
برخورد مناسب و منطقی با اعتیاد

محمد بلوری ـ روزنامهنگار پیشکسوت
اعتیاد 2 جنبه خطرناک دارد که مقابله با آن را دشوار میسازد؛ یکی قابلیت تغییر شکل و تنوع مواد مخدر است و دیگری زمینهسازی اعتیاد برای وقوع جرایم دیگر.
تنوعپذیری و اشکال مختلف مواد مخدر از آن رو مشکلساز است که میتواند بخشی از تجارب را در زمینه مبارزه با اعتیاد بیاثر و بیثمر کند. اگر تفاوت کسانی را که ماده مخدر سنتی مصرف میکنند با مصرفکنندگان مخدرهای شیمیایی در نظر بگیریم درخواهیم یافت که نحوه مقابله با انواع اعتیاد هم تا چه حد باید متفاوت باشد.
مشکل دیگر یعنی زمینهسازی اعتیاد برای دستزدن فرد معتاد به انواع جرایم است؛ موضوعی که موجب میشود گستره این بیماری اجتماعی سرقت، قتل، جنایت و ... را نیز شامل شود. به این ترتیب مبارزه با چنین دشمن هزارچهره، فریبکار و بیرحمی الزامات خود را میطلبد.
متاسفانه در بسیاری موارد مقابله با اعتیاد از مقاطع غیرحساس شروع میشود؛ مثلا پس از اینکه ماده مخدر گل، بازار مصرفش را در میان جوانان و حتی نوجوانان باز کرد، تازه طرح دستگیری عوامل پخش آن مثلا از مقابل دبیرستانها شروع شد.
طبیعی است که در چنین مرحلهای کار دشوارتر است و گرفتن کسانی که به قول معروف خردهفروشند کمترین تاثیر را در این زمینه خواهد داشت.
نکته دیگر مربوط به درمان مبتلایان به اعتیاد است؛ کسی که با اجارهکردن یک مرغداری متروک در حاشیه بیابان و تبدیل آن به یک کمپ ترک اعتیاد مثلا در حال فعالیت برای پاکسازی معتادان است، آیا هدفش مقابله با اعتیاد تلقی میشود یا سودجویی؟ کسانی که معتادان به مواد مخدر شیمیایی را بدون رواندرمانی و فقط با درمانهای جسمی ترک میدهند، میتوانند امیدوار باشند که اعتیاد دست از سر این مبتلایان برخواهد داشت؟
آیا وقت آن نرسیده است که جامعه با راههای علمی و عملی مقابله با اعتیاد آشنا شده و در این زمینه از آگاهیهای لازم برخوردار شود؟