نورا عباسی
21میلیارد تومان، 17میلیارد تومان و... این اعداد راوی پشتوانه مالی هستند که فرهنگستان ادب و زبان فارسی در لایحه بودجه 97 و 98 به نام خود ثبت کرد تا با واژهسازی، قدمی در جهت حفظ و گسترش زبان پارسی بردارد، اما حضور پررنگ واژههای فرهنگستان در برنامهها و گفتوگوی طنز عموم مردم نشان از واقعیتی دیگر دارد. به جرأت میتوان گفت که فرهنگستان در زمینه واژهسازی به خواسته خود دست پیدا نکردهاست و حتی چهرههایی همچون امیرکاووس بالازاده -زبانشناس و مدرس دانشگاه- معتقدند که «آقایان به جای اینکه همتشان را صرف این کنند که ادبیات فارسی را در مدارس گسترش دهند، انرژیشان را برای واژهسازیهای بینتیجه گذاشتهاند».
آقای بالازاده! واژهسازیهای فرهنگستان ادب در سالهای اخیر حاشیههای بسیاری ایجاد کرده است تا جایی که گاهی شاهد نگاه طنازانه مردم نسبت به تولیدات فرهنگستان هستیم. بهنظر شما این شیوه واژهسازی نامأنوس فرهنگستان زبان و ادب فارسی توانسته است به قوام و استحکام زبان پارسی کمک کند یا اینکه به کاری بیفایده منتج شده است؟
از نظر من این قبیل واژهسازیها کمک چندانی به زبان پارسی نکرده است.
دلیلتان چیست؟
فرهنگستان در گذشته دور و امروز جزوههایی از واژهسازیهایشان منتشر میکند که عمدتا جعل واژه است. این واژهها اصالت ندارند و تنها به جای واژههای خارجی و وارداتی، واژه جعل کردهاند. این واژهسازیها مشکل ما را حل نکرده است؛ بهعنوان مثال در همچون هلیکوپتری که تبدیل به چرخ بال شده است. هزاران وسیله وجود دارد که ما آنها را نمیسازیم، پس عملا هم نمیتوانیم دست به واژهسازی بزنیم.
بهنظر شما این واژهسازیها چه نتیجهای برای ادبیات فارسی بهدنبال داشتهاند؟
هیچ نتیجهای بهدنبال ندارد. چون در مرحله اول زمان طولانیای برای شناسایی واژهها صرف میشود و در گام بعد باید واژههای معادل آنها جعل شود و در گام آخر به ارگانها و نهادها دستور میدهند که از این جایگزینها استفاده کنند. تمام این مراحل حاصلی بهدنبال ندارد. ما باید از نظر دانش به مرحله تولید و اختراع دست پیدا کنیم و در این شرایط میتوانیم برای آنچه خودمان ایجاد کردهایم دست به واژهسازی بزنیم.یکسری زبانشناس، استاد دانشگاه و محقق زمانشان را صرف کاری میکنند که جز بودجه هدر دادن، حاصلی ندارد. ادبیات فارسی نیاز به چنین اقداماتی برای کمک ندارد. این همه سرمایهگذاری و هزینه برای ساختمان و نیروها، به 200تا 300واژه مورد پذیرش مردم ختم میشود. باید بپذیریم که صرف چنین بودجه هنگفتی حاصلی نداشته است. آنچه تحت عنوان زبان و ادبیات فارسی در مدارس ما آموزش داده میشود، بزرگترین مشکل زبان ماست. سیستم آموزشی ما کاری کرده است که بچهها از ادبیات فارسی بیزار شدهاند. آقایان به جای اینکه همتشان را صرف این کنند که ادبیات فارسی را در مدارس گسترش دهند، انرژیشان را برای واژهسازیهای بینتیجه گذاشتهاند. بهتر است که این آقایان نگاهی به کتابهای درسی بیندازند تا متوجه شوند این کتابهای درسی با بچهها چه میکند. به جرأت میتوان گفت که این واژهسازیها بزرگترین آسیب را به ادبیات فارسی وارد کردهاند.
یعنی نیاز به ادامه حیات فرهنگستان نیست؟
وجود فرهنگستان میتواند لازم باشد اما این حیات باید در مسیر گسترش و ارتقای زبان فارسی در میان مردم و مدارس مورد استفاده قرار گیرد؛ هدفی که با واژهسازیهای اینچنینی نمیتوان به آن دست یافت.
ما در دورههایی هم شاهد بودیم که فرهنگستان توانست به هدف خود در واژهسازی دست پیدا کند و بهعنوان مثال واژه جشنواره را جایگزین فستیوال کرد و این جایگزینی از جانب مردم هم مورد اقبال قرار گرفت. بهنظر شما چه اتفاقی رخ میدهد که در موارد معدودی چنین موفقیتهایی بهدست میآید اما این موفقیت مستمر نیست؟
برخی از واژهسازیها چون شکل و پایه علمیتری دارند و جای خود را میان مردم باز میکنند، ماندگار میشوند اما فراموش نکنیم که بسیاری از این واژهها ماندگار نمیشوند.
بهنظر شما دلیل اینکه بیشتر این واژهسازیها مورد پذیرش قرار نمیگیرند، چیست؟
عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی وجود دارد. بحث اصلی بر سر این است که اهالی فرهنگستان چنین زمان طولانیای را برای خلق 10هزار واژه میگذارند اما در نهایت تنها 500 واژه از سوی مردم مورد قبول قرار میگیرد و حتی بسیاری از مردم در مورد واژههایی که قبول نمیکنند، طنز میسازند. زبان در آزادی و فرهنگ، امکان گسترش پیدا میکند و با دستور و حکم نمیتوان زبان را تقویت کرد.
چهار شنبه 25 اردیبهشت 1398
کد مطلب :
55986
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/9wlB
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved