه روی آب شور قرار می‌گیرد، در این منطقه آب بیش از حد برداشت شده است. راهی جز آنچه در حال انجام است نداریم و باید تحمل کنیم. اگر تراز آب دریاچه بالا بیاید، خودبه‌خود تحت  فشار اسمزی، آب شیرین دوباره به سطح خواهد آمد و تعادل ایجاد خواهد شد. تالاب‌های اقماری دریاچه در سمت جنوب قرار دارند و خیلی حساس و مهم هستند ولی چاره‌ای جز این نیست.  به گفته این استاد دانشگاه، امکان عبور از بحران خشکی دریاچه ارومیه و از بین رفتن تالاب‌های اقماری وجود دارد. او گفت: دریاچه ارومیه در پایین‌ترین نقطه در منطقه قرار دارد. فشار هیدرولیکی از بالا به این دریاچه حاکم است، وقتی بیش از حد از سفره‌های آب زیر زمینی برداشت شود، جریان آب معکوس می‌شود. چاه‌های ممنوعه در این منطقه به وفور پیدا می‌شود و هنوز هم کشاورزان در حال استفاده از آن هستند. شرط احیای دریاچه برداشت کمتر از آب است. اگر تراز آب دریاچه بالا بیاید و فشار هیدرولیکی حوضه آبریز دریاچه ارومیه برقرار شود، تالاب‌های اقماری احیا می‌شود. اکنون در دوره‌گذار به سر می‌بریم و باید با مدیریت صحیح آب صبوری کنیم. در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تا چشم کار می‌کند زمین کشاورزی آبی و دیم وجود دارد که زیرکشت محصولاتی رفته که بازده چندان زیادی ندارد. باغات سیب نیز آنچنان که باید نیستند. با روش‌های غرقابی آب از سفره‌های زیر زمینی و رودخانه‌ها بیرون کشیده می‌شود و به پای محصولی ریخته می‌شود که سود چندانی ندارد. این متخصص تالاب‌ها، تغییر الگوی کشت را راه‌حل اصلی احیای دریاچه ولی لازمه آن را عبور از مسائل اجتماعی آب دانست و گفت: حل مسائل اجتماعی آب بسیار مشکل است و نباید آن را نادیده گرفت. 50سال پیش این مساحت از زمین، زیرکشت نبود، الگو کشت انگور بود که آب کمی نسبت به سیب می‌خواست. سیب حدود 10برابر بیشتر آب نیاز دارد و محصول مرغوب سود بیشتری به کشاورز می‌دهد. حال اگر بخواهید الگوی کشت را تغییر دهید، باید مردم را متقاعد کنید که متقاعد کردن مردم نیاز به مطالعات اجتماعی دارد.


   برای احیای ارومیه نمی‌توان تنها به نزولات جوی اکتفا کرد

تراز دریاچه ارومیه 1271.44است که نسبت به‌روز مشابه در سال قبل بیش از یک‌متر بیشتر است اما تا رسیدن به تراز اکولوژیک حدود 3 متر فاصله دارد. بخشی از آبی که امسال در دریاچه ریخته شد ناشی از نزولات جوی مثال زدنی بهار امسال بود اما متخصصان معتقدند که شرایط تغییر اقلیم در کشور، به‌گونه‌ای است که نمی‌توان روی آبی که از آسمان می‌بارد برای احیای دریاچه حساب کرد. برهان ریاضی اما معتقد است که تراز دریاچه باید به‌گونه‌ای بالا بیاید که فشار هیدرولیک بالادست بتواند دریاچه را پرآب کند. اگر سفره‌های آب زیرزمینی احیا نشود، دریاچه احیا نخواهد شد. با توجه به استفاده بیش از حد از آب‌های زیر زمینی در منطقه و ناتوانی وزارت نیرو در برابر برداشت غیرمجاز از چاه‌ها توسط کشاورزان، عملا راهی جز رفع مشکلات اجتماعی در منطقه وجود ندارد. راه‌حل‌ها معلوم است که چیست ولی اجرای آن دشوار است. دقیقا مثل مسئله نابودی مراتع و جنگل‌ها با چرای بی‌رویه دام است، یا تخریب اراضی و خاک با کشت کم بازده دیم در سراسر کشور. همه می‌دانند که این روش باید تغییر کند و مثلا باید از دیم‌کاری غلات در زمین‌هایی که در هر هکتار نهایتا 500کیلو محصول می‌دهد دست برداشت ولی کسی اهل عمل نیست. جنگل‌های زاگرس را بر سر چرای بی‌رویه دام از دست می‌دهیم ولی دست از مماشات بر‌نمی‌داریم. مسئله فقط ناتوانی در برابر کشاورز در حوالی دریاچه نیست. الگوی رفتار ما در تخریب محیط‌زیست یکسان است.

این خبر را به اشتراک بگذارید