زن در آینه مطبوعات
سخنرانی «الهه کولایی» در نشست «جایگاه زنان در مطبوعات ایران»
پرنیان علیبخشی | خراسان رضوی- خبرنگار
زنان روزنامهنگار کشور ما میتوانستند و میتوانند نقش بسزایی در روشنگری تاریخ زنان ایرانی داشته باشند. اگر تاکنون نقش و جایگاه زنان ایرانی آنچنان که باید در جامعه تبیین نشده است، تا حد زیادی مسئولیت آن برعهده زنان روزنامهنگار ماست. زنان روزنامهنگار در ایران هرچند تعدادشان اندک و ورودشان به عرصه اجتماعی بسیار دیرهنگام بود، اما میتوانند به سرعت این خلأ را پر کرده و با تلاش مجدانه خود زمینه را برای ایفای بهتر نقش اجتماعی خویش فراهم آورند. آنچه در این راستا باید مورد توجه قرار گیرد، این است که آنان نباید پا را از حدود اعتدال و عقلانیت سازنده فراتر بگذارند، تلاش و توان خود و نیز امکانات حاصل شده را به بیراهه بکشند و در انتقامجویی، تلافیطلبی و نیز افراطیگری «زنسالاری» یا فمینیستی وارد شوند.
ریشه مطالبات اجتماعی و سیاسی زنان در ایران به صورت جدی به مشروطه برمی گردد. در این بیش از یک سده شاید بتوان گفت مطبوعات و رسانه ها، مهم ترین سنگر و در عین حال دموکراتیک ترین روش برای بیان مطالبات زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه بودهاند. «دانش» نخستین مجله اختصاصی زنان در ایران بود که از ۱۰رمضان ۱۳۲۸هجری قمری تا ۲۷ رجب ۱۳۲۹هجری قمری در تهران انتشار یافت و سرآغاز رشته ای بود که تا امروز ادامه دارد. نیاز زنان به بیان خواسته هایشان، آنان را بر آن داشت تا نشریاتی با محوریت این قشر منتشر کنند و از این طریق در مسیر آموزش، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی گام بردارند.
ولی به گفته «الهه کولایی» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران غیر از نشریاتی که زنان راه اندازی کرده اند، سهم آنان در مطبوعات بسیار کم بوده است. وی این مورد را مرتبط با این جمله دانست که هرجا قدرت هست، زنان نیستند. کولایی در نشست «جایگاه زنان در مطبوعات ایران»، که به همت بنیاد امید ایرانیان خراسان رضوی در موسسه کرانه مشهد برگزار شد ابعاد و موانع حضور زنان در عرصه مطبوعات ایران تشریح کرد.
توزیع قدرت میان مردان
از زمانی که تکاپوی ایرانیان برای دستیابی به حقوقشان آغاز شد، یعنی از صدر انقلاب مشروطه، زنان هم با وجود محدودیت هایی که با آن مواجه بودند وارد عرصه های اجتماعی شدند. این تلاش ها را از طریق انتشار خبرهایی درباره فعالیت های زنان از دوره مشروطه تا امروز شاهد هستیم؛ تلاش هایی که پیشگامان این عرصه انجام می دهند از یک سو برای این است که به بیان مطالبات زنان بپردازند و از سوی دیگر به ارتقای آگاهیهای زنان از حقوقشان کمک کنند.
دکتر کولایی معتقد است؛ در انقلاب مشروطه زنان در فعالیت های اجتماعی و سیاسی شرکت و از طریق مطبوعات سعی می کنند به جنبش کمک کنند، اما پس از تصویب قانون اساسی مشروطه، زنان در کنار صِغار و مهجوران قرار می گیرند و برخلاف انتظاری که داشتند به عنوان صاحبان حق رأی نمی توانند وارد پارلمان شوند. این اتفاق خاص ما نیست و مانند آن را در انقلاب فرانسه و بسیاری از انقلاب های اروپایی می بینید. این نماینده مجلس ششم اظهار میکند: زمانی که در عصر جهانی شدن از مطبوعات و رسانه صحبت میکنیم، سهم زنان، نقش و تاثیرپذیری آنان در همه جوامع از جمله جوامع اسلامی و کشور ما بسیار اهمیت پیدا میکند.
برای حاکم شدن مردم به سرنوشت خود یعنی برای گرفتن حقوق و آزادیهای اسلامی در کشور، زنان نیز تلاشهای خود را کردهاند و ما این تلاشها را از طریق چاپ و انتشار فعالیتهای زنان مشروطه، پسامشروطه و پهلوی اول و دوم شاهد هستیم. استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران میگوید: زنان ایرانی از هر فضایی که ایجاد میشود هر چند محدود، تلاش میکنند به بیان خواستهها و مطالبات خود از طریق انتشار مطبوعاتی همچون «شکوفه» و «دانش» بپردازند. تلاش پیشگامان این عرصه همچون خانم دولتآبادی برای این است که مطالبات زنان را بیان و به افزایش آگاهی زنان از حقوق خود کمک کند.
حمایتهای قانونی از مطبوعات
در کدام جامعه، مطبوعات می تواند به صورت آزاد فعالیت کند و زنان هم بتوانند از طریق آن به بیان مطالبات و خواسته های خود بپردازند؟ مطبوعات باید از حفاظتها و حمایتهای قانونی برخوردار باشد و بتواند با شفافیت واقعیتهای جامعه را بیان و دردها را منعکس کند. کولایی در اینباره اظهار میکند: در جوامع کمتر توسعهیافته با سنت عقب مانده و پاک کردن صورت مساله روبهرو هستیم. یعنی در بسیاری مواقع شاهدیم که بستن مطبوعات و سانسور به اشکال مختلف امکان انتقال تصویری از واقعیتهای جامعه را از بین می برد.
در این میان زنان از آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند که در طرح مطالبات خودشان با دشواری ها و موانع جدی روبهرو هستند.این استاد دانشگاه بیان میکند: بسته شدن و توقیف روزنامه ها نشاندهنده نبود تحمل لازم در برابر طرح واقعیت هایی است که خیلی از اوقات چندان خوشایند نیستند؛ واقعیتهایی که در جامعه وجود دارد و باید از روشهای علمی و استدلالی و مطالعات دقیق به آنها پرداخت.
توزیع ناعادلانه قدرت در جامعه
کولایی میافزاید: حضور زنان در مطبوعات نیز ارتباط مستقیمی با فضای سیاسی و شرایط کنش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دارد. دوستانی که در مطبوعات کار می کنند می دانند که سهم و نقش زنان در راهبری روزنامه ها، قدرت در دنیا تصمیم گیری در شوراهای سردبیری و شوراهای نویسندگان خیلی کم است. مگر اینکه مجله زنانه باشد. یعنی هر جایی که قدرت هست، زنان نیستند. چرا؟ به دلیل اینکه قدرت همیشه متمرکز و مردانه توزیع شده است. عضو شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاحطلب اظهار میکند: پس از گذشت 40 سال می بینید که هیچگاه سهم زنان در مجلس کشور ما بالای 5 درصد نبوده است.
مطبوعات هم از این توزیع قدرت برکنار نیستند. وقتی به ساختار قدرت در خانواده برمیگردیم نیز همین را می بینیم. ساختار قانون پوسته ای است که بر روابط اجتماعی پوشانده می شود و اگر این ساختار نتواند متناسب با این روابط تغییر کند با نبود تعادل که امروز هم وجود دارد، روبهرو می شویم. مردم جامعه ما وقتی وارد نظام های دیگر می شوند رفتارهایشان به شکل دیگری درمی آید. چرا فرزندان ما که به کشورهای دیگر می روند زندگی های پایداری دارند؟ این موارد باید ما را متوجه نارسایی های درونی کند.
نقش فضای مجازی در مطالبات زنان
الهه کولایی با اشاره به فضای مجازی و نقش زنان در این فضا بیان میکند: این فضا مکانی برای مطالبات و خواستههای زنان است. اینجا هم با گرایشهای سیاسی شدیدی روبهرو هستیم. این گرایشها با وجود آسیبهایی که دارند به آگاهیبخشی افراد نیز کمک شایانی میکنند. دولت های کارآمد دولتهایی هستند که تقاضاها و واقعیت ها را ببینند و به آنها پاسخ دهند. نماینده مجلس ششم با اشاره به نقش مهم مطبوعات اظهار میکند: مطبوعات برای بیان مطالبات مردم و گسترش آگاهیهای اجتماعی، ایفای وظیفه آموزش و ارتقای فرهنگ در جامعه، آشنا کردن مردم با حقوق خود و دیگران و آگاهی مردم از تحولاتی که امروز جهان را به سرعت در برمیگیرد بهترین اهرم هستند.
وی تصریح میکند: مروری بر تاریخ 100 سال اخیر کشور برای به دست آوردن دموکراسی نشان میدهد که هرجا زنان فضای مناسبی برای ایفای نقشهای اجتماعی یافتند، وارد صحنه شدند. آنان جدا از ایفای نقش مادرانه و زنانه خود، در جامعه هم حس مادرانه را ترویج کردند. به همین دلیل است که می گویند حضور زنان در حیات اجتماعی کشورها به سیاست قدرت کمک نمیکند، بلکه به سیاست رفاه یاری میرساند، چون زنان با همان نگاه مادرانه به فکر بهبود شرایط عمومی جامعهاند و کمتر به دنبال منازعات برای قدرت هستند.