قوه قضاییه و وظایف زیست محیطی
حسین آخانی/استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران
22تیرماه 1398نقطهعطفی در تاریخ فعالیت زیستمحیطی کشور است. رئیس قوهقضاییه گروهی از متخصصان و فعالان محیطزیست را پذیرفت و آنها نیز اجازه یافتند گوشهای از کوه درد محیطزیست کشور را با او مطرح کنند.
همزمان با روز درختکاری، رهبری در سخنان مهمی به کسانی اشاره کردند که به بهانه مقابله با بیابانزایی،گیاه مضر میکارند. نکته بسیار مشخص بود. بهرغم آنکه ایران عضو کنوانسیون تنوعزیستی است و موظف است از ورود گونههای مهاجم جلوگیری کند، اما دستگاه مسئول، یعنی سازمان جنگلها و مراتع کشور به بهانه مبارزه با ریزگرد در استان خوزستان اقدام به کشت «کهور» مهاجم و خطرناک آمریکایی در هزاران هکتار میکند.
این سازمان ماشین «مالچپاشی» خود را نیز در ماسهزارهای طبیعی و غنی از گونههای گیاهی و جانوری به راه میاندازد و خسارتهای جبرانناپذیر به تنوعزیستی کشور وارد میشود. در خوزستان البته گیاه خطرناک دیگری به نام «کونوکارپوس» جولان میدهد و با ریشههای خود به شبکه آب و فاضلاب شهری آسیب میرساند. بر اساس گزارش وزارت بهداشت نیز گویا عامل مشکلات تنفسی هزاران تن از مردم خوزستان جولان همین گیاه است. اما تاکنون نه دادستان بهعنوان مدعیالعموم به این موضوع ورود کرده و نه وزیر جهاد و کشاورزی شخصی را بهدلیل تجویز نادرست کشت کهور برکنار کرده است. سمنها نیز یا نمیتوانند یا نمیدانند چگونه از این حجم خسارات به محیطزیست ایران به بهانه مبارزه با ریزگرد شکایت کنند.
مدیر کارگروه ملی مقابله با ریزگرد اخیرا اعلام کرد که 5هزار هکتار از نهالکاری خوزستان بهدلیل نادرست بودن خشکیده است. هرچند خشک شدن کهور آمریکایی یک خبر خوب است اما باید پرسید تکلیف هدررفت میلیاردها تومان از بیتالمال برای آسیب رساندن به اکوسیستم حساس خوزستان به بهانه مقابله با ریزگردها چه میشود؟
4 اسفندماه 1395 که رئیسجمهوری برای بازدید از مناطق تحت ریزگرد به خوزستان رفته بود، نامهای خطاب به او نگاشتم که در آن مشکل ریزگردها توضیح داده شد و در بخشی از آن آمده بود: «اختصاص بودجههای کلان، بهخصوص برای کاشت گیاه و مالچپاشی نهتنها درمان مشکل خوزستان نیست که هرگونه دخالت در سرزمینی که از بحران عبور از مرحله تالابی به بیابانی رنج میبرد، مخرب و خطرناک است و میتواند منشأ مشکلات جدید و حتی تشدید گردوخاک و بیابانزایی شود. راهحل ریزگردهای خوزستان ساده است. برای رشد گیاه فقط2 چیز لازم است؛ آب و دیاکسیدکربن. برای اینکه آب و دیاکسیدکربن بتوانند با فتوسنتز انرژی خورشیدی را به انرژی شیمیایی تبدیل کنند و ماده آلی بسازند نیز نیاز به بذر گیاه و خاک مناسب است. در خوزستان مشکلی به نام بذر وجود ندارد. حتی در شورترین نقاط ساحلی میلیاردها بذر گیاهان خودرو وجود دارد که چندین گونه آن برای علم گیاهشناسی معرفی شده است. عامل محدودکننده رویش گیاه خاک شور و آب است. دشت خوزستان یک دشت آبرفتی است و بهدلیل دمای بالا و تبخیر، خاک خوزستان بهشدت مستعد شوری است. در گذشته که سیلابهای طبیعی در خوزستان جاری میشد خاک غنی از مواد غذایی به دشتهای خوزستان انتقال مییافت و با عبور از دشتها شوری خاک را نیز کاهش میداد. این، رمز پایداری و سرسبزی استان خوزستان بود. براساس 30سال تجربه کاری و تحقیق، به عرض میرسانم که چاره گردوخاک خوزستان کاشت مجدد گیاه نیست. چون این اقدام، باقیمانده رطوبت زیر خاک را میمکد و پس از 2سال بر شدت ریزگردها افزوده میشود. بهدلیل انجام عملیات کشت نیز ناپایداری خاک تشدید و بقای گونههای بومی نیز تهدید میشود.»
متأسفانه با وجود آنکه این نامه به رویت رئیسجمهوری رسید و دهها مصاحبه و مقاله و تذکر در جلسات به کارشناسان و مدیران سازمان جنگلها و مراتع ارائه شد، ولی باز هم راه کج انتخاب و آسیب جدی به تنوعزیستی خوزستان وارد شد.
سازمانهای مسئول همچون وزارت جهادکشاورزی و سازمان حفاظت محیطزیست همچنان به رویههای غلط خود ادامه میدهند که از نمونههای بارز آن صدور مجوز ورود ماهی خطرناک تیلاپیا به آبهای کشور، افزودن ماده سمی دیاکسید تیتانیوم به تالاب انزلی، واگذاری جزیره آشوراده برای اجرای طرح گردشگری و ادامه سدسازیهای خطرناک در اکوسیستمهای حساس از شمال تا جنوب کشور است.
بدینترتیب اگر مدعیالعموم همچون اقدام شجاعانه دادستان انزلی در متوقف کردن پروژه بیوجمی در تالاب انزلی برخورد قاطع کند و به موارد مهمی همچون سد گتوند، سد لاسک، سد شفارود، کاشت کهور آمریکایی، کاشت کونوکارپوس و پالونیا، فعالیت معدن بوکسیت شاهوار، اشغال پارک ملی گلستان توسط دامداران یا ویلاسازان در تنگراه و عدمتخصیص به موقع و مکفی حقابه بختگان ورود کند، متخلفان دولتی و شبهدولتی بهخود اجازه نمیدهند به رفتارهای آسیبرسان خود به محیطزیست ادامه دهند.
به همین دلیل اقدام آقای رئیسی در پذیرش فعالان محیطزیست و قول ایشان در برخورد با متخلفان به طبیعت را باید به فال نیک گرفت تا در چهلمین سال انقلاب، مسیر کج محیطزیستی کشور به ریل توسعه پایدار و احترام به اصل 50قانوناساسی بازگردانده شود.