کارگاههای شعر؛ شرکتهای تعاونی
هیوا مسیح ـ شاعر
نخستین بار دکتر رضا براهنی در کنار کارگاههای داستان، کارگاه شعر را راهاندازی کرد. شیوه آموزش و نحوه پرداختن به موضوع دستاورد هنر مدرن اروپا و نقد و تحلیل شعر و ادبیات در آنجا بود.
پیش از آن آموزش شعر و هر چه درباره آن در محافلی که ساختار مکتبخانهای و در مواردی مراد و مریدی داشت، انجام میشد. انجمنهای شعر، هرچه که بودند، خروجی خوبی داشتند و شاعران خوشذوق و قریحهای از آنان بیرون آمدند و به زنجیره شاعران ایران پیوستند. چنین نتیجهای نشان از آن داشت که انجمنهای شعر هم در جذب استعدادها و هم در پرورش آنها موفق بودهاند. کارگاههای شعر اما، وقتی پای نتیجه و حاصل به میان میآمد، چنین نبودند. ماحصل برپایی نخستین کارگاه شعر، شاعرانی شدند که درست مانند رضا براهنی شعر میگفتند. ممکن است براهنی در ابتدای کار چنین قصدی نداشت، اما هرچه بود کارگاههای دیگر نیز همین نتیجه را میگرفتند. بر این اساس مشخص میشود اساس کار این کارگاهها بیش از آنکه بر شناخت شعر، تکنیکها و قالبهای آن استوار باشد برمبنای دیدگاههای مربی شکل گرفته است. استادان چنین کارگاههایی با روابطی که داشتند اشعار هنرجویانشان را منتشر میکردند. پس از انتشار اشعار بود که مخاطب پی میبرد با هیچ شاعر جدیدی طرف نیست بلکه شعر کسانی را میخواند که ناخودآگاه همه مثل هم میاندیشند و میسرایند. کارگاههای شعر بیآنکه بتوانند به سئوالات جدیدی که با گذر زمان درباره چیستی و رسالت شعر مطرح میشد، پاسخ بدهند، موجب یک سوءتفاهم درباره شعر و شاعر شدند. این کارگاهها در واقع شرکتهای تعاونی بودند که به جای کالاهای مشابه، شاعران مشابه عرضه میکردند. شاعرانی که تکرار شاعر اولیه یعنی استاد این کارگاهها بودند. باوجود اینکه سالها از فعالیت این کارگاهها میگذرد، هنوز مشخص نیست در آنها استعدادسنجی چگونه انجام میشود و چه تلاشی برای پرورش کسانی که برای شاعر شدن به این کارگاهها میآیند، صورت میگیرد.