• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 23 مرداد 1398
کد مطلب : 72436
+
-

نوبت استفاده ایران از برگ‌های برنده

گفت‌وگو با فیاض زاهد، درباره شرایط ایران در منطقه و مقابل آمریکا

نوبت استفاده ایران از برگ‌های برنده


جواد نصرتی : فیاض زاهد، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل، ‌در گفت‌وگو با همشهری از آینده پیش روی منطقه و نقش پررنگ ایران در آن گفته است. او از سیاست امساک‌ورزیدن ایران در گفت‌وگو با آمریکا دفاع می‌کند و معتقد است در مسئله مذاکره با آمریکا، زمان به نفع ایران است و سرانجام، گفت و گو بین 2 کشور، انجام خواهد شد.

به‌نظر می‌رسد که قدرت‌های جهانی، نسبت به منطقه خاورمیانه تغییر رویکرد داشته‌اند. شکاف‌ها بین قدرت‌ها زیادشده، و این شکاف‌ها روی رویکرد آنها نسبت به منطقه تأثیر گذاشته است. با توجه به این شرایط، آیا می‌توان گفت شرایط جدیدی در منطقه ایجاد شده است؟
می‌شود با تمرکز کلی و نگاهی از بالاتر به صحنه مناسبات و تعاملات منطقه‌ای و بین‌المللی به این ارزیابی رسید که چند گسل همزمان در حال فعال شدن است. یک گسل، روابط و مناسبات سنتی و کلاسیک منطقه‌ای است و یک گسل، ‌گسل راهبری و استراتژیک است که در سطح قدرت‌های جهانی تعیین وضعیت می‌کند. به‌نظر من شکلی از مناسبات در منطقه هم معطوف به یک استراتژی بسیار دورتر مثلا در 50سال آینده است. به‌نظر می‌رسد که شاهد ورود به عرصه جدیدی از تنازع بقا در منطقه خاورمیانه و سطح بین‌المللی هستیم.
آیا ایران می‌تواند از این شرایط جدید به نفع خود استفاده کند؟
از منظر کلی تا حالا شرایط به نفع ایران و برخی قدرت‌های بزرگ بوده است. ایران از نظر استراتژیکی فشار سنگینی را در عرصه داخلی متحمل شده ولی در عرصه منطقه‌ای دستاوردهای مهمی داشته است. همین حالا، ‌در شهر عدن، نیروهای طرفدار امارات، ‌نیروهای طرفدار سعودی را از عرصه خارج کرده‌اند. ایران یکی از برنده‌های جدی این صحنه در یمن است. ائتلاف امارات و عربستان برای این شکل گرفت که حوثی‌ها، متحدین ایران از یمن را خارج کنند. اما نه‌تنها این اتفاق نیفتاد که درگیری بین نیروهای امارات و عربستان شکل گرفت. دراین شرایط، سهمی به عربستان نخواهد رسید چون بخشی از بنادر جنوبی در اختیار امارات و بخشی از مناطق شمالی در اختیار ایران خواهد بود. به‌نظر می‌آید که ایران در آنجا دست بالاتر را دارد. امارات 3هیأت به ایران فرستاده و عربستان پالس‌های مختلفی می‌فرستد چون نمی‌خواهد همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد آمریکا بگذارد. بعد از یک دوره بسیار سخت فشار به ایران، ‌حاکمیت در جمهوری اسلامی نشان داده که قادر بوده بحران را کنترل کند و اجازه ندهد سطح گسترده اعمال تحریم‌ها منجر به آشوب‌های اجتماعی شود؛ ‌چیزی که دولت آمریکا امیدوار به انجام آن بود. به‌نظر می‌آید این پروژه شکست خورده و ایران می‌تواند بگوید که در عراق کشوری تأثیرگذار است، ‌در افغانستان قطعا بخشی از پازل بازی است و در لبنان و در سوریه دست بالاتر را دارد. پس ایران در این وضعیت جدید از منظر نظامی و ژئواستراتژیک برگ‌های مختلفی برای بازی کردن دارد. آیا این امر به ایران امکان می‌دهد که بتواند از این برگه‌ها در جهت تثبیت موقعیت خود استفاده کند؟ به‌نظر می‌رسد پاسخ باید مثبت باشد.
استراتژی حاکمیت در ایران مقاومت بوده است و همانطور که شما اشاره کردید، ‌به موفقیت رسیده‌. آیا زمان آن رسیده که ایران استراتژی خود را عوض کند و بازی متفاوتی را با برگ‌های خود شروع کند؟
