جام جهانی 2018 را با چه تلویزیونی ببینیم؟
آگاهانه انتخاب کنید
خشایار مریدپور:
تماشای بهتر رویدادهای بزرگ ورزشی ازجمله المپیک و جامجهانی فوتبال یکی از اصلیترین بهانههای خرید یا بهروزرسانی تلویزیون خانه محسوب میشود. در این سالها تلویزیونها اما تغییرات بسیاری بهخود دیدهاند و دیگر تنها وسیله نمایش تصاویر نیستند. نمایشگرهای جدید علاوه بر کیفیت تصویر فوقالعاده خود، دارای امکانات بسیاری ازجمله اتصال به اینترنت و انواع پخشکنندههای بیسیم و باسیم، کنترل ابزارهای هوشمند خانه، اجرای بازیهای گرافیکی و تقریبا تمامی امکانات یک گوشی هوشمند هستند. تمام اینها در کنار فناوریهای جدیدی مثل دیودهای نوردهنده ارگانیک (OLED) و کیفیت نمایش 4K و امکان نمایش ویدئو با حالت HDR به این معنی است که اگر این روزها قصد خرید تلویزیون را داشته باشید انتخابهای شما بیشتر از همیشه خواهد بود. اما واقعیت این است که تمامی این فناوریهای جالب، مخففهای دهن پرکن و انواع و اقسام اسامی که روی تلویزیونهای جدید گذاشته میشوند هم بخشی از فرآیند بازاریابی این محصولات هستند. برخی از این فناوریها هنوز در مراحل اولیه رشد خود هستند و برخی دیگر؛ مثل تلویزیونهای سهبعدی یا صفحه خمیده تنها بخشی از یک موج کاذب در بازار هستند که به مرور جای خود را به فناوریهای عملیتر و اقتصادیتر میدهند. پس برای یک خرید خوب چه کار باید کرد؟ بهترین کار آشنایی با این استانداردها و فناوریها در سطح کلی و انتخاب برمبنای نیاز و عملکرد است. با یک خرید خوب نهتنها پول خود را روی یک محصول زیبا و نوآورانه ولی غیرعملی دور نمیریزید، بلکه میتوانید یک نمایشگر خوب با عمر طولانی و قابلیتهای کاربردی خریداری کنید و حداقل تا جام جهانی بعدی خیالتان را از بابت جعبه جادویی خانه راحت نگه دارید. در ادامه برخی از مهمترین نکاتی که هنگام خرید یک تلویزیون جدید باید درنظر داشته باشید را با هم مرور میکنیم.
تلویزیون 4K بخریم یا نه؟
تا همین چند سال پیش، برای خرید تلویزیون انتخابها تنها به گزینههای HD و Full HD محدود بود که اولی زیر یک میلیون پیکسل و بعدی حدود دو میلیون پیکسل وضوح تصویر داشت. البته کیفیت Full HD نسبت به تلویزیونهای قدیمی یک گام بلند رو به جلو بود و همه ما تجربه بهتزدگی ناشی از دیدن تصاویر باکیفیت و شفاف Full HD برای نخستین بار را بهخاطر داریم، اما روند پیشرفت فناوری متوقف نماند و از چند سال پیش شاهد عرضه استاندارد جدیدی به نام UltraHD یا 4K شدیم که با حدود چهار برابر وضوح بیشتر نسبت به Full HD و با هشت میلیون پیکسل سطح جدیدی از کیفیت تصویر را به ما عرضه کرد. البته فناوریهای جدید همواره در زمان عرضه بسیار گرانقیمت هستند و شاید ارزش خرید آنها از نظر اقتصادی بالا نباشد. اما تلویزیونهای 4K دیگر اختلاف قیمت اساسی با نسلهای پیشین خود ندارند و میتوانید یک نمایشگر 65اینچ با این کیفیت را با قیمتی زیر پنج میلیون تومان خریداری کنید.
واقعیت این است که اکثر سازندگان مطرح از سال پیش محصول بالاتر از 40اینچی که کیفیت تصویر آن 4K نباشد ندارند و میتوان این کیفیت تصویر را استاندارد محسوب کرد. یکی از دلایل این گستردگی و استاندارد شدن کیفیت تصویر 4K را میتوان عرضه بیشتر محتوی قابل استفاده برای آن دانست. تا یکی، دو سال پیش تنها استفاده یک نمایشگر 4K برای شما نمایش یکی، دو DVD اصلی بود که هنگام خرید تلویزیون به شما تحویل داده میشود و درواقع تهیه محتوی با این کیفیت از خرید خود نمایشگر دشوارتر بود. اما دیگر با عرضه انواع بازیها، فیلمها و سریالها با این کیفیت و افزایش سرعت اتصال اینترنت خیلی نیازی نیست نگران تأمین محتوی تلویزیون 4K خود باشید و میتوانید بهصورت عملی از آن استفاده کنید. بسیاری از این تلویزیونهای جدید قابلیت اتصال مستقیم به سرویسهای پخش محتوی 4K را دارند و حتی اگر این امکان را هم نداشته باشند میتوانید با استفاده از پخشکنندههای آنلاین 4K (مثل Apple TV 4K) و اتصال آن با پورت HDMI از کیفیت تصویر نمایشگر خود لذت ببرید. همچنین با ظهور دیسکهای UltraHD Blu-ray (که هنوز تا عمومی شدن استفاده از آنها زمان نسبتا زیادی باقی است) میتوانید با استفاده از یک دستگاه پخش اختصاصی این فرمت (یا Xbox One S) بدون نیاز به اینترنت از تصویر 4K با فناوری HDR که کمی بعد توضیح میدهیم لذت ببرید. در نهایت و بهطور کلی میتوان گفت که درصورتی که قصد خرید یک نمایشگر جدید را دارید بهتر است به گزینههای غیراز 4K اصلا فکر نکنید چرا که نهایتا تا یکی، دو سال دیگر شبکههای تلویزیونی و سرویسهای خبری هم شروع به استفاده از این فرمت خواهند کرد و درواقع تلویزیونی که قابلیت نمایش تصاویر 4K را نداشته باشد یک تلویزیون کهنه خواهد بود.
کدام بهتر است: LED یا OLED؟
تقریبا 10 سال پیش، تلویزیونهای پلاسما تنها نمایشگرهای با پنل تخت در بازار بودند. اما این روزها تلویزیونهای پلاسما یک فناوری مرده محسوب میشوند و هیچ سازنده بزرگی برنامهای برای تولید و معرفی تلویزیونهای پلاسمای جدید ندارد. در نتیجه انتخابهای شما تا حد زیادی محدود به چند گزینه خواهند بود: نمایشگرهای LCD با نور پسزمینه LED (که بهطور کلی LED نامیده میشوند) و نمایشگرهای جدیدتر و گرانقیمتتر OLED. اول از همه اینکه تلویزیونهای LCD و LED به غلط فناوریهای مجزا درنظر گرفته میشوند، درحالیکه هردو از فناوری پنلهای LCD استفاده میکنند. پنلهای LCD بهخودی خود نوردهی ندارند و برای نمایش تصویر نیازمند تابش نور به آنها هستیم. تلویزیونهای LCD قدیمی از لامپهای CCFL برای نوردهی به پنل استفاده میکردند، درحالیکه تلویزیونهای جدیدتر ملقب به LED این وظیفه را به یک صفحه LED واگذار کردهاند. درحال حاضر تقریبا تمامی نمایشگرها از فناوری LED برای نوردهی به پنلها استفاده میکنند و تنها شکل نوردهی در بین نمایشگرها تفاوت دارد.
