ایگوانا
انتخاب و ترجمه | اسدالله امرایی |نویسنده داستان | فلیپه بنیتس رجس:
پلاسا دولا ماخیستراتورا (میدان دادگستری) همیشه نقطه آرام و خلوتی بوده است؛ حالا بگذریم از متهمان و متشاکیانی که سرافکنده از میدان عبور میکردند. تا آنکه یک روز ایگوانا سروکلهاش پیدا شد و خود را آماده میکرد که در آن میدان عمومی جا خوش کند؛ انگار که کنام شخصیاش باشد. البته یادش نمیرفت بگوید «با رعایت احترام کامل به اموال عمومی». تا روزی که ایگوانا، موسیو پیگوت را در راه دادگاه یک لقمه چپ کرد و اوضاع، عوض شد. موسیو میرفت تا در مقابل اتهام از خود دفاع کند. موسیو پیگوت یک قبضه تفنگ شکاری به یک اسکاتلندی فروخته بود.
در هفتههای بعدی، ایگوانا، زنها و مردهای متهم بیشتری را از روی زمین پاک کرد که به نظر میرسید ابتدا همینطوری انتخابشان میکند تا آنکه مقامات به این نتیجه رسیدند که جانور موهبتی الهیاست برای گسترش عدالت خداوندی و تنها، مجرمان را میبلعد. از یک طرف کاغذبازی اداری در دادگاهها را کاهش میداد و از طرف دیگر قدرت وکلا را محدود میکرد که حالا با اکراه و دلخوری از بامها و درگاه خانهها به ایگوانا چشم میدوختند که سر و ته قضاوت را هممیآورد.
درباره نویسنده:
فلیپه بنیتس رجس (Felipe Benítez Reyes) در سال1960 در روتا در استان کادیس اسپانیا به دنیا آمده است. در زادگاهش بیشتر بهعنوان شاعر شهرت دارد اما کارنامه کاریاش پر است از رمان و داستان کوتاه و نمایشنامه و مقاله و روزنامهنگاری تا داستانریزه. جوایز متعددی هم برده است؛ جایزه ملی شعر اسپانیا، جایزه منتقدان اسپانیا و جایزه نادال. آثارش به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، روسی، پرتغالی، ایتالیایی و رومانیایی ترجمه شده است.