عیسی محمدی
اصلا چرا خلیجفارس مهم است؟ چرا یکجایی مثل خلیج بنگال و خلیج مکزیک و خلیجها و دریاهای ریزودرشت دیگر مهم نیست؟ اصلاً چرا ما باید در این نقطه از دنیا، تبدیل به یک ملت میشدیم که همهاش درگیری، جنگ ، تنش و بدبینی است؟ چرا، چرا، چرا.... در این زمینه پرسشهای زیادی مطرح است؛ پرسشهایی که بیشتر پاسخهای آن، نیاز به نگاهی استراتژیک و ژئوپلیتیک با رنگوبوی اقتصاد سیاسی داشته و دارد. وقتی بخشی از این پاسخها را مرور میکنیم، بهطور خودبهخود متوجه میشویم که چرا خلیجفارس مهم است و چرا در این منطقه، همیشه تنش وجود داشته و حتی بین کشورهای باثبات آن نیز، نوعی جنگ سرد و چنگ و دندان کشیدن به چشم میخورد. در این نوشتار کوتاه، سعی کردهایم بخشی از اهمیت این منطقه را، از منظر اقتصادی، مورد توجه قرار دهیم.
بزرگترین دارندگان نفتهای جهان
اول بگذارید نیمنگاهی به بزرگترین دارندگان ذخایر نفت در جهان بیندازیم. طبق لیستهای اعلامی، بزرگترین کشور دارنده ذخایر نفت در جهان، ونزوئلاست؛ آنهم با 297میلیارد بشکه. شاید درکی از این عدد نداشته باشید. سادهاش چنین میشود: ایران در بهترین حالت میتواند 3میلیون بشکه نفت در روز صادر کند؛ یعنی در سال، بهصورت تقریبی نزدیک یک میلیارد بشکه نفت؛ که قیمت نفت ضرب در این یک میلیارد که بشود، درآمد نفتی ایران بهدست خواهد آمد. حالا با این توضیحات، ونزوئلا میتواند بهاندازه 297سال، با بهترین وضعیت صادرات روزانه نفت ایران، اقدام به صادرات آن کند؛ البته اگر هدررفت این منابع و برداشت دیگر کشورها از حوزههای مشترک و... را نادیده بگیریم. عربستان سعودی با 268، کانادا با 175، ایران با 157، عراق با 140، کویت با 104، امارات متحده عربی با 98، روسیه با 80، لیبی با 48و نیجریه با 37میلیارد بشکه نفت، در رتبههای بعدی هستند. قطر هم با 25میلیارد بشکه نفت، در رتبه دوازدهم قرار دارد. البته در این سیاهه، کشورهای نزدیک مثل جمهوری آذربایجان ، سودان و... را نادیده گرفتهایم. نتیجه این آمارها، نشان میدهد که کشورهای دور و بر خلیجفارس، با همه حسابوکتابها، نزدیک به 800میلیارد بشکه ذخیره نفتی دارند. با وجود چنین ذخایری، آیا باید در اهمیت اقتصادی این خلیج شک کرد؟
بزرگترین دارندگان گاز جهان
از سوی دیگر و بهصورت سنتی، کشورهای روسیه، ایران، قطر، ترکمنستان، عربستان سعودی، آمریکا، امارات، نیجریه، ونزوئلا، الجزایر و عراق بیشترین ذخایر اثباتشده گازی در جهان را دارند. کویت نیز در این لیست، نوزدهم است؛ با این تبصره که چند سال پیش و براساس اعلام شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم انگلیس، ایران حتی توانسته از حیث ذخایر گازی اثبات شده، از روسیه پیشی گرفته و لقب بزرگترین دارنده گاز جهان را به نام خودش ثبت کند. البته در این میان، یک تبصره را نباید از یاد برد؛ میزان ذخایر نفت و گاز، با میزان تولید نفت و گاز، 2 آمار متفاوت هستند که بحث ما، معطوف به همان ذخایر گاز و نفت است. بهاینترتیب کشورهای ایران، قطر، عربستان، امارات، عراق و کمی با فاصله زیاد، کویت هم جزو بزرگترین دارندگان گازی هستند که همگی در خلیجفارس واقع شدهاند.
