ترانههایی که سروده نمیشوند
عبدالجبار کاکایی/ شاعر و ترانهسرا
در بررسی ترانههای اخیر، بیش از هر چیز 2 نکته به چشم میخورد؛ فراوانی تولید و فقدان اصالت در ترانهها به عنوان بخشی از اثر.
ازدیاد ترانهها ناشی از راحتترشدن تولید محصولاتی از این دست است. ابزارهای الکترونیکی و دیجیتال کار برداشتن قسمتی از موزیکهای در دسترس، ادغام و ایجاد تغییر در آنها را با هدف تولید محصولی جدید چنان سهل و ساده کرده است که چنین کاری را میتوان در عرض یک یا چند ساعت انجام داد. وسایل ارتباطی جدید، کار عرضه تولیدات را از این هم آسانتر کرده است. بنابراین اصلا عجیب نیست که روزانه دهها، بلکه صدها اثر موسیقایی تولید شود. از سوی دیگر، فعالیتهای زیرزمینی برای تولید آهنگ و ترانه، چنین تولیداتی را دور از نظارت و بررسی نگه داشته است، پس در جریان چنین تولیداتی نه خطوط قرمزی مطرح و نه اصول و موازینی رعایت میشود. از سوی دیگر، حداقلهای هنری نیز نادیده گرفته میشود، چون مخاطبان چنین آثاری انتظار هنریبودن را از این محصولات ندارند.
از آنجا که تنها رسالت این آهنگها تهییج و ایجاد فراموشی در شنونده است، پدیدآورندگان آنها اهمیتی به کیفیت شعر و ترانه نمیدهند. در بسیاری از موارد، خود آنها نیز با شعر و مقولههای مربوط به آن آشنایی چندانی ندارند و بخشی که به عنوان ترانه به این محصولات پیوست میشود، کلماتی است که روی ملودی سوار شدهاند؛ دمدستیترین واژهها که 90درصدشان در همه ترانهها مشترکند. به این ترتیب ما در این آثار با ترانه به عنوان یک مولفه مستقل مواجه نیستیم.
در واقع نه تولیدکنندگان این آهنگها نیازی میبینند که سراغ شاعری برای سفارش ترانه بروند و نه شاعری حاضر میشود که در چنین سطوح نازلی کار کند. به این ترتیب، چنین ترانههایی سروده نمیشوند بلکه با پس و پیشکردن کلمات شکل میگیرند.