سیاست ایران در ماه‌های آینده ترکیبی از سیاست مقاومت و بازی با کارت‌های خودش در حوزه‌های جدید خواهد بود. مهم‌ترین هدف ایران آن بود که با دست پایین وارد مذاکره با آمریکا نشود. ‌هم آمریکایی‌ها به کرات اعلام کرده‌اند و هم ایرانی‌ها به کرات نشان داده‌اند که طرفدار جنگ و افزایش تنش نیستند. از طرفی اگر آمریکایی‌ها پرنسیپ و پرستیژ ایران را رعایت کنند، من معتقدم که ایران و آمریکا در نهایت گفت‌وگو خواهند کرد. اینکه رهبر معظم انقلاب با وجود تأکید بر این مسئله که هیچ پیامی برای دونالد ترامپ ندارد؛ می‌پذیرند آقای شینزو آبه به تهران بیاید، به این معنی است که برگ دیگری برای ایران وجود دارد. اینکه ایران خط ارتباطی‌اش را با سوئیس حفظ کرده و خط ارتباطی‌اش با فرانسه را فعال نگه داشته از نظر من به این معنی است که در آخر راه، حتما امکان گفت‌وگو وجود دارد. قطعا ایران از برگ‌های خود برای کسب امتیاز بیشتر از آمریکا استفاده خواهد کرد. هر چه جلوتر می‌رویم شرایط به ضرر آمریکایی‌هاست و به نفع ایرانی‌ها. به همین دلیل است که ایرانی‌ها در گفت‌وگو امساک کرده‌اند و دست‌شان را مفت دراز نکردند. ایران با استراتژی امساک‌ورزیدن در مذاکره، ‌بیشتر به اهدافش نزدیک می‌شود. ایران رویکرد درستی داشته و با دست پایین به مذاکره نرفته است.
اما پالس‌های متناقضی از واشنگتن فرستاده می‌شود. شاید در دونالد ترامپ علاقه‌مندی به مذاکره دیده شود اما اطرافیان او رویکردی افراطی درقبال ایران دارند و فشار زیادی به ایران وارد می‌کنند.
تمام آن فشارها بخشی از یک پازل عمومی بود. آمریکایی‌ها دو تیم طراحی کرده بودند، تیمی که ترامپ در راس آن بود و تلاش می‌کرد نقش پلیس خوب را بازی کند و بگوید که اهل مذاکره است. تیم کاخ سفید با هوشیاری، بعد از اینکه از برجام خارج شد، برای اینکه صحنه استراتژیک را از ایران بگیرد از کشور ناقض یک معاهده بین‌المللی آرام آرام به سمت کشوری که خواهان مذاکره است شیفت کرد. آمریکایی‌ها سعی کردند افکار عمومی را آماده و اینطور وانمود کنند که آنها خواهان جنگ نیستند. ما اگر در آن مقطع وارد گفت‌وگو با آمریکا می‌شدیم، ‌حتی یک ارزن هم نصیبمان نمی‌شد چون آنها با 12شرط آغاز کردند و در عین حال که می‌گفتند بدون شرط می‌خواهند مذاکره کنند، یک ایران تسلیم‌شده را برای گفت‌وگو می‌خواستند. نفوذ ما در فلسطین ، افغانستان و عراق می‌تواند در مذاکره به ما کمک کند؛ به شرطی که با یک فرمول منطقی و ملی نسبت به تامین منافع‌مان اقدام کنیم. هر چه جلوتر می‌رویم، ‌اصرار آمریکایی‌ها برای اینکه این فرایند به نتیجه برسد بیشتر خواهد شد. ایران هم توفان مشکلاتش را پشت سر گذاشته است.
نکته دیگر این است که در بلندمدت، آمریکایی‌ها به‌خاطر نگرانی‌هایی که در خاور دور دارند، چین را خطر نظامی و امنیتی خود در آینده تلقی می‌کنند. هرچه جلوتر می‌رویم، ‌محل منازعه به سمت شرق دور شیفت پیدا خواهد کرد و این گویای این حقیقت است که برای رسیدن به آن نقطه آمریکایی‌ها باید تلاش کنند برخی بحران‌های موجود در دیگر مناطق ازجمله بحران فلسطین را به نوعی مدیریت کنند.
آیا چرخش به سمت آسیا، فرصتی برای ایران ایجاد نمی‌کند تا یک مرحله جلوتر برود و در آینده بلندمدت جایگاهش را بیشتر از چیزی که هست تثبیت کند. و آیا برداشتن این گام، نیازمند این نیست که ایران روابطش را با کشورهای منطقه بهبود ببخشد؟
ایران می‌تواند از همین حالا، با تبیین یک راهبرد منطقه‌ای به جایگاهی که شایسته آن است برسد. بخشی از آن ایجاد شده. ایران به‌صورت محسوس یکی از قدرتمندترین کشورهای اثرگذار در این منطقه شده. ‌به‌نظر می‌رسد که گفت‌وگوها می‌تواند برای کاهش تنش میان ایران و امارات، ‌ایران و عربستان سعودی و ایران و مصر آغاز شود. تیم محمد بن سلمان علاقه‌مند به پیشبرد برخی اصلاحات است اما نهادهای مذهبی و خانوادگی و میراث ایلیاتی در برابر این تغییرات مقاومت می‌کند. لذا احتمال اینکه پروژه بن سلمان شکست بخورد بسیار محتمل است. با تضعیف موقعیت او، سنتی‌ها و محافظه‌کاران عربستان به‌صورت تاریخی علاقه‌مند نیستند که سطح تنش و منازعه با ایران را بالا نگه دارند. چراغ سبز امارات به ایران شاید عربستان را هم وادار کند که از مخالفت علنی و آشکار با ایران دست بکشد و بیش از پیش خود را به‌عنوان متحد استراتژیک اسرائیل علیه یک کشور مسلمان به تصویر نکشد. مجموعه اینها دورنمایی است که با توجه به‌دست بالاتر ایران در عراق، سوریه و افغانستان می‌تواند به ایران کمک کند که از موضع یک قدرت بالاتر و یک کشور حامی برادران مسلمان خود عمل کند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید