• چهار شنبه 3 بهمن 1403
  • الأرْبِعَاء 22 رجب 1446
  • 2025 Jan 22
یکشنبه 12 خرداد 1398
کد مطلب : 57525
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/OBKG
+
-

پارادوکس پوپولیستی

نگاه
پارادوکس پوپولیستی

سیمون جانسون
اقتصاددان در صندوق بین‌المللی پول



شکست پوپولیسم در کشورهای مختلف جهان نیازمند پذیرفتن این نکته اساسی است که سیاست‌های بد اقتصادی، دیگر باعث شکست دولت‌ها در انتخابات نمی‌شود. این بدین معناست که دولت‌های پوپولیست اگرچه عملکرد خوبی از خود به جا نگذارند اما باز هم می‌توانند با دادن وعده‌های بیشتر شانس پیروزی خود را در دوره بعدی انتخابات بالا ببرند؛ حتی اگر این مسئله به قیمت آسیب بیشتر به اقتصاد یک کشور تمام شود.
فاکتورهای ساختاری اقتصاد در دهه‌های گذشته باعث شده تا بسیاری از مردم احساس کنند از سوی آنها که سیاست‌های اقتصادی را طرح‌ریزی می‌کنند مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند و حتی در حق آنها اجحاف شده است. این مختص یک جریان سیاسی نیست و نگاه مردم اکنون هم به احزاب راست و هم به احزاب چپ چنین است. نتیجه چنین وضعیتی به قدرت رسیدن احزاب پوپولیست ضدساختارگرا خواهد بود که سیاست‌هایی را در پیش می‌گیرند که نتیجه‌ای جز وارد کردن ابهام به اقتصاد ندارد؛ وضعیتی که در نهایت به فرار سرمایه منجر خواهد شد. سرمایه‌گذاری کمتر هم در نهایت به کند‌شدن رشد اقتصادی و کاهش روند اشتغال‌زایی منتهی می‌شود.
در شرایط عادی، دولت‌هایی که پاسخگو هستند، اگر در سیاست‌های اقتصادی خود موفق عمل نکنند، در نهایت نتیجه‌اش را در صندوق رأی خواهند دید. اما عدم‌پاسخگویی ویژگی بارز دولت‌های پوپولیستی است. آنها با ترویج این نگاه که رسانه‌ها دروغ می‌گویند و کارشناسان اقتصادی چیزی نمی‌فهمند، نظام پاسخگویی را دور می‌زنند. هرچه مردم از ساختار تثبیت شده در جامعه عصبانی‌تر شوند، قبولاندن اینگونه مسائل به آنها ساده‌تر انجام می‌شود.
برگزیت نمونه خوبی است. اگر همه آمارهای اقتصادی مربوط به انگلیس را دروغ بدانیم، فضای حاکم بر انگلیس طی ماه‌های آینده اینگونه خواهد بود: دولت محافظه‌کار انگلیس توانایی اداره امور را ندارد و در نهایت بدون هیچ‌گونه توافقی از اتحادیه اروپا خارج می‌شود. این بدین معناست که سرمایه‌گذاری در این کشور کاهش پیدا خواهد کرد و بیکاری افزایش. نتیجه این وضعیت می‌تواند  به روی کار آمدن دولتی منتهی شود که شعارهای پوپولیستی بیشتر و وعده‌های اقتصادی بهتری می‌دهد. چنین دولتی ناتوانی در اصلاح امور را اما نه متوجه خود، بلکه متوجه دیگران می‌داند؛ چراکه پاسخگو نیست. اتحادیه اروپا، اقتصاددانان، دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و مهاجران همه مقصر اصلی نارسایی‌ سیاست‌های اقتصادی‌ دولت خواهند بود.
در هند همین تجربه تکرار شد. ملی‌گراهای هندی به رهبری نارندرا مودی موفق شدند با وجود ناکامی دولت در اجرای وعده‌های گذشته، کرسی‌های بیشتری از پارلمان را به چنگ بیاورند. در آمریکا، مسئله انتخاب مجدد دونالد ترامپ اکنون مسئله‌ای جدی است. سیاست‌های دونالد ترامپ به‌خصوص در زمینه جنگ اقتصادی با چین، به اقتصاد آمریکا آسیب زده و بعد از این هم آسیب خواهد زد. در شرایط عادی، توقع این است که این سیاست‌ها به پایگاه رأی ترامپ به‌خصوص در میان کشاورزان آسیب وارد کند. اما نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد حمایت‌ها از او افزایش هم پیدا کرده است. ترامپ در میانه آشفتگی اقتصادی که پیش روی آمریکا قرار دارد، رسانه‌ها، کارشناسان و نهادهای اقتصادی بین‌المللی را دروغگو می‌خواند و همچنان وعده‌های بیشتری را فهرست می‌کند.
برای مقابله با به قدرت رسیدن احزاب پوپولیست باید کمی‌ به عقب بازگشت و راه‌های اصلی نفوذ آنها به قدرت را بست. تنها راه برای مقابله با قدرت گرفتن احزاب پوپولیست، رفتن به قلب ماجرا یعنی ایجاد شغل است؛ ایجاد شغل رمز موفقیت هر برنامه‌ای برای مقابله با پوپولیسم است. همزمان زیرساخت‌های تولیدی نیز باید تقویت شود، حداقل دستمزد افزایش داده شود و مالیات‌ستانی از ثروتمندان پیگیری شود تا بتوان مسیرهای نفوذ پوپولیست‌ها با شعارهای غیرواقعی در میان مردم را مسدود کرد.
منبع: Project-Syndicate

این خبر را به اشتراک بگذارید