• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 11 تیر 1398
کد مطلب : 63068
+
-

«حافظ» تنها و خسته

تالار حافظ تنها تالار فرهنگی شیراز است که آن هم به گفته هنرمندان این شهر، با کمبودهای بسیاری مواجه است

فرهنگی
«حافظ» تنها و خسته

شیراز در میان هنرمندان شهری فرهنگی شناخته می‌شود، اما سودای برخورداری از تالاری مناسب برای فعالیت‌های هنری آه از نهاد هنرمندان برآورده است، تا جایی که مطالبه آنان از ساخته شدن تالار مرکزی به تعمیر تالار حافظ رسیده است. تالار حافظ را همه هنرمندانی که گذرشان به شیراز افتاده می‌شناسند؛ تالاری که تنها داشته شهری فرهنگ‌پرور و هنردوست است و در عین حال، نیاز به بهسازی و مرمت جدی دارد.

این تالار در قطب فرهنگی شیراز بنا شده است و همان گونه که از نامش برمی‌آید، در کنار مقبره شاعر بزرگ، خواجه حافظ، در چهارراه حافظیه قرار گرفته است. در ضلع غربی آن خیابان حافظ قرار دارد که امتدادش به بلوار قرآن می‌رسد.

تالار حافظ از منظر جغرافیایی جایگاهی منحصر به فرد در ایران دارد. تالار حافظ یکی از بهترین تالارهای ایران از لحاظ جغرافیایی است و وجود کسب و کارهای فرهنگی و هنری همچون کافه‌داری، کتاب‌فروشی، صنایع دستی، سالن‌های خصوصی تئاتر و سینماها در این ناحیه سبب رونق فرهنگی آن شده است.
این تالار امروز بخشی از مجموعه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌ شمار می‌رود، هرچند در زمان ساخته ‌شدنش بنا بود به‌ عنوان یک مجتمع فرهنگی و هنری بزرگ برای توسعه فعالیت‌های هنری مورد استفاده قرار گیرد.

ساخت تالار حافظ به وسعت ۱۰ هزار متر‌ مربع در دولت اصلاحات صورت گرفت و در همان زمان نیز به بهره‌برداری رسید. این رویداد اتفاقی شیرین برای اهالی فرهنگ و هنر در آن زمان به شمار می‌رفت، اما شیرینی آن چندان ماندگار نشد، چراکه با گذر سال‌ها، متولیان امر به همین یک تالار بسنده کردند و دیگر خبری از ساخت‌وسازهای جدید با وجود خواست اهالی شیراز و ظرفیت‌های موجود و درخواست‌های مکرر هنرمندان به گوش نرسید.هرچند گاه و بی‌گاه از ساخت تالار مرکزی به مناسبت سفر مقامات یا بازدیدهای فصلی سخن‌هایی گفته می‌شود، تاکنون اتفاقی در خور توجه روی نداده است.


توقف ساخت‌و‌ساز فرهنگی بعد از تالار حافظ

به‌ نظر می‌رسد ساخت‌وسازهای فرهنگی و هنری در بخش دولتی بعد از احداث تالار حافظ راکد شده است و جز چند مجموعه خصوصی که باید گفت تنها دارایی‌های درخور فرهنگ و هنر شیراز است، اثری از تالار جدید و امکانات مدرن نیست.
هنرمندان شیرازی طی یک هفته گذشته زخم‌های گذشته را گشودند و این بار با بیانی مطالبه‌گرانه خواستار رسیدگی به وضعیت تالار حافظ شدند؛ تالاری که در نبود همتایی درخور برای فرهنگ فارس، در عرصه‌های هنری مورد استفاده قرار گرفته است. البته تعداد برگزاری مراسم یادبود و جلسات ادارات و گردهمایی‌ها و دیگر برنامه‌هایی که اساساً بویی از فرهنگ نبرده‌اند هم در آنجا کم نیست.


گلایه هنرمندان از نبود تالار مناسب

در پویشی که هنرمندان شیرازی در عرصه‌های گوناگون از موسیقی تا تئاتر در شبکه‌های اجتماعی با عنوان «تالار حافظ، تالاری که هم‌شأن اسامی حافظ و شیراز نیست» به راه انداخته‌اند به نبود فضایی درخور برای فعالیت هنری اشاره شده است. 
در بخشی از متن این پویش آمده است: تاسیس تالار حافظ در شیراز زمزمه خوشایندی از احداث مجموعه‌ای فرهنگی و هنری برای اهالی هنر بود تا بتوانند بعد از آن، به جای برگزاری کنسرت در سالن‌های بسکتبال و فوتسال در جایی هم‌شأن هنرشان به ارائه آثار خود بپردازند.

در ادامه، با انتقاد از نصب تابلو بزرگ سردر این مجموعه با عنوان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس بیان شده است: این عنوان برای این تالار هم‌شأن‌تر به نظر می‌آمد تا اسم حافظ و شیراز. قطعاً در شروع این‌طور تصور می‌شد که تالاری با هدف حمایت از هنرمندان بومی و کمک به رشد هنر در شیراز باشد، اما روز به روز با تنزل فاجعه‌بار استقبال مخاطبان از هنرهای فاخر و نیز افزایش بی‌منطق قیمت تالار، اهالی هنر شیراز به سالن‌های کوچک‌تر در شهر و حومه شهر برای ارائه آثار خود منتقل شدند و تالار حافظ به جایگاهی برای موسیقی پاپ خوانندگان مشهور کشور و اندکی از هنرمندان شناخته‌شده در انواع دیگر موسیقی بدل شد و به عبارت ساده‌تر، شد تالاری برای پایتختی‌ها.
هنرمندان در ادامه به هزینه حداقل 8 میلیون تومان برای اجاره هر شب اجرا در این تالار اشاره کرده‌اند که از توان بسیاری از آنها خارج است. همچنین از این‌که از درآمد تالار صرف مرمت و بازسازی و بهسازی آن نمی‌شود گله کرده‌اند.
وضعیت نامناسب سرمایش و تهویه، سیستم صوتی و نور پشت‌صحنه، نبود اتاق گریم و تعویض لباس و سرویس بهداشتی نیز دیگر مسائلی است که در این بیانیه به آن اشاره شده است.


تالار حافظ تنها داشته فرهنگی عظیم شیراز است

نکته اینجاست که تالار حافظ در حال حاضر تنها داشته فرهنگی شیراز است و به بیان دیگر، تنها تالاری است که هنوز هم می‌توان با استانداردهایی حداقلی در آن به اجرای برنامه پرداخت. از سوی دیگر، تمام هزینه‌های دریافتی از هنرمندان مستقیماً به حساب خزانه دولت واریز می‌شود که بازپس گرفتن آن و هزینه‌کردش برای بخش فرهنگی بسیار دشوار است؛ چه برسد به این‌که صرف بازسازی آن شود، چراکه مبالغ واریزی به خزانه دولت بر اساس فصول بودجه صرف می‌شود.

مطالبه بهبود وضعیت تالار حافظ نخستین بار نیست که مطرح می‌شود. در یکی از نمونه‌ها، «حسین علیزاده» در گفت‌و‌گو با ایرنا پس از کسب عنوان شهروند افتخاری شیراز گفته بود: شیراز را بسیار دوست دارم.
 اولین کنسرت‌هایم را در این شهر اجرا کردم و این شهر برای من محل تولد است و حیفم می‌آید هر موقع می‌روم تالار حافظ را می‌بینم، هر روز بدتر و مندرس‌تر می‌شود، در حالی که چندان هم قدیمی نیست. 

چندی پیش، در پی برگزاری جشنواره فیلم فجر در بهمن ‌ماه ۹۷ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس با بیان این‌که همه درآمد تالار حافظ به حساب خزانه دولت واریز می‌شود و با وجود پیگیری‌های بسیار تنها ۲۰ درصد و کمتر از آن بازمی‌گردد اعلام کرد که تعمیراتی در این تالار در سال ۱۳۹۷ صورت گرفته است که به این شرح عنوان شد: ۱۵۰ میلیون تومان بابت سرمایش و گرمایش تالار، ۵۰ میلیون تومان بابت تعویض پرده‌ها، ۱۲ میلیون تومان بابت شست‌وشوی موکت و محوطه بیرونی تالار و ۴۰ میلیون تومان بابت هزینه تعویض روشویی‌های تالار.

بدین‌ترتیب در سال گذشته تنها ۲۵۲ میلیون تومان صرف این مجموعه شده است که در برابر وسعت تالار و میزان استفاده از آن ناچیز به شمار می‌رود. مطالبه اهالی هنر و فرهنگ‌ شیرازی در این سال‌ها از تقاضای ساخت تالار مرکزی شیراز به تعمیر تالار حافظ تقلیل یافته است؛ بدین‌معنا باید گفت شیرازی‌ها از ساخته‌شدن تالار مرکزی پس از گذشت ۸ سال از اولین کلنگ‌زنی‌اش ناامید شده‌اند و نقد را به وعده‌های نسیه ترجیح داده‌اند، هرچند وضعیتش نامناسب باشد.


