الهام مصدقیراد/ خبرنگار
حتی اگر خودمان هم رانندگی نکنیم، باز هم از وضعیت نابسامان و ناآرام رانندگیدر تهران خسته و کلافهایم. بوقزدنهای مکرر، سبقتهای نابه جا، سردرگمی بعضی خودروها در انتخاب مسیر، انصاف نداشتن و رعایت ابتداییترین حقوق عابران پیاده و دیگر خودروها از مسائلی هستند که یا آنها را مرتکب میشویم و یا از ارتکاب آنها توسط دیگر رانندگان آسیب میبینیم. سیداحمد جلیلی، روانپزشک معتقد است: رانندگی نوعی رفتار اجتماعی است که با بررسی نحوه آن میتوان به رابطه شهروندان با یکدیگر و تعاملشان با حاکمیت پی برد.
از نظر شما بهعنوان یک روانپزشک، رانندگی در شهر تهران چه وضعیتی دارد؟
سرتا پا اشکال است و مثل بخشهای دیگر روابط مردم با یکدیگر است. سلامت روانی مردم وقتی حاصل میشود که روابط مردم با یکدیگر، روابط مردم با حاکمیت و روابط حاکمیت با مردم مناسب و درخور باشد. اگر این موضوع که از دید بعضیها کماهمیت است، تحقق یابد خیلی از مشکلات اجتماعی، روانی و اقتصادی کم شده و از فساد روزافزون و نابسامانیها جلوگیری میشود. این طرز رانندگی خودش نوعی فساد است و نمونهای از تجاوز به حقوق یکدیگر. مردم ما نسبت به هم نامهربان شدهاند و این نامهربانی تجلیاش در رانندگی بهعنوان یکی از مواضع ظهور این نامهربانی است.
چرااین نامهربانی رخ داده؟
باید به همان مسئلهای که در ابتدا گفتم، برگشت. همان 3 نوع رابطه باید درست شود. برای درست شدن آن باید قانون حکمفرما شود. باید سرویسهای خدماتی به مردم کارا و درست باشد و از آنها هم رفتار مناسب طلب کنیم. وضع موتورسوارها در تهران دستکمی از رانندگان اتومبیل ندارد. پیادهرو و سوارهرو برایشان فرقی نمیکند البته رانندگان خودرو هم اگر میتوانستند وارد پیادهرو میشدند. یک چیزی در جامعه اشکال پیدا کرده؛ اینکه موظف بودن به قانون و رعایت آن با بیتوجهی روبهرو شده است.
چرا؟
ببینید مسئلهای در مورد سوءاستفاده مالی مطرح میشود؛ پس باید برخوردهای قانونی به درستی انجام شود اما وقتی این اتفاق نمیافتد آن سه گونه رابطه دچار اشکال میشود و نمیتوان انتظار داشت روابط بینمردم بهتر از این باشد. وضع رانندگی نمونهای از وضع رفتار در شرکتها، مؤسسات و ادارات است، در اینگونه مکانها دائما به حقوق یکدیگر تجاوز میشود. آنجا عیان نیست اما در خیابان آن را میبینیم.
رابطه متقابل مردم و حاکمیت شامل تمام شهرهای ما میشود اما وضعیت رانندگی در تهران و میزان تصادفات آن را در همه شهرها شاهد نیستیم.
در تهران خیلی از مسائل بیشتر وجود دارد. آسیبهای اجتماعی، بیعدالتی، آلودگی هوا... در تهران بیشتر است. تهران ویترین مملکت ماست. در تهران گرفتاریها بیشتر، چند شیفت کارکردن بیشتر و گذران زندگی مشکلتر و مشکلات بحران آب و هوا بیشتر است. این خبرهای ناخوشایند در کنار فقر و بیعدالتی دست بهدست هم داده و در همه سطوح ارتباطی مردم با هم همان وضعیت رانندگی را ایجاد میکنند. رانندگی یک تافته جدابافته نیست بلکه یک نمونهای از رفتارهای ما با یکدیگر است. اشکال دیگر این است که مدتها کسی مردم را هدایت نکرده و فقط برای اینکه به آرایشان برسند، به تعارف با آنها رفتار میشود. مردم نیاز به راهنمایی دارند و نیازمند الگو هستند. وسایل ارتباط جمعی هم در این مسیر نقش عمدهای دارند.
به گفته شما تا وقتی آن 3 نوع رابطه درست نشود نمیتوان انتظار داشت وضعیت رانندگی درست شود. اما درست شدن این روابط سخت و زمانبر است.
اگر گذران امور مملکت بسامان باشد همه اینها درست میشوند. رفتارهای مردم هم درست خواهد شد.
اما در زمانهایی که مردم خوشحال هستند مثل زمان پیروزی تیم ورزشی محبوبشان، پیروزی کاندیدای موردنظرشان در انتخابات، تعطیلات نوروز اوضاع رانندگی ظاهرا بهتر است.
بله عواملی که موجب کاهش فشارهای روانی شده و غم و اندوه را کم کند در نحوه رانندگی بسیار تأثیرگذار است؛ حتی برف اخیر تهران یکی، دو روز مردم را خوشحال کرده بود و رانندگیها بهتر شد. باید در کارهای اجتماعی به شادیها بها دهیم. البته وقتی که فکری برای نابرابریها کرده باشیم، اینها موجب سلامت رفتاری میشود.