آتش رکود بر دامن حراج تهران
یازدهمین حراج آثار هنری تهران، کمرونقتر از دورههای گذشته برگزار شد و بسیاری از آثار با حداقل قیمت برآورد شده به فروش رسیدند
مرتضی کاردر/روزنامه نگار
42میلیارد و 204میلیون تومان بهعنوان رقم کل فروش حراج تهران عدد چشمگیری است؛ اگر بر تورم یکسال گذشته و نوسانات قیمت دلار چشم ببندیم و ارزش ریالی اثر را معیار و مبنا قرار دهیم. اما نکته اینجاست که در پایگاه رسمی حراج تهران از دوره نخست تا به امروز هر بار در کنار آمار کل فروش، قیمت دلار در هنگام حراج نیز درج شده است. حراج تهران خود را حراجی بینالمللی میداند و حراجگزاران بهدرستی معتقدند که قیمت اثر هنری در تهران نباید با دوبی یا لندن فرق کند تا خریداران و معاملهکنندگان آثار هنری نتوانند آثار هنری ایرانی را از تهران به قیمت ارزانتر بخرند و در بازارها و حراجهای دیگر به قیمت چندبرابر بفروشند. پس تبدیل قیمتها نتایج خوبی بهبار نمیآورد و خبری از درخشش آثار هنری در حراج یازدهم نیست.
اما مشکل حراج یازدهم فقط تبدیل قیمتها و نوسانات دلار و... نبود. بسیاری از آثار ارائه شده در حراج به سختی توانستند از حداقل قیمت برآورد شده بگذرند. بسیاری از آنها هم با همان حداقل قیمت به فروش رسیدند. عجیبتر اینجاست که در میان آثاری که با حداقل قیمت به فروش رسیدند، آثاری به چشم میخورد که قرار بود رکوردشکنان حراج تهران باشند؛ مثل اثر سهراب سپهری که قیمت پایهاش 2 میلیارد تومان برآورد شده بود و به همان قیمت به فروش رسید یا اثر «آسمان آبی» منیر فرمانفرماییان و حسین زندهرودی که هر دو به قیمت پایه 2 میلیارد تومان به فروش رسیدند. حتی اثر پرویز تناولی که صدرنشین حراج یازدهم بود نیز فقط 200میلیون تومان بیشتر از رقم حداقل پیشنهادی به فروش رسید؛ یعنی تنها 3 نفر برای خرید اثر رقابت کردند.
اما غمانگیزتر از همه این بود که چند اثر در حراج یازدهم اصلا خریدار پیدا نکردند و هیچ دستی برای خریدشان بالا نرفت. آثار محمد احصایی، رضا مافی و هوشنگ پزشکنیا در میان آثار به فروش نرفته حراج یازدهم است.
درست است که رکود اقتصادی و آینده مبهم اقتصاد ایران بر همه شئون زندگی ایرانیان ازجمله بر حراج تهران سایه انداخته و طبیعی است که در چنین شرایطی کمتر کسی خطر کند و دست به خرید اثر هنری بزند اما نمیتوان از کمرونقی حراج یازدهم چشم پوشید و گفت که حراج پررونق بوده است. همچنین نباید اشتباه حراجگزاران را در قیمتگذاری نادیده گرفت. بسیاری از آثار حراج یازدهم در حقیقت بدون رقابت ویژهای به فروش رسیدند و چنین اتفاقی فارغ از وضعیت اقتصادی، از اشکال در چرخه حراج خبر میدهد.
باشگاه میلیاردیها
نخستین اثری که در حراج یازدهم به باشگاه میلیاردیها راه پیدا کرد اثر مسعود عربشاهی بود. اثر عربشاهی با قیمت پایه 500میلیون تومان عرضه شد اما در نهایت به قیمت یک میلیارد تومان به فروش رسید تا نهتنها نخستین اثر میلیاردی حراج باشد، بلکه یکی از آثاری باشد که بیشترین رشد را در حراج یازدهم داشته است.
