• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
چهار شنبه 12 تیر 1398
کد مطلب : 63603
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/l3Bg
+
-

نگاهی بر مواجهه منتقدان با فیلم‌های کیارستمی

قضیه؛ شکل اول، شکل دوم

قضیه؛ شکل اول، شکل دوم

سعید مروتی

برای بررسی شیوه مواجهه منتقدان با فیلم‌های کیارستمی، باید همه چیز را به دوران قبل و بعد از شهرت جهانی‌اش تقسیم کرد. دورانی که کیارستمی به عنوان فیلمسازی کانونی شناخته می‌شد برخورد منتقدان با او شکل طبیعی‌تری داشت. کیارستمی در دهه50 فیلمساز حاشیه‌ای اما محبوب در میان منتقدان بود؛ کارگردانی که اغلب فیلم‌های کوتاه می‌ساخت و تنها یک فیلم سینمایی اکران شده در کارنامه داشت؛ فیلم «گزارش» که سال57 به نمایش عمومی درآمد و به شهادت مطبوعات آن دوران، منتقدان و سینمایی‌نویس‌ها جنس متفاوت فیلم نسبت به دیگر محصولات سینمایی آن دوره را دوست داشتند. ترجیع‌بند نوشته‌های منتقدان دوستدار گزارش، سادگی، صمیمیت و نزدیکی به زندگی بود. میان انبوه یادداشت‌های مثبت، نقدمنفی بهزاد رحیمیان به چشم آمد و در یادها ماند؛ «سینمای گزارش را که شکلی جدید است از همان فیلمفارسی‌های قدیمی «سینمای سیاه» می‌نامم؛ سینمایی که هیچ‌گونه اثر سازنده‌ای ندارد، پیش‌برنده نیست، سیاهی آن در نفس سیاهش ریشه دارد و از نطفه عقیم است...» (رستاخیز، اول تیر57) 

کمی بعد از اکران گزارش با شدت گرفتن اعتراضات، سینماها تعطیل شدند و چند ماه بعد انقلاب پیروز شد و همه چیز ازجمله سینما نیاز به بازتعریف در شرایط تازه یافت. در شرایطی که تکلیف سینما هنوز مشخص نبود و رفقا و هم‌نسلان کیارستمی در اولین تجربه‌های پس از انقلابشان (کیمیایی با «خط قرمز»، مهرجویی با «مدرسه‌ای که می‌رفتیم»، بیضایی با «مرگ یزدگرد» و علی حاتمی با «حاجی واشنگتن») دچار مشکل شدند، او ترجیح داد در دامن امن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بماند و فیلم کوتاه و مستند و آموزشی بسازد. داستان کیارستمی پس از انقلاب عملا با فیلم «خانه دوست کجاست؟» شروع می‌شود. در میانه دهه60 و دورانی که منتقدان با نخبه‌گرایی عجیبی به «ناخدا خورشید» تقوایی و «سرب» کیمیایی هم رحم نمی‌کردند، خانه دوست... فیلم محبوب اغلب سینمایی‌نویس‌ها بود. باز هم مثل دوران گزارش به ندرت نقد فنی بر فیلم کیارستمی نوشته شد و همه تحت تاثیر مهر و صفا و مهربانی و دوستی، انشا نوشتند و به عنوان نقد چاپ کردند. خانه دوست... فیلم محبوب اغلب منتقدان بود و البته در جبهه مخالفان،  2منتقد برجسته و تاثیرگذار آن دوران (خسرو دهقان و بهزاد رحیمیان) حضور داشتند؛ مخالفانی که اعتقاد داشتند «کیارستمی سینما بلد نیست و نابلدی‌اش را پشت ساده‌انگاری پنهان می‌کند.» این صدای اقلیت بعدها روی نسل بعدی سینمایی‌نویسان تاثیر گذاشت و انعکاس گسترده‌تری یافت. تا قبل از دهه70 و داستان جوایز و شهرت جهانی کیارستمی برخورد منتقدان با آثار او کاملا طبیعی بود. هنوز خبری از جبهه‌گیری‌های سال‌های بعد نبود و به همین دلیل بعد از ستایش فراوان خانه دوست...، منتقدان «کلوزآپ» را دوست نداشتند و بیشترین نقدهای منفی را درباره‌اش نوشتند. اینکه 3‌دهه پیش منتقد ایرانی در مواجهه با فیلم فوق‌العاده‌ای چون کلوزآپ چقدر دچار خطا و اشتباه در قضاوت شد، یک نکته است و مسئله استقلال و برخورد طبیعی با یک اثر مسئله دیگر. از اوایل دهه70 و پس از حضور «زندگی و دیگر هیچ» در کن و بردن جایزه روبرتو روسلینی، پذیرفته‌شدن «زیر درختان زیتون» در مسابقه کن و در نهایت بردن نخل طلا با «طعم گیلاس» ماجرای منتقدان ایرانی و کیارستمی تغییر کرد. از یک طرف تیم شیفتگان استاد شکل گرفت که جز ستایش‌های اغلب فاقد تحلیل، کار دیگری نمی‌کرد و تیم مقابل که نظرگاه‌های طیفی سیاسی را نمایندگی می‌کرد هم فیلم‌های کیارستمی را مصداق بارز وطن‌فروشی می‌دانست. تیم اول عمدتا در ماهنامه فیلم مستقر بود و تیم دوم در سوره و نقد سینما و کلا نشریات وابسته به جناح راست. اعضای تیم اول که روزگاری کلوزآپ را فیلمی مغشوش و آشفته می‌نامیدند حالا هر تجربه‌ای از کیارستمی را ستایش می‌کردند. اعضای تیم دوم هم که زمانی شیفته خانه دوست کجاست؟ بودند زیر درختان زیتون و طعم گیلاس را به عنوان مصادیق تصویر تحریف‌شده از ایرانیان زیر سؤال می‌بردند. به این ترتیب در دهه70 که دوران طلایی سینمای کیارستمی بود جریان نقد فیلم در ایران به شکلی غیرطبیعی و غیرسینمایی سراغ آثار این فیلمساز رفت. در سال‌های بعد که تب کیارستمی قدری فروکش کرد، واکنش‌ها به فیلم‌های او در بستری منطقی‌تر رخ داد و پس از مرگ ناباورانه استاد هم مخالفان سکوت کرده‌اند و تنها ستایشگران میدان را در دست گرفته‌اند.

با این همه، مقایسه آن منتقدان فرنگی که درباره کیارستمی نوشتند با نقدهای داخلی، حکم به برتری نوشته‌های ایرانیان نسبت به انشاهای احساساتی فرانسوی‌ها و تعریف داستان فیلم‌ها و اظهارنظرهای کلی آمریکایی‌ها می‌دهد. از منتقد ایرانی با همه شیفتگی‌ها و غرض‌ورزی‌هایش حرف حساب بیشتری درباره کیارستمی خوانده‌ایم. هنوز نقد منفی خسرو دهقان به خانه دوست کجاست؟ همان‌قدر پرنکته است که نقد مثبت مجید اسلامی بر طعم گیلاس. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید