کارآگاهان پلیس آگاهی تهران با انجام نخستین مرحله از عملیات کاشف، 165تبهکار را دستگیر کردند
ماجرای سارقی با گوشهای بلند
نخستین مرحله از طرح کاشف که با هدف دستگیری سارقان و تبهکاران در پایتخت انجام میشود، با دستگیری 165سارق، قاتل، مالخر، زورگیر و... پایان یافت. یکی از سارقان جوانی بود که بهخاطر گوشهای بلندی که داشت به چیتوز موتوری معروف شده بود و دستگیری او، ماجرای جالبی داشت. بهگزارش همشهری، مهمترین هدف این عملیات که از سوی تیمهای ویژه پلیس آگاهی تهران انجام میشود شناسایی و دستگیری سارقان است.
بهگفته سردار رحیمی، ۷۳درصد از افراد دستگیر شده در این عملیات سارقانی سابقه دار هستند که با دستگیری آنها ۳۹باند سرقت منهدم شد و افراد دستگیر شده تاکنون به بیش از ۲هزار و ۲۳۰فقره سرقت اعتراف کردهاند. رئیس پلیس تهران در ادامه گفت: ۷۱نفر از دستگیرشدگان دست به زورگیری و کیفقاپی میزدند و با انجام این عملیات ۲۶باند زورگیری و کیفقاپی و ۱۱باند سرقت از منازل منهدم شد. ۷جاعل اسناد و کلاهبردار، 24سارق منزل و ۵ قاتل از دیگر مجرمان دستگیر شده در این عملیات هستند. به گفته سردار رحیمی، پلیس تهران در رابطه با دستگیری قاتلان، وضعیت خوبی دارد و به غیراز آخرین پرونده قتل (قتل وکیل سابق متهم اقتصادی) تمامی قتلهایی را که در تهران رخ داده کشف شده و قاتلان دستگیر شدهاند. رئیس پلیس تهران گفت: از روز چهارشنبه(دیروز)، طرحهای ویژه پلیس آگاهی با اضافه شدن ۳۰دستگاه خودروی مجهز به این پلیس ادامه مییابد و به مجرمان، مخصوصا تبهکاران فراری از زندان اولتیماتوم داده میشود که اگر خود را تسلیم نکنند با جدیت با آنها برخورد خواهد شد.
پارکبان ممنوع
سردار رحیمی در جریان نشست خبری دیروز با خبرنگاران درباره فعالیت پارکبانها در پایتخت گفت: فعالیت هرگونه پارکبان ممنوع است. اگر قرار باشد پارکبانی در منطقهای فعال شود از طرف پلیس اعلام میشود اما بعید میدانیم که بخواهیم این طرح را فعال کنیم. طرح پارکبانان از یک سال گذشته ممنوع شده و تمامی پارکبانانی که غیرقانونی فعالیت میکردند، جمع شدهاند و برای ادامه فعالیت اینها نه پلیس راضی است و نه شهرداری.
سرقت میلیاردی 22تن پسته
مرد کامیون سوار که سالها قبل ورشکسته شده و بدهکار شده بود تصمیم گرفت 22تن پسته از کارخانهای در شورآباد سرقت کند و پول کلانی به جیب بزند اما درنهایت دستگیر شد. گفتوگوی همشهری با این متهم را میخوانید.
ارزش 22تن پسته چقدر بود؟
بیش از 2میلیارد تومان. با این گرانیهای اخیر قیمت پسته به شکل سرسام آوری بالا رفت و همین مرا وسوسه کرد که نقشه سرقت بکشم.
با چه شگردی سرقت کردی؟
با جعل مدارک. ماجرا از این قرار بود که برای بار زدن پستهها به انبار کارخانهای در شورآباد رفتم. البته به تنهایی نقشه سرقت را نکشیدم. دو نفر دیگر هم در این ماجرا با من بودند. آنها کامیون را بهصورت امانت در اختیار من قرار داده بودند که با آن کار میکردم. بعد هم به من مدارک جعلی دادند و گفتند برو به انبارکارخانه. مدارک برای تحویل گرفتن محموله پسته بود. طبق مدارک قرار بود 22تن پسته را بار زده و به بندرعباس ببرم. پس از نشان دادن مدارک پستهها را بار زدم تا به مقصد برسانم اما بعد از خروج از کارخانه، کامیون را تحویل همدستانم دادم.
