• جمعه 12 بهمن 1403
  • الْجُمْعَة 1 شعبان 1446
  • 2025 Jan 31
جمعه 12 بهمن 1403
کد مطلب : 247558
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/zm1rY
+
-

نامهربانی حرفه ماست

خسرو دهقان

 و اما نقد فیلم. جوهر نقد فیلم برخورنده است. نوعی حرف تند و نیش‌دار حاکی از نارضایتی، به یک معنا پرخاش و اعتراض، نقد در اصل و ذات خود، چیز دلپذیر و شیرینی نیست.  در گام اول وارد مبحث نقد منصفانه و سازنده شدن بی‌معنی است و مشکلی را حل نمی‌کند، جز آنکه مسئولیتی را بر دوش نقد می‌گذاریم که از عهده و وظیفه‌اش خارج است. برای رسیدن به تقسیم‌ها و شاخه‌ها و شعبه‌های خود نقد باید مسیرهای زیادی پیموده شود. نقد نمی‌تواند ابتدا به ساکن متوازن، موزون، معقول و منصف باشد. در جوهره نقد تلخی‌ای است که با هیچ عسل، شیرینی و مربایی، طعم مطبوعی نمی‌گیرد. با هر روش و هر شکل که بیان شود، نقد به افراد، چیزها و اهالی مکان‌ها یا سیستم‌ها برمی‌خورد و باعث عکس العمل می‌شود، تمام دعواها بر سر همین ذات بنیانی نقد است.

 با نمک‌ترین وجه قضیه در این است که در نقد نخستین کسی که شکیبایی نمی‌کند، منتقد کنار دست و دیوار به دیوار نویسنده نقد است. درحالی‌که پرده اول تراژدی به تحمل‌ناپذیری منتقد بر می‌گردد که دیگران هم حق دارند از خود در قبال نقد ناشکیبایی نشان دهند، مثلا صاحب اثر، در این میان صاحب اثر به نوعی حق دارد ناشکیبا باشد و نقد را تحمل نکند. راه‌حل چیست؟ راه علاج تنها تحمل است، تحمل به‌معنای پذیرش نقد فیلم نیست، به‌معنای دوست داشتن نقدی که از فیلم شده نیست، به‌معنای همسو بودن با منتقد هم نیست. خودمانی‌تر بگویم، باید تحمل فحش و کتک خوردن را داشته باشیم. به‌معنای دقیق کلمه تحمل باید کرد.

 نقد فیلم در این سرزمین بیشتر مایه نفرین بوده تا ستایش و تحسین. کلان تر اگر ببینیم ما اصلا نقد را در هیچ حوزه ای دوست نداریم.واقعیت این است که نقد در جامعه ایرانی از گذشته تا امروز جایگاه مهمی نداشته است و یا به عبارت بهتر به دلیل نداشتن روحیه نقدپذیری در جامعه ما اساسا نقد جایگاهی نداشته .تجربه نشان داده  کوچکترین انتقاد را برنمی‌تابیم و باید بگویم  در سینما هم همینطور است.«منتقد محبوب» از آن ترکیب هایی است که به سختی می شود برایش مصداق یافت.منتقد چگونه می تواند محبوب القلوب شود؟ کسی که در تاریکی سالن به پرده خیره شده و احیانا گوشه ای یادداشت برمی دارد تا فیلم روی پرده را نقد و تحلیل کند،آدم تنهایی است.این تنهایی را فقط خواننده نقد می تواند پر کند و خواننده نقد اگر صاحب اثر باشد و نقد هم منفی حساب روشن است. سال ها پیش نوشته ام و تکرارش خالی از لطف نیست؛حرفه ما نامهربانی است.همین است و کاریش هم نمی شود کرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید