جامعه و ارتباط فرهنگ و اقتصاد
شهلا کاظمیپور ـ جامعهشناس
با کاهش قدرت اقتصادی در هر جامعهای، بسیاری از فعالیتها دچار نقص و کندی شده و رکود و افول در همه یا بسیاری از عرصهها مشهود میشود.
در این میان دولت و مسئولان تلاش میکنند تا با اثرگذاری بیشتر عرصهها و زمینههایی را که برای رشد اقتصادی به آنها نیازمندند، سرپا و فعال نگه دارند.
در چنین مواقعی مهمترین بخش جامعه که مورد توجه قرار میگیرد، بخش فرهنگی است. فعالیتهای فرهنگی از 2 جنبه میتواند تأثیرات مثبتی ایجاد کند؛ نخست اینکه صنعت و تولید، خود ملهم از فرهنگی هستند که ارتقای آنها را در جامعه میسر میکند. بهعبارت سادهتر هر جامعهای برای رشد صنعتی و رشد در عرصه تولید نیازمند فرهنگ تولید و فرهنگ صنعتی است. از سوی دیگر فعالیتهای فرهنگی موجب سالمسازی فعالیتهای اقتصادی و ترویج رفتارهایی میشود که در صنعتی شدن و تولیدگر بودن جامعه نقش دارند. ترویج فرهنگ اقتصاد سالم، همانقدر که از مصرفگرایی و پدیدههای مخربی چون تجملگرایی و چشمو همچشمی میکاهد، به همان اندازه بر عملگرایی، ارج گذاشتن به تحقیق و پژوهش و فعالیتهای علمی که زمینهساز پیشرفتهای صنعتی است و تعامل و مشارکت همگانی برای توسعه میافزاید. با وجود چنین اهمیتی متأسفانه از پارسال با راکدماندن موضوع برجام شاهد انفعال در بخشهای فرهنگی هستیم؛ یعنی ابزاری که میتواند بهکار ما بیاید و در زمینه تولید و محکمسازی اقتصاد به ما کمک کند، دست کم گرفته میشود و با موضوعات دیگر درمیآمیزد و به حاشیه رانده میشود. اگر هم قصد کمکی به این بخش باشد این کمکها از جنس فرهنگ نیست؛ مثلا برای کمک به حوزه کتاب و چاپ و نشر فقط کاغذ آن تأمین و بهشکل سهمیه تخصیص مییابد؛ یعنی این کمکها هم کمیاند و بیشتر جنبه مالی دارند. به هر روی نیازهای فرهنگی برای پاسخ درخور به آنها نیازمند رصد و پیگیریاند.