2بار قصاص تاوان قتل 2نوجوان
پرونده قتل هولناک 2پسر نوجوان گنبدی که قربانی یک رقابت عشقی شده بودند با صدور حکم 2بار قصاص برای عامل اصلی جنایت، به دیوانعالی کشور فرستاده شد. متهم اصلی پرونده که در آخرین روزهای سال گذشته پای میز محاکمه قرار گرفته بود، تلاش کرد جنایت را به گردن 2همدستش بیندازد، اما با توجه به شواهد و مدارک غیرقابلانکاری که علیه او بود، قضات دادگاه او را به 2بار قصاص و همدستانش را به حبس طولانیمدت محکوم کردند.
حالا این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شده و درصورت تأیید آن از سوی قضات دیوان، عامل اصلی جنایت به دار مجازات آویخته خواهد شد.
به گزارش همشهری، آغاز پرونده این جنایت هولناک به مردادماه سال 96برمیگردد. آن روز 2دوست 15و 16ساله به نامهای عدنان و مهران که برای تفریح از خانه خارج شده بودند، ناپدید شدند و خانوادههایشان هر چه گشتند، ردی از آنها بهدست نیاوردند. با گزارش ماجرا به پلیس، تحقیقات برای یافتن ردی از آنها آغاز شد و حتی تیمهایی از امدادگران هلالاحمر نیز وارد ماجرا شدند، اما جستوجوها نتیجهای نداشت و هیچ ردی از 2نوجوان ناپدید شده بهدست نیامد. 6روز از گمشدن مهران و عدنان میگذشت تا اینکه بارش شدید باران در استان گلستان راز هولناکی را فاش کرد. یکی از چوپانها که گله گوسفندانش را به تپهماهورهای اطراف روستای حاجیقوشان برده بود، با صحنه عجیبی روبهرو شد. زیر یکی از تپهها گودالی حفر شده و بر اثر شسته شدن خاک توسط باران، دستی از زیر خاک بیرون زده بود. مرد چوپان ماجرا را به پلیس اطلاع داد و با حضور مأموران، اجساد 2پسر نوجوان از زیر خاک بیرون کشیده شد. قربانیان همان 2نوجوان ناپدید شده بودند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند.
قرار مرگ
در ادامه، تیمی از کارآگاهان جنایی تحقیقات برای کشف راز این جنایت را شروع کردند. مقتولان آخرینبار، هنگام رفتن به جنگلهای چهلچای دیده شده بودند اما بررسیها نشان میداد که آنها تنها نبودند و جوانی 21ساله به نام عارف نیز همراهشان بود. در ادامه اطلاعاتی بهدست آمد که نشان میداد عارف با یکی از مقتولان (عدنان) از مدتی قبل بر سر دختری اختلاف داشت. بررسیها نشان میداد که عدنان عاشق دختری شده بود که در همسایگیشان زندگی میکرد. او دخترعمه عارف بود و عارف هم به این دختر علاقه داشت. برای همین وقتی متوجه شده بود که عدنان هم به این دختر علاقه دارد با او دچار اختلاف شده و این احتمال وجود داشت که بر سر همین اختلاف عدنان و دوستش مهران را به قتل رسانده باشد.
به این ترتیب عارف دستگیر شد و در بازجوییها به قتل 2پسر نوجوان اعتراف کرد. او گفت: روز حادثه به بهانه آشتی، سراغ عدنان رفتم. دوستش مهران نیز همراه او بود. گفتم فقط با عدنان کار دارم اما دوستش گفت که او را تنها نمیگذارد. بعد هر دوی آنها را سوار ماشینم کردم و به بهانه تفریح به جنگلهای اطراف مینودشت رفتیم. بعدازظهر و در راه برگشت، به سمت روستایی حوالی گنبد تغییر مسیر دادم. آنجا یک ساختمان نیمهکاره بود که 2نفر از دوستانم نگهبانش بودند و از قبل به آنها گفته بودم که میخواهم فردی را ادب کنم. وقتی به ساختمان نیمهکاره رسیدیم، عدنان را از ماشین بیرون کشیدم و بر سر دخترعمهام با او درگیر شدم و با ضربات چاقو وی را به قتل رساندم. مهران(دوست عدنان) با دیدن این صحنه از ماشین پیاده شد و فرار کرد اما چون شاهد جنایت بود، با دوستانم دنبالش دویدیم و او را هم گیر انداختیم. او گریه و التماس میکرد که کاری با وی نداشته باشیم اما با ضربات چاقو وی را هم به قتل رساندم. سپس با کمک همدستانم اجساد هر دوی آنها را در گودالی دفن کردیم.
در دادگاه
با اعترافات هولناک عارف، همدستان او هم دستگیر شدند و با گذشت بیشتر از یک سال از حادثه، اواخر سال گذشته جلسه محاکمه آنها در شعبه 4دادگاه کیفری یک استان گلستان مستقر در شهر گنبد، برگزار شد. در این جلسه خانواده قربانیان ازجمله مادر مهران نیز حضور داشتند. مادر مهران در گفتوگو با همشهری میگوید: وقتی متهمان را به دادگاه آوردند، ما و خانواده عدنان برای قاتل درخواست قصاص کردیم. بعد قاضی اتهامات متهمان را تفهیم کرد و از آنها خواست دفاعیاتشان را روی برگه بنویسند.
او ادامه میدهد: عارف در دفاع از خودش نوشته بود که قاتل نیست و 2دوست دیگرش پسرم و عدنان را به قتل رساندهاند. او نوشته بود که نقشی در جنایت نداشته و نمیداند که دوستانش با چه انگیزهای دست به قتل زدهاند. با این حال دو متهم دیگر پرونده همه اعترافات قبلیشان را تکرار کردند و نوشتند که چطور عارف عدنان و مهران را به قتل رسانده بود.
قاضی، وقتی اظهارات عارف را خواند به او گفت: «تو در جلسههای بازجویی و در هنگام دستگیری به همهچیز اعتراف کرده و گفته بودی که چطور دست به جنایت زدهای، پس چرا حالا مدعی هستی که بیگناهی؟» عارف هم جواب داد که قبلا تحت فشار اعتراف کرده بود اما قاضی گفت که هیچ فشاری در کار نبوده و او نزد بازپرس هم به جنایت اعتراف کرده بود. در نهایت هم عارف خونسردانه گفت که «همهچیز علیه من است و دفاع دیگری ندارم.» پس از پایان جلسه محاکمه، قضات دادگاه با توجه به شواهد و مدارک موجود در پرونده، عارف را به جرم 2فقره قتل عمدی به 2بار قصاص و به جرم مشارکت در آدمربایی و دفن اجساد به 2فقره 20سال و 15ماه حبس و همدستان او را نیز به جرم معاونت در قتل و مشارکت در آدمربایی هر کدام به 2فقره 30سال و 20سال حبس محکوم کردند. مادر مهران میگوید: پسرم در این حادثه کاملا بیگناه بود و بهخاطر اینکه دوستش عدنان تنها نباشد با او رفت و در نهایت هم به قتل رسید. دوم اردیبهشت تولد اوست و اگر زنده بود حالا باید شمع 18سالگیاش را فوت میکرد اما جایش خالی است و تحمل جای خالی او خیلی سخت است و فقط قصاص قاتل است که میتواند ما را کمی آرام کند.
براساس این گزارش، حکم صادره از سوی دادگاه با اعتراض متهمان به دیوان عالی کشور فرستاده شده و درصورت تأیید، قابل اجرا خواهد بود.