افکار عمومی و سؤالهای بیجواب
فرامرز قرهباغی/ ویسنده و روزنامهنگار
تناسب بین میزان و مقدار اطلاعات با بزرگی خبر یکی از ضرورتهای اطلاعرسانی است. ناهمخوانی این دو همواره موجب مشکلاتی میشود که مغایر با جریان آزاد اطلاعات است.
اگر میزان اطلاعات مطروحه درباره رخدادی، بیشتر از بزرگی و دامنه خبر باشد، اطلاعات، اضافی و غیرضروری خواهند بود و همهآنها مورد توجه قرار نخواهند گرفت. اما اگر میزان اطلاعات منتشره کمتر از دامنه و فراگیری خبر باشد، جامعه با مشکلاتی مانند ناآگاهی، رواج شایعه و نگرانی و بیاعتمادی به دستگاهها و سازمانهای متولی انتشار اخبار مواجه میشود.
در جریان سیل اخیر، چندین استان با آبگرفتگی و سیلاب درگیر بودند. میزان خسارات در بخشهای مختلف مسکونی، کشاورزی و صنعتی، سر به آسمان زد. با این حال میزان اطلاعات منتشر شده هیچ تناسبی با بزرگی خبر نداشت. با وجود اینکه نقاط قوت زیادی در کار دستگاهها و سازمانهایی که وظیفه مدیریت بحران را داشتند یا بهعنوان نیروهای ثانویه وارد عملیات امداد و نجات شده بودند، دیده میشد، تریبونها، رسانهها و دستگاههایی که وظیفه اطلاعرسانی داشتند به جای اطلاعرسانی و همنوایی با سیلزدگان به مقایسه پرداختند. اخبار گزینشی و نمایشی منتشر کردند. قیاس فداکاری ما و دیگران هنگام مصیبت و گرفتن نمره قبولی آنهم ازخودمان نابجاترین کار ممکن در مواقع گرفتاری است. در روزهای اولیه سیل، اطلاع از واکنش فلان کشور به چه درد مردم گرفتار در محاصره سیلاب میخورد؟ یا دیدن تصویر مسئولی که با بیل در حال کار است، جز اینکه نشان بدهد جای مدیریت بحران با عملیات امدادرسانی و مقابله با سیلاب عوض شده است، چه مفهومی را منتقل میکند؟
این در حالی است که جای بسیاری از اطلاعات لازم که مردم تشنه دریافت آنها بودند در میان اخبار منتشره خالی بود.
به این ترتیب ناهمخوانی اطلاعات با نیاز مردم از یک سو و تناسبنداشتن آن با بزرگی و فراگیری خبر نهتنها راه را برای رواج شایعه هموار کرد بلکه از میزان اعتماد به دستگاههای خبررسان کاست؛ خدشهای که در این مواقع به اعتماد عمومی وارد میشود به سختی قابل ترمیم خواهد بود، گرچه میل و اراده چندانی هم به تقویت و ترمیم چنین اعتمادی در بسیاری از مواقع دیده نمیشود.