• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 29 بهمن 1396
کد مطلب : 7204
+
-

گفت‌وگو با هادی مرزبان به بهانه اجرای نمایش «بنگاه تئاترال»

هرگز از نمایش‌های ملی دور نشده‌ام

گفت وگو
هرگز از نمایش‌های ملی دور نشده‌ام

ندا طیبی:

چه بخواهیم و چه نخواهیم، نام هادی مرزبان با اکبر رادی گره خورده و او کارگردانی‌است که بیشترین نمایشنامه‌های رادی را روی صحنه برده است. مرزبان البته در کنار تمام نمایشنامه‌هایی که از رادی اجرا کرده، اوایل دهه80 نمایشنامه «خاطرات هنرپیشه نقش دوم» نوشته بهرام بیضایی را هم در تماشاخانه سنگلج روی صحنه برد تا به قول خودش یک بار هم گلی از بیضایی ببوید اما باز هم به سوی رادی بازگشت و اجرای نمایشنامه‌های او را از سر گرفت. مرزبان 3سال پیش نمایش «تانگوی تخم‌مرغ داغ» ـ اثر رادی ـ را با بازی علی نصیریان روی صحنه برد اما امسال سراغ نمایشنامه‌ای از نصیریان رفت که نتیجه آن اجرای نمایش بنگاه تئاترال در تماشاخانه سنگلج بود؛ نمایشی که به دلیل استقبال تماشاگران به‌مدت 60شب در این سالن روی صحنه بود و گروه اجرایی بر آن شدند که نمایش‌شان را بار دیگر در سالن شهرزاد روی صحنه ببرند. همزمان با اجرای دوباره این نمایش در سالن شهرزاد، گفت‌وگویی با مرزبان داشته‌ایم که می‌خوانید.

 با توجه به اینکه شما بیشتر، نمایشنامه‌های اکبر رادی را اجرا کرده‌اید، طبیعتا وقتی سراغ هر نویسنده دیگری بروید، نخستین پرسش این است که چه شد که متنی از نویسنده‌ای دیگر انتخاب کردید.

 البته هر کاری که ما انجام بدهیم، حتما پرسش‌برانگیز است اما بگذریم. وقتی نمایشنامه‌های زنده‌یاد رادی را روی صحنه می‌بردم ـ حتی همین نمایش آخری که کلی سروصدا کرد ـ بسیاری از استادان، به ‌کار و به ‌خود من لطف داشتند اما کسانی که 2تا کتاب خوانده‌اند و تیتر «استاد» و «دکتر» را برای خود به ‌کار می‌برند درحالی‌که دکتری ندارند، در دانشگاه‌ها داد سخن می‌دهند و در گوش دانشجویان می‌گویند که رادی دیگر مال این دوره نیست. حالا اگر همان آقایان قرار باشد 2دقیقه درباره درام ایرانی حرف بزنند، چیزی برای عرضه ندارند. به هر حال دلم از این افراد، پر بود؛ دوستانی که چیزی نمی‌دانند و خودشان فکر می‌کنند می‌دانند و دانشجویان جوان ما را گول می‌زنند. دوست دارم خطاب به این دوستان بگویم که ما در ایران همه‌‌چیز داریم و این‌قدر مقهور آن‌طرف نشوید! شما چهره‌ای مانند فردوسی را که هر صحنه شاهنامه‌اش یک درام و تئاتر است، فراموش کرده‌اید! متأسفانه چون برخی از دوستان مطالعه ندارند و بزرگان ما را نمی‌شناسند، این حرف‌ها را می‌زنند. حالا هم شنیده‌ام که دوباره عده‌ای می‌گویند مرزبان چرا سراغ این نمایشنامه رفته است؛ درحالی‌ که من 12ـ10نمایشنامه از آثار بزرگ رادی روی صحنه برده‌ام و حالا دیگر نمایشنامه تازه‌ای از رادی نیست که بخواهم آن را اجرا کنم. البته باز هم نمایشنامه خوب دیگری از رادی را اجرا خواهم کرد.

