فردا انتخابات شورایاریها در 352محله تهران برگزار میشود
روز انتخاب یاران شهر
دیدگاه 16فعال فرهنگی، اجتماعی و شهری در مورد انتخابات شورایاریها
فردا تهران عرصه بزرگترین دمکراسی سال میشود. مردم قرار است در محلههای خود، نمایندگانی برای پیشبرد امور شهری انتخاب کنند. این نمایندگان اگرچه در مرزهای یک محله برگزیده میشوند، اما یارانی برای اداره بهتر شهر هستند و کمک آنها به مدیران شهری، طی سالهای اخیر غیرقابل چشمپوشی بوده و هست. در گزارش پیشرو سراغی از چهرههای مختلف شهری در بخشهای مختلف گرفتیم و ایده آنها برای مشارکت شهروندان را جویا شدیم.
من در نخستین دوره تشکیل شورایاریها عضو شورایاری یکی از محلههای قیطریه بودم و از نقاط ضعف آن باخبر شدم. برای شورایاری در محلهها به شخصیتهای اجتماعی نیاز داریم نه مهندسان ساختوساز. از طرف دیگر باید وقت کافی برای فعالیت در شورایاری داشته باشند. اگر حرفهای دارند که تمام وقت آنها را میگیرد، نمیتوانند در جلسات شورایاریها شرکت کنند. اگر متخصص نباشند، نمیتوانند تأثیر بگذارند و مانند انجمنهای علمی پزشکی میشوند که از طرف وزارت بهداشت و درمان تشکیل شده است اما از همان وزارتخانه هم نمیتواند اعتبار بگیرد. از طرف دیگر اگر شورایاریها اختیارات لازم را نداشته باشند، بازخواست هم نمیشوند و در نتیجه مسئولیتی هم ندارند.
من مدتهاست که وقت نکردهام شهر را ببینم و آنقدر درگیر مشغلههای زندگی هستم که فرصت برای دیدن معضلات محله برایم بسیار کم شده است. از طرفی ما در یک گروه تئاتری نمیتوانیم برای چند نفر محدود تصمیم جامعی بگیریم، چطور میخواهیم برای شهرمان یک تصمیم جامع بگیریم. البته مشارکت مردم در انتخابات نمایندههای محلهشان میتواند در تصمیمات شهری تأثیرگذار باشد. به شرطی که نظرات مردم، خواستهها و نیازهایشان به مرحله اجرا برسد و در حد حرف یا شعار باقی نماند. شواهد نشان میدهد که شورایاریها و نمایندگان مردم چندان در دورههای قبلی موفق عمل نکردند. همین باعث کاهش اعتماد عمومی در سطح شهر شده است. با اینحال در دوره جدید انتخابات شورایاریها با مشارکت بیشتر مردم امید است که شاهد اتفاقات بهتری باشیم.
شورایاران حتما میتوانند مؤثر باشند. هرچقدر ما ابزاری فراهم کنیم که مردم مشارکت بیشتری در فرایند تصمیمگیری داشته باشند، هزینههای اجتماعی کاهش مییابد و سرمایه اجتماعی رشد میکند و ما اگر بتوانیم در شورایاریها آدمهای متخصص و علاقهمند به محلات را وارد کنیم، بعدا در شورای شهر هم میتوانیم از همین تجربه استفاده کنیم. الان بهعنوان مثال، مشکلی که در بعضی محلهها وجود دارد، این است که شهرداری میخواهد یک خیابان را تبدیل به پیادهراه کند اما کسبه و اهالی این خیابان اعتراض میکنند درحالیکه پیادهراهشدن به معنی مصرف کمتر سوخت و کمترکردن آلودگی است. اگر در محلهها شورایاریهای مؤثر داشته باشیم، میتوانند این استهلاک را کاهش دهند و بهتدریج همان ساکنان ساختمان متوجه میشوند که بعد از ایجاد پیادهراه شرایط بهتر هم شده است. من امیدوارم آدمهایی که در محلههای مختلف زندگی میکنند هم خودشان را در معرض این قضاوت و انتخاب قرار بدهند.
وقتی که انتخابات شکل شورایی دارد، مطمئنا در اداره شهر خیلی تأثیرگذار خواهد بود. برای اینکه نیازها، انتقادها، بررسیها و... چندبعُدی میشود؛ یعنی به جای اینکه یک فکر تصمیمگیرنده در امور شهر باشد، چندین فکر در مورد شهر تصمیم میگیرند و میتوانند معضلات شهر را بررسی کنند. حالا اگر استقبال از انتخابات شورایاریهای محله خوب باشد و شرکتکنندهها بیشتر باشند، خیلی در روند اداره شهر مؤثر است. بهطور کلی من فکر میکنم مردم مسئله شورا را خیلی جدی نگیرند و موضوع انتخابات را جدی بگیرند. همین باعث میشود که بتوانند در تصمیمگیریها برای سرنوشت شهرشان گامهای موثرتر بردارند.
