• پنج شنبه 12 تیر 1404
  • الْخَمِيس 7 محرم 1447
  • 2025 Jul 03
شنبه 24 فروردین 1398
کد مطلب : 52124
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/NrNm
+
-

این روزها اکثر مناطق کشور با افزایش خارق‌العاده میزان بارش‌های جوی مواجه شده و با سیلاب‌های سهمگین و رودخانه‌های طغیانگر دست‌وپنجه نرم می‌کند

دفاع جانانه

داخلی
دفاع جانانه


محمد جعفری/ روزنامه نگار
وقتی سیل‌بند شکست و آب به سوی روستا روانه شد، دیگر هیچ‌چیز جلودار سیلاب نبود. در آن شرایط سخت این جوانان روستا بودند که با همه وجود به آب زدند و تن به تن سیل دادند و بدن‌هایشان را مقابل آن قرار دادند و سیل‌بندی انسانی ساختند. آنها آخرین امید اهالی روستا بودند و اگر غیرت به خرج نمی‌دادند حالا روستای‌شان زیر آب رفته بود. این ماجرای فداکاری جوانان دهلاویه است که این روزها فیلم فداکاری‌شان دست به‌دست می‌چرخد. حالا 2 نفر از همین جوانان در گفت‌وگو با همشهری جزئیات بیشتری از آنچه اتفاق افتاده را بازگو کرده و می‌گویند خطر هنوز رفع نشده است.

به گزارش همشهری، روز پنجشنبه فیلم کوتاهی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که همه را شگفت‌زده کرد. همه از شرایط سخت مناطق سیل‌زده و شهرها و روستاهای خوزستان که در محاصره سیل قرار دارند، شنیده‌اند اما این تصاویر همه را مات و مبهوت کرد. فیلم کوتاه نشان می‌داد یکی از سیل‌بندهایی که اهالی روستای دهلاویه برای محافظت از خانه‌های‌شان در اطراف روستا ساخته‌اند شکسته اما جوانان غیور روستا داخل آب شده و دست به‌دست یکدیگر سیل‌بند انسانی ساخته‌اند تا مبادا آب وارد خانه‌های روستا شود. این فیلم که از همبستگی و غیرت اهالی دهلاویه حکایت داشت در مدت کوتاهی شبکه‌های اجتماعی را پر کرد و تحسین همگان را برانگیخت. اما این جوانان چه کسانی بودند و چرا دست به چنین کاری زدند؟

پای روستایمان ایستاده‌ایم
علی آماری، یکی از همان افرادی است که برای ساختن سیل‌بند خودش را به آب و آتش می‌زد. او که 47سال دارد و پدر 5فرزند است، درباره شرایط روستایشان می‌گوید: «دهلاویه نزدیک رودخانه کرخه است. بیشتر اهالی روستا کشاورز و دامپرور هستند؛ مثلا هرکس 3،2 هکتار زمین یا 3،2 گاو دارد و از این طریق امرارمعاش می‌کند. اما از وقتی آب بالا آمده زندگی‌مان مختل شده است.» او ادامه می‌دهد: «از چند وقت قبل وقتی آب بالا آمده بود با جوانان روستا جمع شدیم و سیل‌بند بستیم تا جلوی آب را بگیریم اما هرچه گذشت وضع بدتر شد و آب بالاتر آمد. حالا مدت‌هاست که همه‌مان کار و زندگی‌مان را رها کرده‌ایم و مراقبیم تا سیل وارد خانه‌های‌مان نشود. ما از خیر زمین‌های کشاورزی‌مان گذشته‌ایم و فقط نگرانیم که مبادا آب به خانه‌هایمان برسدکه اگر اینطور شود دیگر چیزی برایمان باقی نمی‌ماند.»

علی اما درباره ماجرای شکسته شدن سیل‌بند و فیلمی که از این حادثه منتشر شده، می‌گوید: «این اتفاق پنجشنبه رخ داد. با بالا آمدن آب یکی از سیل‌بند‌ها شکست و آب به طرف خانه‌هایمان راه افتاد. وقتی این صحنه را دیدیم همه دست به‌دست یکدیگر دادیم تا جلوی آب را بگیریم. چند نفر وارد آب شدند و درحالی‌که محکم دست‌های یکدیگر را گرفته بودند تلاش می‌کردند با بدن‌هایشان مثل سیل‌بند جلوی آب را بگیرند. من و بقیه هم کیسه‌های خاک می‌آوردیم تا دوباره سیل‌بند را ترمیم کنیم. فکر می‌کنم این فیلم را یکی از امدادگرانی که آنجا بود، گرفت. من در فیلم لباس قرمز به تن دارم و مشغول آوردن کیسه‌های خاک هستم. چند ساعت طول کشید و چند نفرمان زخمی شدیم اما بالاخره توانستیم سیل‌بند را بسازیم و از ورود سیل به خانه‌هایمان جلوگیری کنیم. حتی ممکن بود آب به یادمان شهید چمران که در روستایمان است، خسارت بزند اما ما از یادمان شهدا هم دفاع کردیم. با همه سختی‌هایی که وجود دارد ما غیرت داریم و از روستایمان دفاع می‌کنیم.»

