چرا اکران فیلم خارجی در سالن سینما آرزو شد؟
انحصار شکستخورده و پایدار
شاهین امین/روزنامه نگار
سینما سالهاست با استدلال حمایت از سینمای ایران، اکران فیلم خارجی، محدود که نه در واقع تعطیل شده است. اما نتیجه این حمایتهایی که این همه به آنها استناد میشود، چه بوده است؟ آیا سالنهای سینما پر از تماشاگر شدهاند؟ سال 1397مجموع فروش سینمای ایران در بهترین حالت و با خوشبینانهترین ارزیابی به نزدیک 240میلیارد تومان رسید. مجموع تعداد بلیتهای فروختهشده حدود 28میلیون برگه بوده و کل سالنهای سینماها و فرهنگسراها و... با 138هزار صندلی حدود 9/8 درصد ضریب اشغال داشتهاند و براساس برآوردها جمعیت سینماروی کشور به 5میلیون نفر نمیرسد؛ درحالیکه جمعیت کشور براساس گزارش مرکز آمار ایران از مرز 81میلیون نفر گذشته است. اگر این اعداد را مثلا با کرهجنوبی که جمعیتی معادل 51میلیون نفر دارد مقایسه کنیم و در سال 2017بیش از 219میلیون بلیت در آن به فروش رفته، میتوان فهمید چقدر در جذب مخاطب ضعیف عمل شده است. در واقع سیاست نمایشندادن فیلم خارجی به بهانه حمایت از تولید داخلی را میتوان یک سیاست شکستخورده تلقی کرد.
البته نباید تمام دلایل سینمانرفتن 93درصد ایرانیان را فقط به عدمنمایش فیلم خارجی محدود کرد که عوامل بیشتر و عمیقتری دارد. بهطور قطع در کنار نمایشندادن فیلمهای جذاب و پرفروش خارجی در کوتاهترین فاصله از اکران جهانی با کمترین میزان تغییر، عواملی چون کمبود تولید فیلمهای سرگرمکننده استاندارد و باکیفیت، کاهش 380هزار صندلی سینمای قبل از انقلاب به 138صندلی فعلی، نبود سالن سینما یا سالن سینمای باکیفیت در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک کشور و... را هم میتوان از مهمترین عوامل کاهش آمار سینماروهای کشور به شمار آورد.
از سوی دیگر نمایش نظاممند و باضابطه فیلم باکیفیت و جذاب خارجی میتواند اثر مستقیمی بر رشد کیفی صنعت سینما هم داشته باشد؛ چراکه هیچ صنعتی حتی صنایع کوچک در انحصار رشد نمیکند. اما مهمترین خاصیت نمایش فیلمهای باکیفیت خارجی، رونق سینماداری و در نتیجه گسترش ساخت سالن سینما و افزایش ظرفیتهای نمایش کشور است که خود میتواند تقویتکننده صنعت سینمای ایران باشد ولی بهدلیل سیاستگذاری چندگانه و بیتوجهی به نیاز و خواست مخاطب، متأسفانه همچنان عدهای از مدیران فرهنگی و البته دستاندرکاران سینمای ایران تصمیم گرفتهاند مخاطب ایرانی، فیلم خارجی با کیفیت را درمکان اصلی عرضه آن یعنی سالن سینما نبیند؛ در حالی که شبکههای تلویزیونی، سیستمهای پخش آنلاین، نمایش خانگی و... پرشده است از انواع فیلم غیروطنی با کیفیتهای متفاوت و حتی نازل که به راحتی در اختیار مخاطب قرار میگیرد. واقعا اگر سالانه مثلا 20فیلم جدید و پرمخاطب خارجی مانند نمونههایی که در تمام این سالها در تلویزیون، مجانی عرضه شده است مانند «جنگهای ستارگان»، «جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها»، «دزدان دریایی کارائیب»، «گلادیاتور»، «ارباب حلقهها»، «سیکاریو»، «ماموریت غیرممکن» و... در سینماها به نمایش درآیند و صندلیهای خالی را پرکنند، آسیبی به سینمای ایران میرسد؟ یا باعث بیرونقی کپیهای بنجل داخلی میشوند؟
