ترانهها و نشانهها
عبدالجبار کاکایی
شاعر و ترانهسرا
ترانههای مبتنی بر شعر، یعنی آن دسته از سرودههایی که با لحاظ کردن جنبههای ادبی تولید میشوند، قطعا نگاهی هم به اوضاع زمانه و اجتماع دارند. چنین ترانههایی با میزان بالایی از تأثیرپذیری، انعکاسدهنده آلام و خواستههای مردم و جامعهاند. از این رو موسیقی در خدمت القای پیام کلام است. این پیام و مفهوم اگر غمانگیز و جانگداز باشد، ملودی حزنانگیزی خواهد داشت و اگر حماسی و شورانگیز باشد با ریتم و آهنگ برانگیزانندهای همراه خواهد شد. از این رو مخاطبان با شناختی که از آثار قبلی خواننده ترانهسرا یا آهنگساز دارند، از کسانی که پدیدآورنده چنین آثاریاند توقع تولیدات هنری ـ اجتماعی و دارای مفهوم و پیام جامعهشناسانه دارند.
اما همه ترانهها چنین نیستند. انبوه ترانههایی که- بهویژه در سالهای اخیر ـ تولید میشوند وجهه و جنبه ادبی ندارند و فاقد مفهوم و پیامی هدفمندند. درواقع تولید آنها بر مبنای مهارت در سوار کردن کلام از میان دمدستیترین کلمات بر ملودی صورت میگیرد. ناگفته پیداست که پرداختن چنین ترانههایی به مسائل اجتماعی حداکثر میتواند در این سطح باشد که نامی از یک معضل یا پدیده در آنها گنجانده شود. گرچه بسیاری از آنها تا همین حد هم وارد مقولههای اجتماعی نمیشوند؛ چرا که نیازی هم به چنین ورودی ندارند. اساساً چنین ترانههایی رسالتی برای القای معنی یا ابلاغ پیام ندارند و حداکثر کاربرد و کارکرد آنها درگیر کردن حس و هیجان است که با تکرار ریتمیک کلمات برانگیخته میشود. مخاطبان این نوع موسیقی هم از آنجا که برای فراموشی گوش به آن میسپارند، چنین توقع و انتظاری از این آثار ندارند.
درواقع اگر ترانههای دسته نخست نشانههایی را برای یادآوری با خود دارند، دسته دوم با هدف از یاد بردن شنیده میشوند.