 شما در این سال‌ها همواره وفاداری خود را به نمایشنامه‌های ایرانی نشان داده‌اید و جز نمایشنامه‌های اکبر رادی، نمایشنامه خاطرات هنرپیشه نقش دوم، نوشته بهرام بیضایی را هم روی صحنه بردید؛ اما چه شد که این بار سراغ متنی از علی نصیریان رفتید؟

 علت انتخاب این نمایشنامه، این بود که از دوره نوجوانی و جوانی ـ چه آن هنگام که خارج از کشور درس می‌خواندم و چه زمانی که در داخل کشور فعالیت می‌کردم ـ همیشه خیلی علاقه‌مند و مشتاق بودم که یکی از نمایشنامه‌های سنتی خودمان را به صحنه ببرم؛ هرچند در تمام این سال‌ها هرگز از هویت، ملیت و تئاتر ایرانی و سنتی خودمان دور نشدم و همواره نمایش‌های سنتی خودمان را پیگیری می‌کردم. حدود 4ـ3سال پیش که باز هم درگیر چنین فکری بودم، تصمیم گرفتم یکی از نمایشنامه‌های آقای نصیریان را به صحنه ببرم؛ نمایشنامه‌ای که ایشان 45سال پیش نوشته‌اند.

 با توجه به فاصله زمانی بسیار زیادی که میان تاریخ نوشته‌شدن این نمایشنامه (حدود 45سال پیش) و زمانی که شما نمایشنامه را اجرا می‌کنید وجود دارد، برای این اجرا چقدر متن ایشان را تغییر دادید؟

در متن دست نبردم ولی آن را به‌روز کردم. مسائل اجتماعی این نمایشنامه مال همان زمانی‌است که نوشته شده و طبیعتا با مسائل اجتماعی زمان ما بسیار متفاوت است؛ به همین دلیل این مسائل را به زمان حال بازگرداندم؛ ضمن اینکه به هر حال هر کارگردانی مولف دوم اثر محسوب می‌شود و حق طبیعی اوست که در متن، تغییراتی ایجاد کند؛ من هم کارهایی برای نوکردن این نمایشنامه انجام دادم ولی انتخاب این متن به معنای این نیست که من، رادی و نمایشنامه‌های او را فراموش کرده‌ام. همیشه هم گفته‌ام که رادی، سلیقه من را در انتخاب متن، بالا برده و باعث شده که در انتخاب نمایشنامه دچار وسواس شوم.

 شما حدود 3سال پیش با آقای نصیریان همکاری داشتید و ایشان در نمایش تانگوی تخم‌مرغ داغ که در تالار وحدت اجرا کردید، بازی کردند. آن همکاری در انتخاب نمایشنامه ایشان تأثیرگذار نبود؟

خیر. اصلا ربطی به این همکاری نداشت. پرونده آن نمایش با همه سختی‌هایی که داشتیم، بسته شد و حالا دوباره این پرونده جدید با این همکاری تازه باز شده است. کسانی که کارهایم را دنبال کرده‌اند، فکر می‌کنند این کار نسبت به نمایش‌های قبلی‌ام از سطح چندان بالایی برخوردار نیست؛ درحالی‌که در پاسخ به آنان می‌گویم این نمایشنامه و این کار، هویت و شناسنامه ماست و همین موضوع، مرا به اجرای آن ترغیب کرد. جالب است که وقتی در دور اول، نمایش را در تماشاخانه سنگلج به صحنه بردیم، بسیاری از تماشاگران می‌گفتند اجرای چنین نمایشی، نیاز امروز جامعه ماست و همین سخنان و استقبال تماشاگران باعث اجرای دوباره آن شد. این نمایش در سنگلج به‌مدت 60شب روی صحنه رفت و رکورد فروش تئاتر در این تماشاخانه را در سال‌های قبل و بعد از انقلاب شکست و به گفته مدیران، این نمایش، تماشاخانه سنگلج را به دوران شکوه و افتخار خود بازگرداند.

 همین استقبال سبب شد که نمایش را دوباره در سالن شهرزاد اجرا کنید؟

بله. تصمیم گرفتیم نمایش را در سالن شهرزاد روی صحنه بیاوریم؛ چون نمی‌شد اجرای آن را در سنگلج ادامه داد؛ زیرا گروه‌های دیگری در نوبت اجرا در این سالن بودند و اجرای نمایش ما چند بار هم تمدید شده بود و مترصد بودم که آن را در سالن مناسب دیگری روی صحنه بیاورم.

 اما چه شد که آقای نصیریان خودشان در این نمایش بازی نکردند؟ البته یادم هست که برای اجرای نمایش تانگوی تخم‌مرغ داغ، مشکلاتی برای شما و ایشان پیش آمد و ناچار شدید به دادگاه مراجعه کنید.

 وقتی نمایشنامه را از آقای نصیریان گرفتم، ایشان بسیار کمک و همراهی کردند و حتی آهنگ‌های نمایش را برایم خواندند اما چون همان زمان مشغول تمرین در نمایشی دیگر بودند، گفتند که اصلا توان بازی در چنین نمایشی را ندارم و برایم خیلی سخت است و همان مشکلات تانگو را مثال زدند که به خاطر دوری راه و ترافیک، هر روز ساعت‌ها در راه بودند تا به تالار وحدت برسند. ایشان 45سال پیش در اجرای این نمایشنامه، خودشان نقش سیاه را بازی کرده بودند. من حتی به ایشان پیشنهاد کردم که نقشی دیگر را ـ جز نقش سیاه که قبلا در آن بازی کرده بودند ـ بگیرند اما ایشان خنده شیرینی کردند؛ از همان خنده‌های شیرین همیشگی‌شان و گفتند اگر بخواهم در این نمایش بازی کنم که همان نقش سیاه را بازی خواهم کرد ولی به هر حال نشد که در این نمایش بازی کنند.

 چرا ایرج راد در اجرای دوباره این نمایش، همراه شما نیست؟

 ایشان نقش پهلوان ما را بازی می‌کرد و در بیشتر نمایش‌های من حضور داشته است. برای این نمایش هم از اول گفتم قصد دارم بعد از اجرا در سنگلج، اجرای نمایش را در سالن دیگری ادامه دهم و ایشان هم خیلی استقبال کرد ولی وقتی قضیه جدی شد، گفت که تصمیم دارد نمایشنامه‌ای از زنده‌یاد جعفر والی را در سالروز تولد او اجرا کند؛ نمایشنامه «توی گوش سالم‌ام زمزمه کن» که قبلا قرار بود آقای والی خودش آن را کار کند و متأسفانه بعد از درگذشت او دوستان تصمیم گرفتند این نمایش را در سالروز تولد آقای والی اجرا کنند که ظاهرا آن اجرا هم منتفی شد و در هر حال در اجرای دوباره ما مجید مظفری جایگزین ایرج راد شد و خیلی هم خوب با ما همراهی و همکاری کرد.

 در این سال‌ها هیچ‌وقت وسوسه نشده‌اید نمایشنامه‌ای خارجی را روی صحنه ببرید؟ مثلا متنی از چخوف را؟ چخوف را مثال زدم چون ما همیشه می‌گوییم اکبر رادی، چخوف ایران است.

بعید نیست. در رپرتوار آثار خودم برای سال آینده چنین تصمیمی دارم. البته قصد دارم اوایل سال آینده نمایش «دکتر نون» را اجرا کنم که متن آن را بازنویسی کرده‌ام و کارهایش را هم انجام داده‌ام.

 فکر نمی‌کنید ممکن است این نمایشنامه باز هم دچار ممیزی و محدودیت شود؛ چون قبلا هم صحبت اجرای آن شد اما نمایشنامه، مجوز نگرفت؟

 خیر. این نمایشنامه از نظر اجرایی کار تازه‌ای‌است و متن آن بسیار متفاوت است. اگر برای برخی از دوستان برای اجرای نمایشنامه مشکلاتی پیش آمد، به‌دلیل نوع نگاهشان است اما نگاه من به این متن، متفاوت است. من بیشتر بر مردی و مردانگی و نیز وجوه عاشقانه این کار تمرکز کرده‌ام. این نمایشنامه به وسیله کارگردان شکل می‌گیرد؛ خود متن، خیلی تعیین‌کننده نیست. به هر حـال 3ـ2سال روی این نمایشنامه فکر و کار کرده‌ام و امیدوارم مشکلاتی برای اجرای آن نباشد. مثل همیشه تأکیدم بر این است که تا حد امکان نمایشنامه ایرانی اجرا کنم اما در آینده ممکن است نمایشنامه‌ای خارجی هم به صحنه بیاورم و مسلما به‌زودی کاری از چخوف خواهم داشت و کار دیگری هم از سارتر به صحنه می‌برم.

 به‌عنوان آخرین پرسش، این‌روزها در گوشه‌گوشه تهران سالن‌های خصوصی تئاتر راه‌اندازی شده‌اند و نمایش‌های موفق می‌توانند در این سالن‌ها اجرای خود را ادامه دهند اما با اینکه راه‌اندازی این سالن‌ها رؤیای بزرگ تئاتری‌ها بود، ظاهرا هر کدام مشکلات خاص خود را هم دارند. از اجرا در سالن شهرزاد بگویید.

تا امروز که مسئولان شهرزاد با من همراهی و همکاری بسیار خوبی داشته‌اند و همه خواسته‌هایم برآورده شده است. همه برخوردهایشان خوب و احترام‌آمیز بوده است و برای قرارداد و مسائل فنی و تکنیکی کار دچار هیچ مشکلی نشده‌ایم.

این خبر را به اشتراک بگذارید