مجسمهای از زندهیاد ژازه تباتبایی که با قیمت پایه یک میلیاردتومان عرضه شد در نهایت یک میلیارد و 600میلیون تومان به فروش رسید تا اثر او دومین اثر میلیاردی حراج یازدهم باشد.1
سومین اثر میلیاردی حراج تهران اثر سهراب سپهری بود که با قیمت پایه 2میلیارد تومان عرضه شد اما در نهایت 2میلیارد و 200میلیون تومان به فروش رسید؛ گرچه انتظار میرفت رقابت بیشتری بر سر اثر سپهری دربگیرد.5
چهارمین اثر میلیاردی حراج یازدهم اثر محمود فرشچیان بود که قیمت تخمینیاش بین یکونیم تا 2 میلیارد تومان بود که در نهایت به مبلغ 2 میلیارد تومان به فروش رسید.4
اثر «سر شاعر» از پرویز تناولی به مبلغ 3میلیارد و 200میلیون تومان به فروش رسید تا رکوردشکن حراج یازدهم باشد.2
اثر آسمان آبی از منیر فرمانفرماییان نیز به مبلغ 2 میلیارد و صد میلیون تومان به فروش رسید تا پنجمین اثر میلیاردی حراج یازدهم تهران باشد.
اثر زندهیاد بهجت صدر به مبلغ یک و نیم میلیارد تومان به فروش رسید که قیمت تقریبی این اثر بین یک تا یکونیم میلیارد تومان برآورد شده بود.6
هفتمین اثر میلیاردی حراج تهران باز هم اثری از سهراب سپهری بود که به مبلغ 2میلیارد تومان به فروش رسید.
«انهدام کیهانی» اثر آیدین آغداشلو به مبلغ یک میلیارد و 600 میلیون تومان به فروش رسید تا نقاش و منتقد نامآشنای ایرانی هم برای نخستینبار به جمع میلیاردیهای حراج تهران بپیوندد.
دومین اثر منیر فرمانفرماییان در حراج یازدهم به مبلغ 3میلیارد تومان به فروش رسید. اثر فرمانفرماییان یکی از آخرین آثار اوست که در سال1396 خلق شده است.3
یکی دیگر از «هیچ»های نامآشنای برنزی پرویز تناولی نیز به قیمت یک میلیارد و 600میلیون تومان به فروش رسید.
آخرین اثر میلیاردی حراج یازدهم نقاشی «سین+لام» از حسین زندهرودی بود که به مبلغ 2میلیارد تومان چکش خورد.
هنرجویان مدرسه صنایع مستظرفه
حراج تهران در دورههای اخیر سبب رونق آثار کلاسیک ایرانی شده است. آثار نقاشانی که پیشتر تنها نامشان را شنیده بودیم یا تصویر نقاشیهایشان را در موزهها و کتابهای تاریخی دیده بودیم، حالا در حراج عرضه میشود؛ از نقاشان دوره قاجار و هنرجویان مدرسه صنایع مستظرفه که بیشتر آنها را به نام شاگردان مکتب کمالالملک میشناسیم گرفته تا نقاشان کلاسیک قبل و بعد از آن.
در حراج یازدهم تهران، نقاشی محمدحسین مصور الملکی از میدان نقش جهان اصفهان 220میلیون تومان، پرتره علیاکبر خان کاشانی (مزینالدوله) از میرزا عبدالوهاب خواجهنوری (نظامالملک) 160میلیون تومان، نقاشی رسام ارژنگی 80میلیون تومان، نقاشی سومبات در کیورقیان از کاروان قافله شتران 85میلیون تومان، نقاشی عیسی بهادری از مدرسه چهارباغ اصفهان 130میلیون تومان، نقاشی حسنعلی وزیری از مسجد امام اصفهان 100میلیون تومان و اثر خطاطی مذهب حسن زرینقلم 360میلیون تومان به فروش رسیدند.