پستهها را فروختند؟
خبر ندارم، من محموله را تحویل همان 2نفری دادم که مدارک برایم جعل کرده و کامیونشان را در اختیارم قرار داده بودند. با وجود این حدس میزنم که محموله پستهها را فروختهاند.
چقدر سهمت شد؟
به من 500میلیون تومان پول دادند.
با این پول چه کردی؟
بدهکار بودم و همه آن را بهحساب طلبکارانم ریختم. من راننده کامیون هستم و خودم کامیون و کمپرسی داشتم. سالها قبل در کار خرید و فروش خودروهای سنگین افتادم. یکی از دوستانم مرا به خاک سیاه نشاند. او از من کمپرسی خرید اما پولش را نداد. من هم مجبور شدم برای وصول چک هایم پول نزول کنم و به این ترتیب ورشکست شدم.
جراحی زیبایی سارقی معروف به چیتوز
سجاد، سارق سابقه داری است که در تازهترین طرح پلیس آگاهی تهران دستگیر شده است. او بهدلیل فرم و بلندی گوشهایش معروف شده بود به چی توز. همین بلندی گوشهایش باعث شد که در پرونده قبلیاش گیر بیفتد و به زندان برود. به همین دلیل پس از آزادی تصمیم به جراحی زیبایی گرفت اما حتی جراحی زیبایی هم نتوانست باعث فرار او از دست پلیس شود. گفتوگو با وی را بخوانید.
آخرینبار به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت. چون هیچجا به یک سارق سابقه دار کار نمیدهند. بعد از آزادی از زندان باز هم تصمیم گرفتم سرقت کنم. راستش وقتی انگشت نما میشوی آن هم به جرم سرقت دیگر کمتر کسی به تو اعتماد میکند. این شد که وقتی دوستم سراغم آمد و گفت بیا برویم سرقت، قبول کردم. البته یک دلیل دیگر دارم. اعتیاد. من معتاد به شیشه هستم. وقتی مواد میکشیدم از خود بیخود میشدم و تصمیم به سرقت میگرفتم.
گویا در پرونده قبلی بهخاطر فرم گوشهایت گیر افتادی؟
گوش هایم بزرگ و برجسته بود. به همین دلیل در میان بچههای محل و دوستانم معروف بودم به چیتوز موتوری. همان میمونی که روی بستههای پفک و چیپس دیدهاید. دوستانم میگفتند چهرهات شبیه به این میمون است. برای همین چیتوز صدایم میزدند. در آن زمان که حدود 6 یا 7سال قبل بود، با دوستم راهی سرقت میشدیم. به ماشینها دستبرد میزدیم و لوازمش را سرقت میکردیم. آن زمان تصویر من در دوربین مداربستهای هنگام سرقت ثبت شده بود و بهخاطر گوشهایم پلیس توانست به سرعت شناسایی و دستگیرم کند.
چند سال زندان بودی؟
با حکم دادگاه به 6 سال و نیم زندان محکوم شدم. اوایل پارسال بود که پس از پایان دوران محکومیتم از زندان آزاد شدم.
چه شد که پس از آزادی تصمیم به سرقت گرفتی؟
گفتم که کار نداشتم. از سوی دیگر به پول نیازداشتم که خرج زندگیم را تامین کنم. این شد که وقتی دوستم پیشنهاد داد که باردیگر دست به سرقت بزنیم قبول کردم اما پیش از اجرای سناریوی دزدی باید کاری انجام میدادم. آن هم عمل گوشهایم بود. چون در پرونده قبلی بهخاطر فرم گوشهایم گیر افتاده بودم و دیگر انگشتنما شده بودم. این شد که پیش جراح زیبایی رفتم و گوشهایم را عمل کردم.
چقدر هزینه جراحی شد؟
8 میلیون تومان.
این مقدار پول را از کجا آوردی؟
از دوستم قرض گرفتم و با پولهای دزدی پساش دادم.
چند فقره سرقت انجام دادی؟
یادم نیست. با دوستم راهی سرقت میشدیم و لوازم خودروها را سرقت میکردیم و به مالخر میفروختیم.
اینبار چطور گیر افتادی؟
دوستم دستگیر شد و مرا هم لو داد. این همه هزینه کرده بودم که گیر نیفتم اما سرانجام دستم رو شد.