جهان؛ هنوز محتاج گاز و نفت
از سوی دیگر، باید نقل قولی از محمدحسین عادلی، دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز را هم به نوشتههای خودمان بیفزاییم که گفته بود طی ربع قرن بعد، جهان با افزایش 50درصدی تقاضای گاز طبیعی روبهرو خواهد بود. ضمن اینکه 4 کشور آمریکا، روسیه، چین و ایران هم عرضهکنندگان اصلی این انرژی خواهند بود. همچنین به گفته وی و طبق آخرین چشمانداز مجمع کشورهای صادرکننده گاز که در دسامبر 2018منتشر شده، در سال2040 جمعیت جهان 1.7میلیارد نفر افزایش خواهد داشت که از این میزان،1.6میلیارد نفر آنها جمعیت شهری خواهند بود. افزایش جمعیت شهری همانا و تقاضا برای افزایش انرژی نفت و گاز هم همان؛ امری که بیشتر در کشورهایی که انرژی ندارند، نمود خواهد داشت. به این آمارها، پیشبینی رشد 3.4درصدی متوسط در جهان را هم طی این مدت اضافه کنید؛ که در کشورهای خاصی چون هند و چین بیشتر و در دیگر کشورها کمتر خواهد بود. ضمن اینکه از آن 50درصد افزایش تقاضایی که خواهیم داشت، بیشترین آن مربوط به آسیا، آمریکای شمالی، اوراسیا، اروپا و خاورمیانه خواهد بود.
فسیلزدگان دنیا
اما در گفتههای دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز نکتههای جالب دیگری هم مشاهده میشود؛مثل اینکه جایگاه گاز در سبد انرژی دهههای آینده بینظیر خواهد بود. به تعبیر دیگر، هماکنون 22درصد انرژی مصرف شده در جهان از گاز تأمین میشود و در سال2040 این عدد، به 26درصد خواهد رسید. میزان نفت نیز در این میانه، 32درصد است که در نهایت و در سال2040 به 29درصد خواهد رسید. به گفته وی، در سال 2017میلادی، 81درصد انرژی موردنیاز جهان از انرژیهای فسیلی تأمین میشد. درحالیکه در ربع قرن بعد، این عدد به 76درصد خواهد رسید. البته در بدترین سناریوها، این میزان به 56درصد خواهد رسید. پس عقلانیتر آن است که این عدد را 60 تا70درصد فرض کنیم.
نیاز غرب به خلیجفارس
نخستین اهمیت خلیجفارس را باید اهمیت آن در داشتن بزرگترین ذخایر سوخت فسیلی در جهان بدانیم؛ اهمیتی که برای غرب و اقتصاد جهان انکارناپذیر است. البته در این میان، نگاههایی چون نگاه دکتر محسن رنانی هم وجود دارد که اشاره میکنند تا چند سال آینده، غرب دیگر به خاورمیانه وابسته نخواهد بود و این منطقه را به حال خود واگذار خواهد کرد. بهنظر میرسد با آمار و ارقام و حجم عظیم گردش مالی حوزه انرژی در جهان و وضعیت توسعهیافتگی طی 2دهه بعد، این نگاه، دستکم در سالهای اخیر، چندان درست نباشد؛ مگر اینکه کشورهایی چون نروژ، روسیه، آمریکا و کانادا، بخواهند جور این قطع وابستگی را بکشند و نقاطی چون اوراسیا و ونزوئلا هم تحت سیطره غرب قرار بگیرند. غرب و اقتصاد جهانی حالاحالاها به نفت و انرژی خاورمیانه، مخصوصاً گاز آن، نیاز خواهد داشت. پس هنوز این خلیج، اهمیت فوقالعادهای داشته و دارد. بیجهت نیست که غربیها برای تنشآلود ماندن این منطقه، از ایده هلال شیعی و تسلط بلندمدت ایران، با فلسفه اسلام سیاسی خود، بر منابع انرژی جهان صحبت میکنند؛ منابعی که غالباً در جنوب غربی ایران، جنوب عراق و شرق عربستان جمع آمدهاند؛ مناطقی که به طرز عجیبی شیعهنشین بوده و طبیعتا میتوانند تحتتأثیر ایران قرار بگیرند. مشخص نیست این ایده چقدر با واقعیت همگون بوده و چقدرش بابت ایرانهراسی و شیعههراسی و شکل دادن به یک دشمن فرضی برای عملیاتی کردن استراتژیهای دیگر است. اما به هر حال، نشان از اهمیت این خلیج برای اقتصاد دنیا دارد. ضمن اینکه شوکهای نفتی دهه 70میلادی به غرب را هم نباید از یاد برد؛ بهنظر میرسد که آنها حسابی از ریسمان سیاه و سفید میترسند.
سه شنبه 10 اردیبهشت 1398
کد مطلب :
54134
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/1Om3
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved