جواد عزیزی\دبیر گروه حوادث:
با نگاهی به حوادث مهمی که در ماههای اخیر در گوشه و کنار کشور رخ داده به چند نکته مهم میرسیم؛ نکاتی که نه امسال که سالهای پیش هم پس از هر حادثه مهمی خودنمایی میکرد اما هرگز برای آنها چارهجویی نشد. شاید همین بیاعتنایی باعث شده که این روزها و پس از هر حادثهای خبرهایی در رسانهها منتشر شود که به جای آگاهی دادن به مردم با احساسات و حتی روح و روان آنها بازی کند. اما این نکات کدامند؟
اول: معلوم نیست چند حادثه بزرگ دیگر باید رخ دهد تا بالاخره به این نتیجه برسیم که پس از هر حادثه، مهمترین مسئله مشخصکردن ارگانی (یک ارگان امدادی) بهعنوان فرمانده بحران و فردی بهعنوان سخنگوی بحران است که اگر اینگونه بود از روز گذشته و پس از سقوط هواپیما، دهها خبر ضدونقیض درباره حادثه، تعداد سرنشینان هواپیما و عملیات تیمهای امدادی منتشر نمیشد. (حتی ما خبرنگارها هم تا بعدازظهر دیروز نمیدانستیم که هواپیما دقیقا چند سرنشین داشته و در این حادثه چند نفر جان باختهاند.) دیروز هر مسئولی که دستش به تریبونی رسید درباره حادثه اظهارنظر کرد و شاید همین تعدد نظرها بود که به جای دادن اطلاعات به مردم، آنها را سردرگم کرد. مثلا از دقایقی بعد از حادثه تعداد سرنشینان هواپیما حدود 100نفر اعلام شد و کمی بعد، این تعداد به 70نفر و بعد به 60نفر و در نهایت به 66نفر رسید. حال آنکه مشخص شدن تعداد دقیق سرنشینان کار سختی نیست و با نگاهی به فهرستی که در شرکتهای هواپیمایی ثبت میشود به راحتی میتوان به این اطلاعات دست یافت.
دوم: همین چند روز پیش بود که آتشسوزی بزرگی در ساختمان وزارت نیرو در خیابان ولیعصر تهران رخ داد. در همان ساعات اولیه حادثه، آتشنشانی بهعنوان فرمانده بحران و سخنگوی آتشنشانی بهعنوان سخنگوی بحران انتخاب و معرفی شدند و همین باعث شد که اخبار لحظهای از حادثه به درستی بهدست مخاطب برسد و از سردرگمی آنها جلوگیری شود. شاید اگر در حادثه سقوط هواپیما نیز بهطور مثال سخنگوی هلالاحمر بهعنوان سخنگوی بحران معرفی میشد و همه اطلاعات لازم در اختیار او قرار میگرفت، روز گذشته شاهد انتشار اخبار ضدو نقیض نبودیم.
سوم: هیچوقت یادمان نرود در حوادثی مانند سانچی، سقوط هواپیما و... دهها خانواده، داغدار عزیزانشان هستند و شاید حال آنها را تنها کسانی درک کنند که در شرایطی مشابه قرار گرفته و عزیزی از دست داده باشند. اینکه با انتشار اخباری غیرکارشناسانه و احتمالات بعضا غیرواقعی آنها را امیدوار یا گاهی وقتها ناامید کنیم، اشتباه بزرگی است که متأسفانه این روزها بیشتر به چشم میخورد. ایکاش پیش از انتشار هر خبری ابتدا خانوادهها و بستگان قربانیان را درنظر بگیریم و بعد نسبت به انتشار اخبار اقدام کنیم.