جریمههایی که نتیجه ندارد
ایمان مهدیزاده _ پژوهشگر توسعه پایدار
قوانین زیستمحیطی ایران با کشورهای توسعهیافته تفاوتهای فاحش دارد. آنها برای تعیین خسارتهای وارده به زیستگاهشان، از هزینه آب مجازی گرفته تا تبعات آسیبهای آینده، محاسبات واقعی انجام میدهند و از این روست که قوانین محیطزیست در این جوامع سرسختانه است و شهروندان اگر با روشهای آموزشی هنوز فرهنگ احترام به طبیعت را نیاموخته باشند به واسطه جریمههای سنگین این مهم را میآموزند. این همه در حالی است که ما مدارس طبیعت را تعطیل کردهایم و در نظام آموزشی جایگاهی برای آن قائل نیستیم. آموزش رفتارهای زیستمحیطی در رسانه ملی و رسانههای گروهی چندان درخور نیست و به تبع آن جریمههایش نیز بازدارنده نیست. قانونگذاران در ایران هنوز به ارزش محیطزیستشان واقف نیستند و برای منافع خُرد مادی به راحتی اجازه تخریب و نابودی را صادر میکنند. ایران سکونتگاهی کهن و دارای تاریخ تمدنی چندهزارساله است. این سرزمین غنی با تنوع اقلیمی و زیستی یکی از ذخایر ژنتیک غذای انسان و زیستگاه گونههای گیاهی و جانوری منحصر بهفرد در جهان بهشمار میرود و درصورت ادامه روند تخریبها و بیتوجهی قانونگذاران به این مقوله، زیرساختهای زیستی در این کشور به نابودی کشانده میشود. برای نمونه جریمههای صید و شکار غیرمجاز آنقدر ناچیز است که برخی متعرضان به محیط طبیعی، پیش از سفر شکاری خود، جریمه را کنار میگذارند. از سوی دیگر برای مردم جوامع محلی، زیستگاهها که اغلب از امکانات مناسب شهروندی محرومند، نگهداری و پایش گونههای گیاهی و جانوری فاقد ارزش است؛ مگر بهرهبرداری مستقیم از آن که تخریب و نابودی را دامن میزند.