عوامگرایان در کمین انتخابات!
جعفر گلابی/ روزنامهنگار
گویا پشت تحولات و تغییرات جهانی خبرهایی هست. سادهسازی امور و تندیهای بیمبنا و جذب مخاطبان با هر روش ممکن و سرعت در عمل و حذف استخواندارها و جذب سطحینگران و انباشت معضلات برای آیندگان و بیتوجهی به محیطزیست و مچاله کردن نظم و مضحکه اخلاق و بیپروایی در سخن، در یک کلام عوامگرایی هرجا که میتواند، سربرمیآورد. در طول تاریخ اکثر جوامع با چنین پدیدهای کموبیش روبهرو شدهاند؛ کما اینکه اکنون آمریکا دست به گریبان این معضل شده است و عقلای این جامعه احساس میکنند که بنیانهای ارزشی اجتماعشان هماکنون از درون کاخ سفید در حال تخریب است و گویا احتمالا انگلیس هم در آستانه درگیر شدن با همین پدیده باشد. اما در کشور خودمان جریانی از سال88 تاکنون همچنان خط اصلی خود را در نفی همه خطوط موجود و معتقد به نظام تعریف کرده است. این جریان به واسطه قلت سوابق و ضعف مفرط در مبانی نظری و رفتار تکمحوری که دارد، قادر نیست در جناحهای موجود کشور جایگاهی برای خود دست و پا کرده یا خط سومی با پایههای نظری تأسیس کند؛ لذا بر نفی هر دو جناح موجود، سرمایه گذاشته است و میخواهد از انبان ضعفها و خطاهای آنان سد جوع کند. اینان هر چیزی را که احیانا رأی و نظر عوام را جلب کند خواهان میشوند و روی فکر نکردن مردم و دم را غنیمت شمردن، سرمایهگذاری میکنند؛ مثلا درحالیکه دولت در پرداخت همین یارانه 45هزار تومانی با مشکل مواجه است و یارانه مستقیم از نظر اقتصاددانان منطق کارشناسانهای نداشته است، آنان روی یارانه یک میلیون تومانی تأکید میکنند! در بحث مذاکره با آمریکا هم گویی احساس شده است که بخشی از افکار عمومی طالب آن است؛ لذا باز هم بدون ارائه هیچ دلیل نخبهپسندی ناگهان از ضرورت مذاکره با ترامپ سخن بهمیان میآورند و از چنین کیکی سهم خویش را میجویند! جریانی که با ندانمکاریها و دستودلبازی با بیتالمال، رانتخواری و اختلاس در زمانش اوج گرفت و شاید به درد بیدرمانی تبدیل شد حالا علم مبارزه با سوءاستفادههای مالی را بلند کرده است!
اما مشکل اصلی، وجود چنین نظراتی در جامعه نیست؛ مشکل آنجاست که فرد و جریانی در اثر مناسبات غلط رشد کنند و در بدترین شرایط، ساز خویش را بنوازند و از مخدوش ساختن فرایند سیاسی برای خویش نمدی ببافند! چنین جریانهایی درصورت برخورد شدن مهم جلوه میکنند و درصورت بیاعتنایی سراغ حساسترین مسائل میروند و هوادار جذب میکنند. در انتخابات پیشرو کاملا طبیعی است که همه توان پوپولیستها برای حضور در مجلس متمرکز شود تا از طریق رسمیت یافتن در ساختار قدرت علاوه بر آماده شدن برای انتخابات ریاستجمهوری تریبون مجلس تبدیل به تنور داغ افزایش انتظارات و مطالبههای عمومی شود و ایشان خود را قهرمان بیان سرخوردگیهای بخشی از جامعه کنند. با رد صلاحیت که ابزار کارآمدی برای مبارزه ریشهای با عوامگرایی نیست چهبسا عدهای از مردم ترغیب به قهر با صندوقهای رأی شوند و با تجویز شرکت ایشان چهبسا معضلی بر معضلات مملکت افزوده شود. شاید برخی نگران نقشآفرینی عوامگرایی از هر نوعش نباشند ولی تجربه نشان داده است که چون این غول از بطری شیشهای بیرون جهد معرکه میآفریند و در آسیبرسانی تر و خشک نمیشناسد. کسی که در نان شبش مانده است از شنیدن یارانه یک میلیون تومانی رؤیای روزهای خوش رفاه را میبیند و محرومانی که تحریمها را مانع امداد شایسته دولت بهخود میبینند و بیکاری امانشان را ربوده است، بعید نیست که تصور کنند مذاکره با آمریکا همه مشکلات را برطرف خواهد کرد و عوامگرایان از این برداشتها لذت میبرند و در سادهسازی امور استادند! البته اغوای عوام اختصاص به یک گروه ندارد و ممکن است هرکس خصوصا آنان که فقط از پی راندن مرکب خویشند و آینده مردم و کشور در اولویت اهدافشان نیست به این انحراف دچار شوند و هر بار با شعارهای فاقد پشتوانه علمی و نظری راههای اساسی و علمی و تجربه شده تمشیت امور را در پیش نگیرند. اگر روزی عوامگرایی به نفع گروهی و جناحی مؤثر افتد به سرعت تیغ بر میگرداند و بهسوی تیزکنندگان روان میشود؛ لذا همه دلسوزان و آگاهان در کسادی این دکان کوشش میکنند.