داستان نمایشندادن فیلم خارجی چگونه شکل گرفت؟
در ابتدای دهه 60 سیاستگذاران سینمای بعد از انقلاب با راهبری فخرالدین انوار (معاون سینمایی وقت وزارت ارشاد) و سیدمحمد بهشتی (مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی)، یکی از روشهای حمایت از سینمای ایران و افزایش تولید فیلم ایرانی را محدودکردن نمایش فیلم خارجی اعلام کردند. بر این مبنا ورود و نمایش فیلم خارجی توسط بخش خصوصی ممنوع و تمام اختیار در این حوزه به بنیاد سینمایی فارابی واگذار شد. اما با وجود این محدویت در زمان تصدی همان گروه مدیریتی در دهه 60(از سال 64به بعد) 293فیلم خارجی به نمایش درآمد که البته بیشتر شامل آثاری از اروپای شرقی، هند و ژاپن بود. اما این آمار در 8سال دهه 90به 25 عنوان رسیده است. چرا ؟ با توجه به عملکرد بخش دولتی در دهه 60تا نیمهدهه 70، بهنظر میرسید مدیران این بخش قصد داشتند حداقل 30درصد ظرفیت سالنها را به نمایش فیلم خارجی اختصاص دهند اما در سالهای بعد با افزایش تولید بیش از ظرفیت اکران سینمای ایران به دلایل فرامتنی و غیراقتصادی که سود را در تولید میجست نه فروش و اکران، تولیدکنندگان سینمای ایران کمبود سالن را بهشدت در سالهای آخر دهه70 احساس کردند. از سوی دیگر فضای فرهنگی – اجتماعی آن سالها گشایش در عرصههای مختلف را طلب میکرد و یکی از ابزارهای آن گشایش هم سالن سینما بود که به اندازه کافی وجود نداشت – اکنون هم ندارد- در نتیجه تضاد منافع تولیدکنندگان و خواست مصرفکنندگان ایجاد میشد.
از طرف دیگر خاطره تجربه تلخ استیلا و هجوم بیقاعده و بیمنطق فیلم خارجی در دهه 50 و نابودی صنعت سینما در اذهان هنوز وجود داشت؛ درواقع جمعی از سینماگران بیشتر با نگاه اقتصادی و کمتر با نگاه فرهنگی، با ارائه تحلیلهای درست و غلط، ترس تکرار آن تجربه تلخ را زنده نگه داشتند- وداشتهاند- آن هم در شرایطی که پس از انقلاب اسلامی به دلایل مختلف سیاسی و فرهنگی آن تجربه ناخوشایند غیرقابل تکرار بود. همراهشدن بدنه سینما با این جریان هم باعث شد نمایش محدود فیلم خارجی در سالن سینما عملا به تعطیلی بینجامد و امروز دیدن فیلم باکیفیت و جذاب غیرایرانی بر پرده سینما تبدیل به یک آرزو شود؛ آرزویی که درصورت تحقق به شکل اصولی، قاعدهمند و بدون ویژهخواری، میتواند هم باعث افزایش مخاطبان سالنهای سینما شود و هم رشد صنعت سینمای ملی.
تقویتکننده صنعت سینما
مهمترین خاصیت نمایش فیلمهای باکیفیت خارجی، رونق سینماداری و در نتیجه گسترش ساخت سالن سینما و افزایش ظرفیتهای نمایش کشور است که خود میتواند تقویتکننده صنعت سینمای ایران باشد ولی بهدلیل سیاستگذاری چندگانه و بیتوجهی به نیاز و خواست مخاطب، متأسفانه همچنان عدهای از مدیران فرهنگی و البته دستاندرکاران سینمای ایران تصمیم گرفتهاند مخاطب ایرانی، فیلم خارجی با کیفیت را درمکان اصلی عرضه آن یعنی سالن سینما نبیند