ساخت تالار مرکزی؛ سودای فراموش‌شده

قرار بود تالار مرکزی شیراز در زمینی به مساحت ۱۸ هزار متر‌ مربع و زیربنای ۲۰ هزار متر‌ مربع در محل ساختمان قدیمی سیلو بنا شود. این پروژه برای اولین بار در سال ۱۳۹۰ در زمان وزارت «سید محمد حسینی» کلنگ‌زنی شد.

در مهر ماه ۱۳۹۲ کلنگ این مجموعه برای بار دوم به زمین خورد و از آن زمان تاکنون وعده‌های بسیاری برای ساخت آن داده شده است. اگر این تالار ساخته می‌شد، شیرازی‌ها از سالن همایش 2 هزار نفری با زیربنای ۴ هزار متر مربع، گالری نمایش آثار هنری، اتاق مخصوص تمرین موسیقی و تئاتر، کارگاه ساخت دکور، کتابخانه تخصصی و فضای نگهداری ادوات موسیقی برخوردار می‌شدند. 
پس از اولین کلنگ‌زنی، مسئولان با توقفی یک سال و نیمه و در سال ۱۳۹۲ از واگذاری پروژه به پیمانکار و آغاز مراحل نقشه‌برداری آن طی قراردادی ۴۲۰ میلیارد ریالی سخن گفتند و مدت زمان تحویل پروژه را ۳۶ ماه برآورد کردند و این پروژه برای دومین بار کلنگ‌زنی شد. در سال ۱۳۹۵ اعتباری بالغ بر ۷۰ میلیارد ریال برای ساخت آن پیش‌بینی شد و برای سال ۱۳۹۶ نیز ۹۰ میلیارد ریال به این امر تخصیص یافت.

در مهر ماه ۱۳۹۶ طی بازدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مراحل ساخت‌و‌ساز تالار مرکزی شیراز قول افزایش اعتبار داده شد و مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، «بهزاد مریدی» اعلام کرد که ساخت اسکلت بخش اول تالار و فونداسیون بخش دوم به اتمام رسیده است و هنوز عملیات ساخت بخش سوم آن آغاز نشده است.
همچنین در نخستین بازدید استاندار پیشین فارس، «اسماعیل تبادار» از تالار مرکزی پیمانکار این طرح اعلام کرد که این پروژه حدود ۳۰‌درصد پیشرفت داشته است و اعتبار این طرح در سال ۱۳۹۶، ۸۰ میلیارد ریال بوده است و با توجه به این‌که ساخت این مجموعه به اعتباری ۴۲۰ میلیارد ریالی نیاز دارد، تنها ۱۲۰ میلیارد ریال آن محقق شده است و همچنان ۳۰۰ میلیارد ریال دیگر برای ادامه فعالیت‌ها و پیشبرد آن نیاز 
است.

در فروردین ۱۳۹۸ «صابر سهرابی» مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، در بازدید از این پروژه اعلام کرد: در حال رایزنی‌ هستیم تا برای تکمیل این طرح از راه‌های پیش‌بینی‌شده وارد شویم. کمی بعد، در اردیبهشت ماه سال جاری نیز شهرداری شیراز برای ساخت تالار اعلام آمادگی کرد و دلیل توقف آن را کمبود بودجه مالی فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس عنوان کرد.

به هر روی، با این فراز و فرودها هنرمندان شیرازی، از پیر و جوان گرفته تا آنها که از شیراز رفته‌اند و حالا در پایتخت صاحب‌نام و شهره‌اند و هم غیرشیرازی‌ها، همگی بر آنند که تالار حافظ با این حجم استفاده دیگر کفاف نیازهای آنان را نمی‌دهد و تعمیراتی اساسی و صرف بودجه برای آن ضروری است. از طرف دیگر، اگر این تالار به هر دلیلی تعطیل شود، شیراز عملاً از همین یک امکان نیز بی‌بهره می‌شود؛ دوراهی ناگواری که در هر صورت فشارش بر گرده فرهنگیان و فرهنگ‌دوستان است.

این خبر را به اشتراک بگذارید