حسین عصاران _ پژوهشگر
در گذر ایام که واکاویها درباره موسیقی ایرانی و ترانه فارسی، نسبت به شکل جسته و گریخته اولیهاش، قالب هدفمندانهتری گرفت و به انجام چند پژوهش و تألیف در زمینه بازشناسی عرصههایی کمتر پرداخته شده از گذشته موسیقی ایران رسید، بیش از پیش با ضرورت پیریزی طرحی برای شکلدهی یک بایگانی دقیق و قابل استناد برای آثار پراکنده این عرصه مواجه شدم. چنانچه با تألیف 2 کتاب «باران عشق» و «واروژان» به این باور رسیدم که حلقه گمشده اینگونه از پژوهشها، همان نبود آرشیوی درست و دقیق برای دسترسی به همه آثار یک هنرمند است. آنچنان که در گام آخر و در مقدمه کتاب واروژان نوشتم: «این کتاب آغاز راه نیست که میانبری بر آن است. آغاز راه شناخت هر هنرمندی، مرور آثار اوست... حسرت این کتاب، نبود بایگانی دقیق و پرطراوتی از کارهای ایشان و دیگر هنرمندان موسیقی است.»
برای به سرانجام رساندن چنین ایدهای و به قصد گریز از تکرار بسیاری از تجربههای نادرست، غیرمفید و در بسیاری موارد، زیانرسان قبلی-که اطلاعات خام دریافت شده از هر مسیری را بیهیچ پردازش و واکاویای به اسم «پژوهش» و «تاریخنگاری» منتشر کرده است- راه درست را درمحدود کردن پهنه کار و سپس تعمق و تلاش برای انجام درست و دقیق آن یافتم تا دستکم در همان حیطه و گستره موردنظر، چراغی به جایی انداخته باشم.
جدا از این، چنین رویکردی میتوانست یکی از ایدههای معطلمانده قدیمیام، یعنی سهیم کردن علاقهمندان در درک جهان موسیقیایی آثار اسفندیار منفردزاده را هم عملی کند که جدا از علاقه قدیمیام به آثار هنریاش، در نظام ارزیابی ذهنیام، تعهد و تمرکز او به نوبینی، نوآوری و نوسازی، سنجه و معیاری برای پیمایش دیگر آثار هم عرصهاش هم محسوب میشود. خاستگاه این نگره هم بیش از هر چیز به جایگاهی که اسفندیار منفردزاده در گستره موسیقی ایران دارد، میرسد؛ هنرمندی که پس از سیاهمشقها و کارورزیهای ناگزیر نوجوانیاش، به جای بازتولید تجربه دیگران، همسو با جهانبینیاش، گزیدهکاری پیشه کرد، خشت بر خشت نهاد و شخصیت هنریاش را همپای شخصیت اجتماعی و سیاسیاش معماری کرد؛ همچون شاعری که شعرش را زندگی کرده است و زندگیاش را شعر.
بعد از اتمام و انتشار کتاب «واروژان»، بلافاصله ایده گردآوری آثار اسفندیار منفردزاده و انتشار درست و دقیق آنها رابهعنوان پایه شناخت جهان این هنرمند، پیش رو گذاشتم و بعد از تدوین یک شناختنامه کامل، کار پژوهش در مورد آنها و تکمیل و ویرایش اطلاعات موجود را آغاز کردم.
از همان ابتدای راه آنچه سخت و غامض مینمود، فرایند یافت، گردآوری و پرداخت کلیت آثار منفردزاده بود؛ بهویژه که سویه سلیقهام چنان است که این مجموعه باید تا حد امکان خوشکیفیت باشد.
ضمن اینکه تنها درخواست (و چه بسا تنها «شرط») اسفندیار منفردزاده هم تجمیع همه آثار - آن هم با تأکید روی آثاری که در دوره نوجوانی و جوانی، بهعنوان «سیاهمشق» انجام داده بود- و سپس تدوین آنها بر مبنای سال ساخت هر کدام از آنها بود. خوشبختانه گام نخست و اصلی، سالها پیش انجام شده بود؛ گردهمآوری مجموعهای از آثار او در آرشیو شخصی که میسر نمیشد مگر به پای ارادت و گذر زمان و البته هدیه سخاوتمندانه نسخههایی که خود منفردزاده از دستبرد زمان و گزند مهاجرت به سلامت رهانده بود. بقیه راه را با اعتماد به مهرورزی دوستان پیش گرفتم که هر یک از آنها جایی از مسیر این گردآوری را پیش پای من هموار کردند و در نهایت ماند بخشی از موسیقی فیلمها که نوار نسخههای اصلشان، بر شانههای باد نشسته و رفته بودند. جمعآوری آنها سنگ بزرگی را میمانست که خوشبختانه با پیگیری فراوان و به کمک دوستان سینماییام چرخید و از حاشیه صوتی نسخههای سینمایی۱۶ و ۳۵ میلیمتری برگرفته، پالایش و برای نخستینبار برای شنیده شدن مهیا گردید. برآیند اینها بیشک برای علاقهمند این عرصه، خوش و خرم و در بسیاری موارد، غافلگیرکننده خواهد بود.
در گذر از چگونگی پردازش آثار و طراحی و اجرای سایت، آنچه نتیجه کار است، اتفاقی نو محسوب میشود و از این روی خرسندی به سرانجام رساندن آن با من خواهد ماند. از این منظر امیدوارم نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیردر زمینه موسیقی، راهاندازی این سامانه را بیش از هر چیز، پیشنهادی برای گسترش پهنه این «پژوهش» و «گردآوری» و «ارائه» قلمداد کنند و با ساماندهی امکانات موجود، راه تکرار و گسترش این تجربه را بیش از پیش هموار کنند.
شنبه 11 خرداد 1398
کد مطلب :
57388
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/g4j6
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved