جانداران در نمادشناسی ایرانی
میرجلالالدین کزازی/ نویسنده و استاد دانشگاه
در نمادشناسی ایرانی مانند بسیاری دیگر از سامانههای نمادشناسی جهان جانوران کارکردی بنیادین دارند. پیشینه اینگونه نمادها بسیار دیرینه است؛ یک نمونه اگر بخواهم بیاورم، از کهنترین نمادهای جانوری که پارهای از آنها در نمادشناسی ایرانی هم بهگونهای کارساز افتادهاند، پیکرههای اخترین در آسمان است که بسیاری از آنها در پیوند است با جانداران نمادین و افسانهای. من تنها به دو نماد که کارکردی گسترده در نمادشناسی ایرانی یافتهاند بسنده میکنم. یکی از این دو نماد، شیر است. شیر نماد چیرگی و فرمانرانی برتر و بیچندوچون است. از سوی دیگر شیر نماد آسمان و خورشید هم هست. بهدرست از همین روی بوده است که شیر را همواره در تب میدانستهاند. این تفتگی و در تب بودن بازمیگردد به کارکرد برین و آسمانی او در نمادشناسی ایرانی، زیرا آسمان با آخشیج (عنصر) برترین که آتش است پیوندی سرشتین و ساختاری دارد؛ از سوی دیگر خورشید نیز کان و کانون گرما و تاب و تب و آتش است. نمادی دیگر که وارونه شیر است در ویژگیها و چگونگی کارکرد نمادشناختی گاو است. گاو نماد زمین است. زمینی که در باورهای کهن سرد است و خشک، زیرا که زمین با خاک در پیوند است با فرودینترین آخشیج. ازهمینروست که ما این دو نماد را چندینبار بر سنگنگارههای تختجمشید میبینیم. در سنگنگاره شیر و گاو، شیری ژنده، تنومند، پرتوان با چنگالهایی تیز و بران برنگاشته شده است که بر کپل گاوی همچنان کلانپیکر چنگ در زده است و این گاو را میخواهد فروکشد و بر زمین افکند و از هم فرودرد. اگر بخواهیم این نگاره را بر پایه نمادشناسی ایرانی، راز بگشاییم و بازنماییم، میتوان بر آن بود که در این نگاره پیروزی آسمان بر زمین، نیروهای کارساز اثرگذار بر نیروهای کارپذیر اثرستان با نگاهی ژرفتر چیرگی جان بر تن و مینو برگیتی یا اگر بخواهیم از نمادشناسی شاهنامه بهره جوییم، چیرگی ایران بر توران به شیوهای رازآلود به نمود آورده شده است. من در اینباره به فراخی سخن میتوانم گفت اما میانگارم که آنچه آمد این گفتار کوتاه را بسنده میتواند بود.