در برخی نمایشگرها نوردهی از گوشههای تصویر انجام میشود، درحالیکه در برخی دیگر پشت صفحه تصویر نور داده میشود. مدلهای دارای نوردهی از گوشههای تصویر باریکتر هستند، درحالیکه مدلهای با نوردهی تمامصفحه کمی ضخیمتر هستند تا جای کافی برای لامپهای LED را داشته باشند. البته این نمایشگرها در مقابل ضخامت بیشتر نوردهی متوازنتری دارند و در مدلهای خیلی پیشرفته قابلیت تنظیم نور تک پیکسلها برای نمایش بهتر رنگهای تیره و سیاه در تصویر وجود دارد. بهطور کلی میتوان گفت که ضخامت کمتر و نوردهی بیشتر صفحه نمایش به معنی افزایش قیمت نهایی تلویزیون خواهد بود. نمایشگرهای OLED اما جزو فناوریهای کمیاب و گرانقیمت دنیای تلویزیون محسوب میشوند و برخلاف نام مشابه تفاوتهای بسیاری با تلویزیونهای LED فعلی دارند. درواقع میتوان نحوه عملکرد آنها را بسیار شبیه تلویزیونهای پلاسمای قدیمی دانست. در نمایشگرهای OLED هر دیود وظیفه تولید نور و رنگ را بهصورت همزمان دارد اما ابعاد آنها میتواند بسیار کوچکتر و نازکتر از تلویزیونهای با نوردهی LED هم باشد و قادر به تولید عمیقترین رنگهای تیره و سیاه ممکن هستند. درحال حاضر این فناوری تنها در انحصار برندهای LG و Sony است و بهدلیل همین انحصار هم قیمتهای بسیار بالایی دارند. درنهایت باید گفت که باوجود برتری بیچون و چرای فنی OLEDها، قیمت بسیار بالاتر آنها بسیاری از مشتریها را منصرف میکند و واقعیت این است که اختلاف کیفیت تصویر آنقدر چشمگیر نیست که بخواهید قیمتی در حدود 2یا 3برابر مدلهای خوب موجود در بازار برای آن بپردازید. درباره انتخاب بین LED و OLED مهمترین چیز بودجه شما و هزینهای است که حاضرید برای کیفیت بهتر تصویر بکنید، هرچند اگر منتظر ارزانتر شدن OLEDها هستید باید بگوییم که با توجه به انحصار تولید آن احتمالا باید مدت زیادی را منتظر بمانید.
چند اینچ بخریم؟
هرچند با نگاهی به بازار تلویزیونها ناخودآگاه ممکن است فکر کنیم که بزرگتر همیشه بهتر است، اما در واقعیت تماشای تصویر یک تلویزیون بسیار بزرگ از نزدیک همانقدر آزارنده است که یک تلویزیون کوچک از دور: همهچیز به ابعاد و چیدمان اتاقی که برای نصب تلویزیون درنظر داریدبازمیگردد. البته انتخاب در این زمینه هم تا حدی سلیقهای است و نمیتوانیم قانونهای کلی برای آن درنظر بگیریم، اما چند قاعده کلی هنگام انتخاب سایز صفحه نمایش براساس فاصله وجود دارد که بد نیست شما هم بدانید. بهطور کلی فاصله بین شما و صفحه نمایش تلویزیونتان باید حدود 1.2تا 1.6اندازه قطر صفحه نمایش باشد که همان عددی است که بهعنوان اندازه صفحه نمایش معمول است. یعنی اگر فاصله بین مبل تا تلویزیون در خانه شما حدود دو متر باشد، میتوانید هر صفحه نمایشی بین 42تا 60اینچ را به راحتی تماشا کنید. درصورتی که این فاصله 1.5متر باشد، سایزهای مناسب بین 37تا 52اینچ خواهند بود.
نسبت کنتراست و نرخ رفرش صفحه به چه کاری میآیند؟
یکی از چیزهایی که همه خریداران تلویزیونهای جدید را موقع انتخاب سردرگم میکند حجم عظیم اطلاعات اختصاصی درباره مدلها و تفاوتهای آنها است. برای راحتی بیشتر شما میتوانیم بگوییم که دو مورد از این مشخصات، یعنی نرخ رفرش و نسبت کنتراست را میتوانید با خیال راحت ندیده بگیرید. نرخ رفرش یا سرعت پاسخگویی صفحه نمایش نشاندهنده تعداد تصاویر نشانداده شده در هر ثانیه است و با واحد هرتز یا Hz نمایش داده میشود. از نظر تئوری افزایش سرعت پاسخگویی نمایشگر به معنی تصاویری نرمتر خواهد بود اما در واقعیت اینطور نیست و شما با پرداخت هزینه بسیار بیشتر قابلیتی را دارید که حتی درصورت استفاده هم نتایج جالبی نخواهد داشت. در بسیاری از موارد نرخ 60Hz برای فیلمها و 120Hz برای بازیهای ویدئویی مناسب است و در اکثر موارد حتی باید نرخ رفرش را به زیر این مقادیر کاهش دهید تا برنامههای تلویزیونی و فیلمها را بدون بهم خوردن کیفیت آنها نگاه کنید. نسبت کنتراست هم اختلاف بین تیرهترین مشکی و روشنترین سفید صفحه نمایش را بیان میکند و از نظر تئوری افزایش آن خوب است چرا که مشکیهای عمیق و سفیدهای پرنور باعث افزایش کیفیت تصویر میشوند. اما مسئله اینجاست که روش استانداردی برای اندازهگیری این معیار وجود ندارد و بنابراین مثلا ارقام اعلام شده توسط سامسونگ را نمیتوان بهطور مستقیم با ارقام محصولات Sony مقایسه کرد. همچنین سازندگان علاقهمند به اعلام رقمهای بالاتر هستند تا بتوانند قیمت بیشتر محصولات خود را توجیه کنند و غیراز نمایشگرهای OLED شرکت LG که قادر به تولید سیاه مطلق و در نتیجه نسبت کنتراست بینهایت هستند، خیلی نباید به این کنتراست اعلام شده توجه کنید. میتوان گفت بهترین روش مشاهده کیفیت تصویر مدلهای مختلف قبل از خرید و بهصورت حضوری است و خیلی نباید دربند برخی از این جزئیات فنی باشید.
سیستم صوتی چطور؟
اگر منظورتان از سامانه صوتی تولید صدای کافی برای شنیدن دیالوگها باشد که اکثر تلویزیونها با بلندگوهای درونی خود هم میتوانند شما را راضی نگه دارند. اما اگر بهدنبال صدای با کیفیت و فراگیر هستید و مثلا دوست دارید بتوانید موسیقیهای مورد علاقهتان را هم با صدای بلند و خوب بشنوید باید بهدنبال یک سیستم صوتی بهتر باشید. یکی از بهترین روشها انتخاب سیستمهای ساندبار یا سینمای خانگی سازگار با نمایشگر شما و ترجیحا از همان برند است. درصورتی که بودجه زیادی ندارید، جایتان تنگ است یا بهدنبال یک راهحل مناسب و جمع و جور هستید، بهترین انتخاب برای شما همان سیستمهای صوتی تختهای یا ساندبار است. ساندبارها سیستمهای صوتی طولانی و باریکی هستند که به راحتی زیر تلویزیون شما جا میشوند و در مدلهای بالاتر کیفیت صدا و فناوریهای پیشرفتهای هم درخود دارند. نصب و راهاندازی ساندبارها بسیار راحت است و معمولا قیمت بسیار کمتری هم نسبت به سیستمهای شناختهشده سینمای خانگی دارند. هرچند در مدلهای بالاتر ساندبارها هم قابلیت ایجاد صدای فراگیر و دقیق با کانالهای مجزا و ایجاد افکتهای صوتی را دارند و برای مثال ساندبارهای مجهز به سیستم Dolby Atmos هماکنون در بازار کشورمان به فروش میرسد. اما درصورتی که فضا و حوصله کافی برای راهاندازی یک سیستم سینمای خانگی چندکاناله حرفهای را داشته باشید، انتخاب بهتری وجود ندارد. با استفاده از یک سیستم سینمای خانگی چند کاناله که به درستی نصب و راهاندازی شده باشد میتوانید لذت شنیدن صدای فراگیر، قدرتمند و با جزئیات را تبدیل به بخشی ثابت از زندگی روزمره خود کرده و فیلمهای سینمایی و برنامههای تلویزیونی را از نو کشف کنید.