نقشه حساب شده دزدان مسلح برای سرقت از کلکسیونر لوازم آنتیک

مرد کلکسیونر هر از گاهی به آلمان سفر می‌کرد و وسایل لوکس و آنتیک می‌خرید تا به مشتریانش در تهران بفروشد اما آخرین بار که قصد برپایی نمایشگاه لوازم آنتیک را در تهران داشت در دام دزدان مسلح گرفتار شد.
به گزارش همشهری، ناصر از نوجوانی عاشق وسایل لوکس و آنتیک بود. او بزرگ‌تر که شد به‌صورت حرفه‌ای وارد کار خرید و فروش این وسایل شد و با سفر به شهرهای دیگر و خرید لوازم آنتیک، به تهران برمی‌گشت و آنها را به فروش می‌رساند.
ناصر وقتی کسب و کارش رونق گرفت و مشتریان زیادی پیدا کرد تصمیم گرفت راهی کشورهای دیگر شود و به این ترتیب کارش را توسعه دهد. این‌گونه بود که هرازگاهی به کشورهایی نظیر آلمان سفر می‌کرد و پس از خریدهای میلیاردی، لوازم لوکس و آنتیک را به تهران منتقل می کرد و با برپایی نمایشگاه به فروش می‌رساند. اما پس از آخرین سفر در دام دزدانی گرفتار شد که نقشه سرقت اجناس لوکس و میلیاردی او  را طرح کرده بودند.

سرقت میلیاردی
یکی از روزهای هفته گذشته مردی جوان که از خیابانی در کرج عبور می‌کرد چشمش به مردی افتاد که با دست و پای بسته روی زمین افتاده و مجروح شده بود. مرد رهگذر به کمک او شتافت و اورژانس را خبر کرد. با حضور اورژانس مرد مجروح که به‌نظر می‌رسید با مشت و لگد و چاقو زخمی شده به بیمارستان انتقال یافت و تحت درمان قرار گرفت. او کسی جز ناصر، فروشنده لوازم لوکس و آنتیک نبود که در دام دزدان مسلح گرفتار شده بود.
مرد جوان پس از بهبودی قدم در پلیس آگاهی تهران گذاشت تا جزئیات سرقت 3میلیاردی را فاش کند. او در تشریح ماجرا گفت: من معمولا در هر سفر مجسمه‌های قدیمی و تاریخی، تابلوهای نقاشی و یا تابلو فرش‌های عتیقه و تاریخی می‌خریدم و به تهران منتقل می‌کردم تا به مشتریانم بفروشم. گاهی هم تبلیغات فروش این اجناس را در فضای مجازی مانند اینستاگرام و تلگرام منتشر می‌کردم. پس از آخرین سفرم، یکی از مشتریان پروپاقرصم، جوانی به نام احمد را به من معرفی کرد و گفت: خانه‌ای ویلایی در شهرک غرب دارد. او گفت با احمد صحبت کرده و وی اجازه داده تا لوازم لوکس را به آنجا ببرم و نمایشگاهی 3روزه برای فروش تمام وسایل برپا کنم. من نیز بی‌خبر از همه جا پیشنهادش را پذیرفتم و استقبال کردم. قرار شد بخشی از سود فروش این لوازم را به احمد بدهم و روز حادثه تمام وسایل را جمع‌آوری کرده و به خانه ویلایی احمد انتقال دادیم. ارزش اموال 3میلیارد تومان بود که وقتی همه را چیدم ناگهان احمد به همراه 2نفر از دوستانش وارد آنجا شدند. آنها چاقو، اسلحه و شوکر داشتند و به محض ورود با مشت و لگد به جانم افتادند و با چاقو زخمی‌ام کردند. سپس دست، پا و دهانم را با چسب بستند و به زور داخل صندوق عقب ماشین‌شان که در حیاط خانه ویلایی بود انداختند. آنها چند ساعتی در خیابان چرخیدند و در نهایت عصر همان روز حوالی کرج رهایم کردند.
وی ادامه داد: تصور می‌کردم که آنها مرا به قتل خواهند رساند اما درست زمانی که داخل صندوق عقب خودرو نزدیک بود بیهوش شوم، ماشین توقف کرد و آنها مرا بیرون کشیدند و در همان وضعیت کنار خیابان رها کردند و گریختند. آن روز با کمک یک رهگذر به بیمارستان رفتم اما پس از درمان به خانه ویلایی بازگشتم و متوجه شدم که تمام وسایل آنتیکی که آنجا چیده بودم سرقت شده است.
با اعلام این شکایت پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شد و پیش روی قاضی غریب احمدزاده، بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت قرار گرفت. با انجام تحقیقات مشخص شد که خانه ویلایی که قرار بوده در آنجا نمایشگاه اجناس آنتیک برگزار شود، از مدت‌ها قبل خالی بوده و صاحبش آن را به بنگاه سپرده بود تا اجاره دهد. روز حادثه نیز مردی با مدارک جعلی خانه را برای یک شب اجاره کرده و روز بعد آن را تحویل داده بود.
از سوی دیگر با بررسی تصاویر دوربین مداربسته اطراف محل حادثه مشخص شد که یکی از متهمان، با ربودن شاکی از خانه خارج شده و ساعتی بعد خودروی نیسانی وارد خانه شده و پس از بارگیری همه لوازم باارزش، آنجا را ترک کرده است. این یعنی اعضای باند سرقت از قبل نقشه‌ای کاملا حرفه‌ای برای سرقت از کلکسیونر جوان طراحی کرده و با اجاره یک شبه ویلا، آن را عملی کرده‌ بودند. هم‌اکنون تلاش پلیس برای شناسایی و دستگیری متهمان فراری ادامه دارد.