فاصله طبقاتی و ناهمسانی اجتماعی
شهلا کاظمیپور ـ جامعهشناس
یکی از دغدغههای مهم جامعهشناسان و دولتمردان کاهش فاصله طبقاتی در همه جوامع است. چنین فاصلهای مدلول علتهایی است که با رفع آنها میتوان به همسانتر شدن زندگی طبقات مختلف امیدوار بود. برای محاسبه فاصله طبقاتی از ضریب جینی استفاده میشود. براساس این نمودار سطح طبقات مختلف هر چه به یک نزدیک باشد اوضاع بهتر و این سطح هرچه به صفر معطوف باشد وضع نابسامانتر است. در سالهای پیش میانگین این سطح در ایران نزدیک به نیم بود. اما چیزی که فاصله طبقاتی و ضرورت محاسبه آن را مطرح میکند، زیانهای اجتماعی است که از این رهگذر متوجه جامعه خواهد بود. تضاد اجتماعی وقتی به شکل چشمگیری افزایش مییابد، طبقه فقیر آسیبپذیرتر و طبقه غنی ثروتمندتر میشود. مثلا وقتی قیمت ملک افزایش مییابد کسی که خانهای ندارد، با افزایش اجارهبها، سطح زندگیاش به زیر خط فقر نزول میکند؛ در حالی که کسی که چند واحد مسکونی دارد، بر داراییاش افزوده میشود. معمولا برای مقابله با چنین وضعیتی اگر ابزار کافی در دست جوامع باشد با برقراری دولت رفاه سعی در افزایش سطح زندگی اقشار کمدرآمد میکنند. اما در نبود چنین ابزاری بهترین روش نظارت بر توزیع و مقابله با تورم است. باید در نظر داشت که بیتوجهی و اهمال در این زمینه میتواند سطح وسیعی از جامعه را درگیر کند؛ جوانترها که در آستانه پیریزی آینده خود و جامعهاند، کسانی که در سطوح عالی تحصیل میکنند و نیز کودکان، سالمندان و بیماران. ناگفته پیداست که میزان این آسیب و نوع آن در هر یک از این گروهها متفاوت است اما برآیند همه این فشارها به صورت ناهنجاری در جامعه دیده خواهد شد؛ بنابراین مواجهه با ایجاد چنین فاصلهای یک وظیفه همگانی است و باید در دستور کار مسئولان و مدیران جامعه باشد.