حراج تهران چنانکه گذشت در سالهای اخیر سبب رونق آثار نقاشان کلاسیک ایرانی شده است اما رقابت اصلی همواره بر سر آثاری است که میتوانند در حراجهای بینالمللی به فروش برسند. آثار نقاشان کلاسیک ایرانی در میان خریداران حراج مشتری کمتری دارد؛ حتی بعضی از خریداران حرفهای شناختی از آنها ندارند که نشان میدهد اثر هنری صرفا در مقام کالای تجاری برایشان اهمیت دارد. حراج تهران نتوانسته است مخاطبان خود را شناسایی و تربیت کند یا دستکم ذائقه مخاطبان فعلیاش را تغییر دهد؛ برای همین است که آثار کلاسیک ایرانی آنقدرها که باید جایگاه نمییابند و حراج نتوانسته است آثار نقاشان کلاسیک ایرانی را در عرصههای بینالمللی عرضه کند.
از محمود جوادیپور تا علیرضا اسپهبد
نقاشی انتزاعی حسین کاظمی به مبلغ 800میلیون تومان، 2 اثر از سیراک ملکونیان یکی به مبلغ 380میلیون تومان و دیگری به مبلغ 400میلیون تومان، نقاشی ابوالقاسم سعیدی به مبلغ 600میلیون تومان، نقاشی لیلی متیندفتری به مبلغ 550میلیون تومان، اثر محسن وزیریمقدم به مبلغ 580میلیون تومان، اثر علیرضا اسپهبد به مبلغ 460میلیون تومان، نقاشی متقدمی از بهمن محصص به مبلغ 550میلیون تومان، نقاشی «غروب» از ناصر عصار به مبلغ 500میلیون تومان، نقاشی محمود جوادیپور به مبلغ 150میلیون تومان، اثری از زندهیاد پرویز کلانتری به مبلغ 460میلیون تومان و مجسمه «خانواده» از مجموعه گروگانها از بهمن دادخواه به مبلغ 700میلیون تومان ازجمله آثار دیگری بودند که در حراج یازدهم تهران به فروش رسیدند.
در دوره یازدهم کم نبودند مخاطبانی که معلوم نبود خریدارند یا فروشنده یا علاقهمند به هنرهای تجسمی و شرکت در حراج تهران. اگر علاقهمندند چرا حوصله نمیکنند و تا پایان حراج نمینشینند. بسیاری از آنها در میانههای حراج یازدهم سالن را ترک کردند تا شاید در لابی هتل پارسیان آزادی به گرفتن سلفیهای مکرر مشغول شوند.
به اینها باید حضور کودکان و نوجوانان را نیز افزود و کسانی که به شکل خانوادگی برای شرکت در حراج آمده بودند. در مقابل نیز باید از حضور اندک اهالی رسانه گفت که همان صندلیهای کمشمارشان نیز به تصرف تماشاگران سلفیبگیر درآمده بود.
حاشیهها
یکی از 2 اثر سهراب سپهری نیز از مجموعه شخصی استاد محمدعلی موحد به حراج آمده بود. استاد موحد مبلغ حاصل از فروش اثر را به مؤسسه خیریه صفای امید هدیه کرد.
یکی از 2 اثر رضا مافی نیز از مجموعه شخصی محمد صالحعلا به حراج عرضه شد.
حامد عنقا، فیلمنامهنویس و روزنامهنگار خریدار شماری از آثار بخش کلاسیک بود. پرتره عباس کاتوزیان از استاد حسین بهزاد و نقاشی علی اصغرخان پتگر با عنوان پیکنیک ازجمله آثاری بود که حامد عنقا آن را خریداری کرد.
اثری از حسین زندهرودی که قرار بود با قیمت پایه یک میلیارد تومان در حراج عرضه شود، پیش از شروع از حراج خارج شد.
آثار جعفر روحبخش، بهمن نیکو، هوشنگ پزشکنیا، رضا مافی و کیخسرو خروش از آثاری بود که به فروش نرسید. پس از حراج اعلام شد که اثر جعفر روحبخش به مبلغ 200میلیون تومان به فروش رسیده است.