آموزش و پرورش شادیگریز نباشد
سیدحسن موسوی چلک/ رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
یکی از نگرانیهای جامعه ما افزایش خشونتها، آمار بالای افراد مبتلا به اختلال روانی (طبق آمار ارائهشده توسط مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بین 23 تا 25درصد از افراد دچار اختلال روانی هستند)، افسردگی و بالا نبودن شاخص شادابی و نشاط اجتماعی است. بهگونهای که وزیر بهداشت فعلی هم نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و اعلام کرد: «شادش کنید!» این موضوع بعد از رسانهای شدن ماجرای رقص در مدارس با آهنگ ساسی مانکن (آقامون جنتلمنه) مورد توجه قرار گرفته است. این موضوعات از آنجا نگرانکننده میشود که نشان میدهد ما نتوانستهایم در تقویت هویت فرهنگیمان عملکرد قابلقبولی داشته باشیم. اگر در این زمینه عملکردها قابل پذیرش بود مقام معظم رهبری از ناتوی فرهنگی (جنگ نرم) یاد نمیکردند. این عبارت خود گویای نگرانی جدی ایشان از تأثیرات فرهنگی بیگانگان بر جامعه است. بدون شک از مهمترین محیطهای اجتماعی که میتواند در ترویج فرهنگ شادمانه در چارچوب قوانین و مقررات جاری کشور و با هدف تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی افراد تأثیرات قابل توجهی داشته باشد، مدارس هستند. در مدارس شاد، خشونت کمتر مشاهده میشود، روابط میان دانشآموزان صمیمیتر خواهد بود، احساس تعلق بیشتر خواهد شد و همکاریها افزایش پیدا میکند. لذا در چنین محیطهایی افرادی تربیت میشوند که شادابی و نشاط اجتماعی ازجمله ویژگیهای بارز آنها خواهد بود. به همینخاطر از سرپرست جدید آموزش و پرورش که خود دانشآموخته جامعهشناسی است و تجربه زیسته خوبی هم در حوزه اجتماعی ازجمله آموزش و پروش دارد، انتظار میرود برای داشتن مدارس بانشاط در چارچوب قوانین و مقررات جاری کشور با شجاعت برنامهریزی کند.
برای داشتن مدارس بانشاط چند گروه نقش دارند؛ سیاستگذاران کلان نظام آموزشی کشور، مدیریتهای میانی و اجرایی بهویژه مدیران مدارس و همکارانشان و دانشآموزان و اولیای دانشآموزان. لذا باید از همه این ظرفیتها بهخوبی استفاده شود، شادیهای گروهی خلق شود، از ظرفیتهای فرهنگی شامل ظرفیتهای مذهبی، ملی و قومی (در چارچوب هویت ملی (اسلامی- ایرانی)) استفاده شود. زیباییشناسی پوشش کارکنان و دانشآموزان و فضای کالبدی مدارس، تنوع برنامههای اجتماعی و فرهنگی و آموزش سبک شادمانه (بهتر زیستن) زیستن در مدارس میتواند از اولویتهای نظام آموزشی کشور باشد که غفلت از این موضوع میتواند مشکلات جدی را در آینده برای جامعه ایجاد کند. مشکلاتی که جبران آنها گاهی اوقات امکانپذیر نخواهد بود. با وجود این منصفانه نیست که همه فضای ناشاد را به آموزش و پرورش ربط دهیم، چون مولفههای دیگر ازجمله اقتصاد، فضای سیاسی و... هم بسیار مهم هستند و حتی برخی از مشکلات آموزش و پرورش و دانشآموزان در حوزه خشونت و شادیگریزی به خارج از مدارس ارتباط دارد اما اینها دلیل نمیشود که آموزش و پرورش دست روی دست بگذارد و تحتتأثیر فشارهایی بیرونی محدودیتهایی هم برای ایجاد فضای شادی و گروهی ایجاد کند.