لیلا شریف
آذرماه 8سال پیش، یک خبر فوری رسانههای داخلی و خارجی را دربر گرفت. آن روزها با اینکه هنوز پیامرسانها قد علم نکردهبودند، یک خبری از سفارت انگلیس مثل بمب ترکید و توجه همه را بهخود جلب کرد. خبر این بود: سفارت انگلیس در ایران مورد هجوم قرار گرفت.
حمله به سفارت انگلیس و بالا رفتن از دیوار سفارتخانه از خود چنان ردی در تاریخ سیاست خارجی ایران به جای گذاشت که هنوز بعد از گذشت 8سال ناگفتههای بسیاری از آن باقیاست. برای یافتن پاسخهای سؤالهایمان سراغ چهرههایی رفتهایم که در آن زمان مسئولیتی برعهده داشتند. برخی ترجیح دادند که ناگفتههایشان را همچون یک جعبهسیاه سربسته نگهدارند تا حاشیه جدیدی ایجاد نشود.رامین مهمانپرست - سخنگوی وزارت امورخارجه در آن بازه زمانی- هم با گفتن «نمیتوانم بگویم» و «اطلاعی ندارم» تلاش کرد با زیرکی یک دیپلمات از کنار سؤالات طرح شده عبور کند.
روایت مردان دیپلمات از اقدامی غیردیپلماتیک
مردان وزارت خارجه شوکه شدهبودند، این حس را میتوان در روایتهایشان از آن روز به خوبی فهمید. کسی فکرش را نمیکرد تجمعی که - با حضور افرادی که خود را دانشجو معرفی کرده بودند- از صبح مقابل سفارت انگلیس در خیابان فردوسی شروع شده بود، حوالی ظهر به یک درگیری تمامعیار در داخل سفارت تبدیل شود.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وقت وزارت امورخارجه، آن روز برای سخنرانی راهی دانشگاه شهیدبهشتی شده بود و آنطور که خودش به خبرنگار همشهری توضیح میدهد؛ «پس از اتفاقات سال88 بعضی از سفارتخانههای خارجی متهم به دخالت در بحث انتخابات شدند. عدهای از مردم نسبت به دخالتهای آمریکا و انگلیس به شکل مستقیم و غیرمستقیم معترض بودند. سفارت انگلیس هم یکی از مکانهایی بود که مورد اعتراض قشری از مردم بهخصوص عدهای از جوانان که اعتراضشان تند بود، قرار گرفت. آن روز سالگرد ترور شهید شهریاری بود و چون آقای صالحی وزیر خارجه وقت، در ایران نبودند، قرار شد در مراسمی که در دانشگاه شهید بهشتی برگزار میشود، شرکت کنم. در مسیر متوجه شدم مقابل سفارت انگلیس تعدادی از جوانها تجمع کردهاند، به همین دلیل مجبور شدیم تا مسیرمان را تغییر بدهیم. حین برگزاری مراسم شهید شهریاری از سوی خبرنگارهای حاضر در مراسم مطلع شدم که تعدادی از این افراد برای اعتراض وارد سفارت انگلیس شدهاند.»
تشکیل جلسه اضطراری شورای معاونین وزارت امورخارجه برای صدور بیانیه و شفاف کردن جایگاه رسمی ایران در مورد این واقعه، نخستین اقدامی بود که از سوی وزارت خارجه پیگیری شد. مهمانپرست که آن لحظات پراضطراب را توصیف میکند، میگوید:«پس از شنیدن این خبر به سرعت دانشگاه را ترک کردم، به وزارتخارجه برگشتم و جلسه اضطراری شورای معاونین را تشکیل دادیم. در آن جلسه تصمیم گرفته شد تا نسبت به اقدامی که از سوی برخی افراد صورت گرفته تذکر داده شود و با آنها برخورد شود. به این ترتیب بیانیهای از جانب وزارت امورخارجه منتشر شد. در آن بیانیه ضمن محکوم کردن دخالتهای کشور انگلیس، رفتار عدهای از جوانان که وارد سفارتخانه شده بودند از جانب وزارت امورخارجه غیرقابلقبول اعلام شد و مسئولان کشور هم پرونده این داستان را در دست پیگیری قرار دادند».
ماهیت حامیان این اتفاق، دلیل آزادی بدون هزینه حملهکنندگان به سفارت و همچنین صحبتهای چندسال پیش احمدینژاد که مدعی شد، این اتفاق با هدف تخریب دولت او صورت گرفته بود، موضوعاتی بودند که مهمانپرست ترجیح داد به شیوه روزگار حضورش در قامت سخنگوی وزارت امورخارجه به آن پاسخ دهد و با گفتن جمله«من در جریان جزئیات نبودم.» از پاسخ طفره برود؛«اینکه چرا محکوم نشدند وظیفه نهادهای انتظامی و امنیتی است و قوهقضاییه باید برخورد میکرد. من در جریان جزئیات نیستم چون به حیطه کار وزارت خارجه مرتبط نبود.»
علیاکبر صالحی، وزیر وقت وزارتامورخارجه نیز در آن روز برای موضوع مرتبط با سفارتخانههای کشورهای عربی در سوریه به جده سفر کرده بود. او به اجلاس سازمان همکاری اسلامی رفت تا از سوریه در برابر اعتراض کشورهایی که سفارتخانههایشان در سوریه مورد حمله قرار گرفته بود دفاع کند، غافل از اینکه باید در مدتی کوتاه پاسخگوی دلایل حمله به سفارت انگلیس در ایران باشد.
او در مورد نحوه اطلاعش از تسخیر سفارت به ایرنا گفته بود: «در آن جلسه یکدفعه بهصورت تلفنی به من اطلاع دادند که چرا نشستهای؟ سفارت انگلیس در تهران را گرفتهاند. همان جا بهصورت تلفنی با ویلیام هیگ صحبت کردم و تلاش کردم قضیه را جمع کنم».
حمله به سفارت چنان باری بر دوش صالحی گذاشت که بعد از گذشت چند سال وقتی صحبت به آذر 90میرسد، در جملات صالحی رنگ گلهمندی هویداست؛«متأسفانه برخی رسانهها به جای حمایت از وزارت امورخارجه مقالاتی نوشتند که برخی از این مقالات را بهعنوان نمونه نگه داشتهام. نوشته بودند: ما باید قبل از سفارت انگلیس، وزارت امور خارجه را اشغال میکردیم.»
روایت حملهکنندگان به سفارت
حملهکنندگان به سفارت روایتهای خاص خودشان را دارند؛ از حمیدرسایی که با حضور در میان معترضان دست به سخنرانی زد و مسئولیت امام جماعت را برعهده گرفت تا دانشجویانی که از دیوار سفارت بالا رفتند. رسایی یک سال پس از ماجرا حمله به سفارت، درگیر شدن جوانان با احساساتشان را دلیل شکل گرفتن داستان حمله به سفارت دانسته و گفته بود:« قرار بود جلوی سفارت تجمعی اعتراضی داشته باشیم اما با توجه به رفتارهای ناشایست روباه پیر که مدتهاست تداوم پیدا کرده، جوانان نتوانستند احساسات خود را کنترل کنند و وارد ساختمان سفارت شدند». از طرف دیگر محمدمهدی تهرانی مسئول وقت بسیج دانشگاه تربیت مدرس -یکی از چهرههای حاضر در حمله به سفارت- در گفتوگویی بعد از اشغال سفارت، تقصیر را گردن نیروی انتظامی انداخت تا اینگونه از بار مسئولیت شانه خالی کند؛ «واقعیت این است مجموع فضای آن روز جلوی در سفارت با توجه به برخوردهای قبلی نیروی انتظامی جلوی در سفارتها برای ما این تلقی را ایجاد کرده بود که قصه هماهنگ شده است و ما اساساً انتظار اینکه شورایعالی امنیت ملی مسئله تسخیر را نپذیرفته باشد، نداشتیم». بعد از گذر زمان، برخورد با نقشآفرینان حمله به سفارت به بازداشت کوتاهمدت چند تن از این افراد ختم شد و درهای سفارتخانه نیز در روزگار وزارت محمدجواد ظریف در سال94 دوباره گشوده شد تا پرونده حمله به سفارت انگلیس با وجود تبعات منفی بینالمللی بسته شود.
سرنوشت پرونده حملهکنندگان به سفارت انگلیس چه شد؟
ناگفتههای سخنگو از حمله به سفارت انگلیس
در همینه زمینه :