از ترس شب‌ها بیداریم
ساکنان روستای دهلاویه 88خانوار و جمعیت آن حدود 700نفر است. آنها این روزها شرایط سختی را تحمل می‌کنند؛ شرایطی که به گفته همسر علی آماری فقط با شرایط جنگ قابل مقایسه است. او که مادر 5دختر و پسر قد و نیم‌قد است دل پردردی از شرایط کنونی دارد و می‌گوید ترس و اضطراب سیل اجازه نمی‌دهد که شب‌ها خواب به چشمانش برود. او می‌گوید: «خواهش می‌کنم بیایید و خانه‌هایمان را نگاه کنید؛ نه آبی داریم و نه غذایی. هر لحظه هم می‌ترسیم که سیلاب خانه‌هایمان را با خود ببرد. مردها همیشه پای سیل‌بندها هستند ما باید مراقب بچه‌ها باشیم. شب‌ها وقتی بچه‌ها را می‌خوابانم خودم خوابم نمی‌برد. می‌گویم من بیدار باشم که اگر سیل آمد بتوانم بچه‌هایم را نجات دهم.»

در روزهای اخیر هشدارهای زیادی برای تخلیه روستاهای در معرض سیلاب داده شده اما برخی روستاییان ترجیح می‌دهند خطر را به جان بخرند و در کنار خانه و زندگی‌شان بمانند؛ درست مثل اهالی دهلاویه. زن جوان می‌گوید: «با هزار بدبختی خانه‌هایمان را ساخته‌ایم اما حالا می‌گویند آنجا را رها کنید. کجا برویم؟ دام‌هایمان را چه کار کنیم؟ زمین‌هایمان چه می‌شود؟ ما پای زندگی‌مان ایستاده‌ایم. در این شرایط سخت ما فقط می‌توانیم با یارانه‌ای که می‌گیریم زندگی کنیم.»

شرایطی که این زن از آن صحبت می‌کند برای سایر اهالی روستا هم وجود دارد. او می‌گوید: «همه‌مان همینطور هستیم. اما دیگر خسته شده‌ایم. آبی که برای خوردن وجود دارد، شور و کثیف است. اگر بخواهیم آبی را که قابل خوردن باشد داشته باشیم باید برای هر بطری 2هزار تومان بدهیم. قبلا هر بطری هزار تومان بود اما حالا که شرایط اینطور شده می‌گویند آب هم گران شده است. به‌خاطر همین است که بچه‌هایم مریض شده‌اند و بدن‌شان خارش گرفته است.»

نگهبانی از سیل‌بند
یکی دیگر از افرادی که در فیلم منتشر شده حضور دارد جوانی به‌نام حیدر است. مردی 32ساله که همسر و 2فرزندش را از چند روز قبل به اهواز برده اما خودش همچنان در روستاست. می‌گوید تا پای جان از خانه و زندگی‌اش در برابر سیل محافظت می‌کند. حیدر می‌گوید: «خدا را شکر می‌کنم که تا امروز به هیچ‌کدام از اهالی روستا آسیب جدی وارد نشده است. فقط بخشی از زمین‌هایمان از بین رفته اما نگذاشته‌ایم آب به خانه‌هایمان برسد و تا جایی که بتوانیم مقابل سیل مقاومت می‌کنیم.»

او درباره فیلمی که از تلاش او و سایر جوانان روستا در حادثه شکستن سیل‌بند منتشر شده می‌گوید: «این سومین مرتبه‌ای است که سیل‌بند می‌شکند. یک‌بار هر چه کردیم نتوانستیم سیل‌بند را درست کنیم و آب زمین‌هایمان را گرفت. اما این بار اگر کاری نمی‌کردیم آب وارد خانه‌هایمان می‌شد؛ به همین دلیل همه غیرت به خرج دادند و با همه توان جلوی آب را گرفتند و بعد از چند ساعت بالاخره توانستیم سیل‌بند را ترمیم کنیم. در فیلمی که منتشر شده من داخل آب کنار بقیه بچه‌ها هستم. آن روز خیلی به ما سخت گذشت و همگی از جان مایه گذاشتیم اما خدا را شکر که توانستیم جلوی ورود آب را بگیریم. روحیه ما اینطور است که اگر جایی نیاز به کمک باشد، همه کمک می‌کنند و کم نمی‌گذارند.»

حیدر در شرایطی با ما گفت‌وگو می‌کند که در حال نگهبانی از سیل‌بندهاست. او می‌گوید: «آنقدر همه در روستا استرس داریم که شیفت‌بندی کرده‌ایم و نوبت به نوبت در سیل‌بندها نگهبانی می‌دهیم تا مبادا سیل‌بند بشکند و ما متوجه نشویم. حالا هم نوبت من است و باید همه حواسم را جمع کنم و آماده باشم.» حیدر اما تأکید می‌کند که «صدای ما را به هموطنانمان برسانید. ما همه هم‌خون و هموطنیم. ما دیگر از این وضعیت خسته شده‌ایم. به دادمان برسید.»

این خبر را به اشتراک بگذارید