انتخابات شورایاریهای محله جنبه قانونی دارد و توسط وزارت کشور برگزار میشود. ما هنوز در اداره شهر توسط شورای شهر دچار مشکلات بسیاری هستیم و خودِ اعضای شورای شهر باید خیلی زحمت بکشند تا بتوانند اعتماد شهروندان را جلب کنند. در این صورت زمینه پذیرش شورایاریها بیشتر فراهم میشود. من بهعنوان یک ناظر دور وقتی از بیرون به این موضوع نگاه میکنم، بهنظرم شورایاریها یک جور سکوی پرتاب به سمت موقعیتهای سیاسی مهمتر است یا اینکه پلی است برای شناخته شدن افراد و اینکه بتوانند از این موقعیت استفاده کنند. . امیدوار هستم امور مردم بهدست مردم اداره شود که مطلوب است. در عین حال، امیدوارم جایگاه قانونی برای شورایاریها درنظر گرفته شود.
حدود نیمی از جامعه را زنان تشکیل میدهند اما تنها 12درصد شورایاران تهرانی در دوره پیش از جامعه زنان بودند و تحقق عدالت اجتماعی نیازمند این است که شهروندان تهرانی با مشارکت گسترده خود در انتخابات شورایاریها، زنان توانمند را راهی شورایاریهای محله کنند. حضور گسترده زنان و جوانان در روز جمعه و در پای صندوقهای الکترونیکی رأی و انتخاب افراد شایسته بهخصوص از بین زنان و جوانان میتواند نویدبخش آینده درخشان در توسعه محلات شهر تهران باشد. شهرداری تهران نیز با تدوین سند برنامه توسعه محلات این نوید را به شورایاریها میدهد که از مشارکت آنان و تمامی ذینفعان برای توسعه محلات بهره ببرد.
شورایاران نمایندگان محلات برای مشاوره با اعضای شورای اسلامی شهر هستند. درواقع شورایار باید یار اعضای شورای شهر و یاریگر مدیریت شهری باشد. همچنین آنها باید در مباحث مختلف حوزههای خودشان که متشکل از مباحث اجتماعی، فرهنگی، محیطزیست، ورزشی، جوانان، تفریحات و... است از انجمنهای مردمنهاد محله خود حمایت کنند و به نوعی امدادگر محله باشند.
حال همزمان با برگزاری انتخابات پنجمین دوره، شورایعالی استانها برای اینکه شورایاریها وجهه قانونی بهمعنای مصوبه مجلس داشته باشد، به دولت پیشنهادی را ارائه داده تا در قالب لایحهای به مجلس شورای اسلامی ارسال شود.
تا آنجا که من خبر دارم، مشارکت خوب نبوده است؛ چون در شورایاریها مردم خالص هستند و داوطلبانه میآیند تا به مردم محله خود خدمت کنند. بهنظر من، نباید شورایاری سیاسی شود و این موضوع به درد نمیخورد. اینکه بخواهیم برای حزب خود در محلهها جایگاهی داشته باشیم، مناسب نیست. خوشبختانه شورایاری تا حالا سیاسی نشده و هیچ حرکت سیاسی هم از آن دیده نشده است. درواقع ابزار سیاسی هم نیست. امیدوار هستیم که این رویکرد حفظ شود تا به اعتماد مردم خدشهای وارد نشود.
قرار است روز جمعه ما این انتخابات را در محلههای شهر تهران شاهد باشیم. حضور مردم در محلهها، شرکت در انتخابات و انتخاب نیروهای خوشنام، کارآمد و معتمد محلی میتواند یک گام بزرگ در جهت توسعه و پیشرفت محله باشد. البته متأسفانه شورای پنجم و ستاد شورایاریها برخورد مناسبی با این نهاد اجتماعی نداشتند. همچنین ورود احزاب و جریانهای سیاسی به این نهاد اجتماعی به اعتقاد من، یکی از خطاهای بزرگی بود که صورت گرفت. ما نباید از یک نهاد اجتماعی انتظار کارکرد سیاسی داشته باشیم.
مدل شورایاری مربوط به دهه70 و نیازمند بهروزرسانی است وگرنه اداره محلات با چنین الگویی جوابگو نیست؛ چراکه مشکلات آن را حل نکردهایم و قانون هم این اجازه را برای این نهاد قائل نیست. به بیان دیگر، از یکسو اسناد بالادست این اجازه را به این نهاد نداده و از سوی دیگر، دولت مرکزی هم هیچ تمایلی برای ورود به این زمینه ندارد. ضمن اینکه از ناحیه دولتها معمولا برای انتخابات شورایاریها نیز مانعتراشی میشود. این در حالی است که همه باید برای روشنماندن چراغ مدیریت محلی تلاش کنند.
مجموعه شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر جامعه پیچیده است ولی هرنوع انتخابات تمرینی برای مردم است تا در آن خودشان و توانمندیهای اجتماعی را محک بزنند. اثربخشی شورایاریها به چند عامل بستگی دارد، وجهی از آن انتخابات شورایاریهاست وجوه دیگر رویکرد شورای شهر، رویکرد مدیریت کلانشهری و رویکرد مدیران لایه میانی شهرداری است که در اثربخشی تأثیرگذار است. نکته کلیدی همان چیزی است که بازرسی کل کشور یا دیوان عدالت اداری درباره قانونیبودن انتخابات شورایاریها بیان میکند. پس از انقلاب در قانون تشکیل «شورای محلات» دیده شده است که هیچگاه انجام نشد.
مطالبهگری و مراقبت از شهر از ویژگیهای شهروندی است. کلانشهرهایی مانند تهران نیاز به مطالبهگری مردم بر امور شهر دارند که این امر با شورای محلات تحقق پیدا خواهد کرد.
مشارکت مردم در انتخابات شورایاریها به مدیریت شهری کمک میکند که کارهای بزرگ را سادهتر انجام بدهند. شورایاریها به اعضای شورای شهر در تصمیمگیریهای درست کمک میکنند، چون شورایاریها مطالبات مردم را به شورای شهر منتقل میکنند و بدینترتیب از کف محلات برای شهرها تصمیمگیری میشود.
اساسا شهر باید توسط مردم چه بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم اداره شود. مردم باید در محلههایشان حضور داشته باشند و نمایندهای برای بیان خواستههایشان انتخاب کنند. این نماینده باید رابط بین مردم و شورای شهر باشد تا نیازها و خواستهها و مسائل رفاهی مردم را در ابعاد مختلف حل و فصل کنند. نمایندگان محلی باید قدرت انتقال مسائل محله به شورای شهر را داشته باشند. مشارکت مردم برای انتخاب نمایندگان محلهها باعث میشود دوره بعد شورایارهای بهتری داشته باشیم و بتوانیم شهر را بهتر و بهدرستی اداره کنیم.
یکی از آسیبهای جدی مشاهده شده در نظام شورایاریهای فعلی با شروع کار شورای پنجم شهر تهران، مسئولیتها در هیأترئیسهها در سطح مناطق بود. ساختاری بهنام دبیر دبیران اگرچه مدافعانی داشت اما ما به این نتیجه رسیدیم که امکان ارتباط شورایاران با شورای شهر تهران و شهرداری تنها نباید برای منتخب دبیران شورایاریهای مناطق فراهم باشد، بلکه بقیه شورایاران هم باید از چنین امکانی برخوردار باشند. از طرف دیگر طی 2سال اخیر سعی شد تا نظامنامهها و آییننامههای شورایاریها بازنگری و اصلاح شود. تشکیل کارگروههای تفکرهای انتقادی از دل همین مسئله بیرون آمد.
در مسئله نمایندگی 2وجه وجود دارد؛ یکی آنکه افراد میتوانند نقششان را بهصورت تماموقت ایفا کنند که این برای عضو شورای شهر و نماینده مجلس که حقوق دریافت میکنند، میتواند رضایتبخش باشد اما یک عضو شورایاری چنین دریافتی ندارد. وجه دوم این است که نمایندگی اثربخشی نظارتی و سیاستگذاری خود را بهطور مشخص داشته باشد. اما یک شورایار در چنین بخشی نیز اختیاری ندارد. یک نماینده شورایاری، نماینده هیچ نهاد حقوقی نیست. همانطور که یک زن در شورای شهر نماینده جنبش زنان نیست. شورایاران در تصمیمسازیهای شهری بیتأثیرند که این نقیصه باید رفع شود.
ما نباید ادعا کنیم که شورایاریها هیچ خطایی ندارند و نباید هم بگوییم که باید اینها را کنار بگذاریم. در این منازعه گفتمانی که اینها با هم دارند، قطعا بهدنبال ایدههایی هستند. مدیریت شهری بهدنبال ایدههایی است که خودش آن ایدهها را میداند. شورایاری هم از نگاه مردم میگوید. در مورد اینکه ما الان باید چهکار کنیم که این مشارکتها را بالا ببریم؟
میبینیم که حس مشارکت در نزدیکترین فضای ممکن هم پایین است. این ریشه تاریخی دارد و در این دوره و دورههای قبلی وجود نداشته است. اما اکنون میشود گفت اگر نیاییم چه اتفاقی میافتد.